از جمله اصول اعتقادی آئین بهائی پس از اعتقاد به وجود خداوند و حقانیت فرستادگان و پیامبران او، باور به بقای روح و زندگی پس از مرگ است. تقریباً تمامی پیامبران، مومنین خود را به وجود معاد و زندگی پس از مرگ اطمینان داده اند. اساس تعالیم تمام فرستادگان الهی، کمک به زندگی سعادتمند در این جهان و از آن مهم تر مهیا شدن برای زندگی در جهان بعد بوده است .
دیانت بهائی نیز مانند ادیان سلف، پیروان خود را به زندگی پس از مرگ بشارت می دهد. ولی معتقد بر آن است که جهان بعد، جنبه مادی نداشته، دارای جنبه روحانی است (دنیای روح). در آثار بهائی، اشارات کتب آسمانی سابق بر وجود روز رستاخیز و زنده شدن مردگان و زندگی مادی در جهان بعد، تنها استعاراتی مطابق با درک انسان قرون گذشته در مورد حقیقت جهان روح شمرده می شود.
بهائیان، انسان را دارای دو جنبه جسم و روح می دانند که روح پس از انعقاد نطفه، به جسم تعلّق می گیرد و پس از مرگ جسمانی نیز در عوالم الهی به بقای خود ادامه می دهد.
" انسانی که بصیرت دارد... می یابد که روح انسان، فنائی نداشته و ندارد."
خطابات مبارکه حضرت عبدالبهاء ، جلد ٢، ص ٢١١
انسان نمی تواند در این دنیا به کیفیت روح پی برد زیرا اسیر عالم ماده است ولی پس از رهایی از زندان تن، قادر به درک عوالم روحانی خواهد بود. رابطه روح با جسم مانند انعکاس نور خورشید توسط آینه است. همانطور که آینه، نور را از خود باز می تاباند، جسم نیز اثرات روح را در خود نمایان می سازد ولی روح، دخولی در جسم ندارد که پس از مرگ از آن خارج شود. زیرا کیفیت این رابطه از نوع دیگری است که درک آن در این جهان دشوار بلکه ناممکن است.
آئین بهائی بر این باور است که زندگی دنیوی راهی برای تکامل روح است و پس از مرگ، که تعلق روح به جسم قطع می شود، روح در عوالم الهی به زندگی و تکامل خود ادامه می دهد.
تعالیم ادیان، برای آماده ساختن روح انسان برای زندگی در جمیع عوالم الهی نازل شده اند. همچنانکه انسان برای زندگی موفق در این جهان به وجود اعضا و جوارح سالم بدن، تجهیزات و وسایل زندگی نیازمند است، برای زندگی در جهان بعد نیز نیاز به آمادگی دارد. عمل به آموزه های اخلاقی ادیان، در واقع تجهیز برای زندگی در جهان پس از مرگ است. امانت، صداقت، ایمان، محبت و خدمت و سایر تعالیم الهی کمک می کنند که انسان بتواند به راحتی در عوالم بعدی الهی نیز به تکامل خود ادامه دهد. همچنانکه جنین در عالم رحم، از وجود این دنیا بی خبر است و احساس نیازی به داشتن چشم و گوش و دست و پا ندارد، انسان نیز در این دنیا از وجود جهان بعد بی خبر است و نیاز به اتّصاف به صفات حسنه ای مانند امانت و صداقت و عفت و عصمت را درک نمی کند ولی پس از مرگ، متوجه جمیع اعمال خود خواهد شد. چنین است که اهل ایمان و انسان های پاک سرشت با خوشحالی با مرگ رو به رو می شوند و از آن سوی ظالمین و خائنین از مرگ و از دست دادن تعلقات مادی خود بیمناک می گردند.
"روح انسان چون از این خاکدان فانی به جهان رحمانی پرواز نماید، پرده بر افتد و حقایق آشکار گردد . جمیع امور مجهوله، معلوم شود و حقایق مستوره محسوس گردد. ملاحظه نما که انسان در عالم رحم، از گوش، کر بود و از چشم، نابینا و از زبان، لال و از جمیع احساسات، محروم و چون از آن جهان ظلمانی به این عالم روشن و نورانی انتقال نمود، دیده بینا شد و گوش شنوا گشت و زبان گویا گردید.
منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء ص ١٧٣
" کمالات مکتسبه در عالم مادون، ظهورش در عالم مافوق است. زیرا آن عالم مادون، استعداد ... ظهور آن مواهب را ندارد."
مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد ٤ ص ٥٧
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر