.... لكن جهدي بايد تا از كوي نفس و هويٰ هجرت نمائي و به حريم عزّ قدسي پرواز نمائي و مُحرم حرم جانان شوي ودر دل دوست راه يابي ، چه مليح است اين گفتار و چه نيكو بايد كردار اگر پند دوست بشنوي و در سُبُل رضاي او سفر نمائي ..... از باده حُبّ بنوش و چشم از عالم درپوش ، زيرا كه آنچه بيني ، شود فاني و بگذرد در آني ، و ما عندالله لَباقي لا يَبليٰ . قدر اين ايّام را دانسته كه هميشه وصال ميسّر نشود . بلبل جز در بهار تغنّي ننمايد و تا گل نبيند به خروش نيايد .....
آيات الهي ص ٣٦٠
شانزده فوريه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر