۱۳۹۵ اسفند ۴, چهارشنبه

رسالۀ مدنیه

حضرت عبدالبهاء در سال 1254 هجری شمسی (1875 میلادی)، به خواست و ارادۀ حضرت بهاءالله و با مهر و عشقی بی‌پایان، رسالۀ مَدنیه را خطاب به سران و مردم ایران، وطنشان که از دوران کودکی به دلیل تبعید از آن دور مانده بودند، به رشتۀ تحریر درآوردند. اگر چه ایشان امکان سفر به ایران را نداشتند ولی شاید بتوان گفت از طریق آثارشان و به خصوص این اثر، سفری فکری و معنوی به ایران نمودند. در آن زمان، در ایران، تعصب فراگیری نسبت به آئین بهائی و پیروانش وجود داشت به این دلیل حضرت عبدالبهاء از ذکر نام خود بر این کتاب خودداری کردند تا مانعی جهت مطالعه، تفکر و اجرای مفاهیم آن ایجاد نشود.
رسالۀ مَدنیه، به بحث دربارۀ رابطۀ تجدد و تدین می‌پردازد، مسئله‌ای که دغدغۀ اساسی عرصۀ فرهنگ، سیاست و روشنفکری ایران در سرتاسر تاریخ معاصر بوده و هست. حضرت عبدالبهاء راه‌حل بحران‌های روز افزون ایران را نه بازگشت به شرع و سنت‌گرایی متعصبانه می‌دانند و نه در دنباله‌روی کورکورانه از فرهنگ تجدد غرب و عقلانیت صِرف. در رسالۀ مَدنیه تعریف تازه‌ای از تجدد و تدین مطرح می‌شود.
حضرت عبدالبهاء در این اثر، ویژگی‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و قانونی تجدد را توصیف می‌کنند از جمله: حکومت مردم‌سالاری، حاکمیت قانون و محدود بودن قدرت مطلق حکومت، آموزش و پرورش همگانی، رعایت حقوق بشر، برابری زنان و مردان، پیشرفت اقتصادی، برطرف کردن فقر توده‌ها، همزیستی و بردباری بین اهل ادیان، ترویج علم و دانش و صنایع مفید و تأمین رفاه اجتماعی. در عین حال ایشان به طور واضح تاکید می‌کنند که منظورشان تقلید کورکورانه از تمدن صرفاً ماده‌گرای مغرب‌زمین نبوده و نیست و عقاید این قبیل کشورها دربارۀ ماهیت انسان و پیروی بی‌اندازۀ آنان از عقل و خرد را نقد می‌نمایند. از سوی دیگر، حضرت عبدالبهاء توضیح می‌دهند چنانچه اعتقاد به خدا به جای محبت و خیرخواهی نسبت به همۀ انسان‌ها، به وسیله‌ای برای توجیه نفرت و پرخاشگری نسبت به بیگانگان و سلب حقوق گروه‌های گوناگون تحت عناوینی چون کافر، مُرتَد و نجس، زن، آزاد اندیش و دگر‌اندیش تبدیل شود؛ دین‌داری، خود، دشمن اصلی دین و خدا می‌شود.
در این اثر، عقل و دانش که موجب پیشرفت‌های علمی و صنعتی بسیار شده است، عامل اصلی پیشرفت تمدن انسانی در طی قرون و اعصار معرفی می‌شود و حضرت عبدالبهاء خوانندگان را تشویق می‌نمایند تا دربارۀ نتایج مثبت بهره‌مندی از علوم و فنون مفید رایج در دیگر کشورها تفکر کنند. ایشان همچنین ایجاد هرگونه مانع فرهنگی و یا ملی برای استفاده از علم را خلاف عقل و منطق ذکر می‌کنند، پیشرفت‌ها و دستاوردهای علمی را متعلق به تمامی افراد بشر می‌دانند و تأکید می‌نمایند که اقتباس و استفاده از آن‌ها نه از قدر و ارزش مقتبس می‌کاهد و نه نشان از کمبود استعداد و ظرفیت او دارد.
حضرت عبدالبهاء توجه خوانندگان را به آن قوای روحانی که باید بینش انسان را هدایت کند نیز جلب می‌کنند و تعلیم و تربیت را به عنوان ضرورتی اساسی برای ترقی فرد و پیشرفت جامعه عنوان می‌نمایند. ایشان بر اساس شواهد بی‌شمار، وجدان و عقل بشر را به تنهایی برای اصلاح اخلاق کافی نمی‌دانند و تربیت اخلاقی و عقلانی در اثر تعالیم مربیان الهی را ضروری به شمار می‌آورند. این مربیان الهی هستند که در هر دوره‌ای معنی و مفهوم تجدد را تعیین و خصوصیات آن را مشخص می‌نمایند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر