با زیارت این خطابۀ مبارکه حضرت عبدالبهاء خرامان خرامان به پیشواز نوروز میرویم باشد که ارشادات و رهنمود های هیکل مبارک را سرلوحۀ عاجل اقدمات خود تا قبل از نوروز فراهم و در آن ایّام فیروز به منصۀ ظهور برسانیم.
نوروز روز بسیار مبارکی است
خطابۀ حضرت عبدالبهاء در رملۀ اسکندریّه، هتل ویکتوریا
از عادات قدیمه است که هر ملّتی از ملل را ایّام سُرُور عمومی [است] که جمیع ملّت در آنروز سرور و شادمانی کنند اسباب عیش وعشرت فراهم آرند. یعنی یک روز از ایّام سنه را که در آن واقعۀ عظیی و امرجلیلی رخ ده، آن را انتخاب نمایند و در آن روز نهایت سرور نهایت حبور و نهایت شادمانی ظاهر کنند، دیدن یکدیگر نمایند و اگر چنانچه بین نفوس کدورتی حاصل در آن روز آشتی کنند و آن اغبرار و آن دلشکستگی زائل شود، دوباره به الفت و محبّت بپردازند. چون در نوروز از برای ایرانیان امورعظیمه ای واقع شده لهذا ملّت ایران یوم نوروز را فیروز دانستند آنرا عید ملّی قرار دادند و فی الحقیقه این روز بسیار مبارک است زیرا بدایت اعتدال ربیعی و اوّل بهار در جهت شمال است و جمیع کائنات ارضیّه چه اشجار، چه حیوان، چه انسان جان تازه ای یابد و از نسیم جانپرور نشاطی جدید حاصل کند...وقتی سلطنت ایران مضمحل شده بود و اثری از آن باقی نمانده بود، در این روز تجدید شد، جمشید بر تخت نشست، ایران راحت و آسایش یافت، قوای متحللّه ایران دوباره نشو و نما نمود، اهتزازی عجیب در دل و جان ها حاصل گشت به درجه ای که ایران از ایّام سَلَف که سلطنت کیومرث و هوشنگ بود بلند تر گردید و عزّت و عظمت دولت ایران و ملّت ایران مقامی بالاتر گرفت و همچینن وقایع بسیارعظیمه در نوروز که سبب فخر وعزّت ایران و ایرانیان است وقوع یافت لذا همیشه ملّت ایران قریب پنج شش هزار سال است که این روز را فیروز شمرده اند و شُگون دانسته اند و روز سعادت ملّت شمرده اند و الی یومنا هذا این روز را تقدیس کنند و مبارک دانند...و چون روز مبارکی است نباید آن روزرا مُهمل گذاشت [و] بی نتیجه نمود که ثمر آن روز محصور در سرور و شادمانی ماند. در چنین یوم مبارکی باید تأسیس مشروعی گردد که فوائد و منافع آن از برای ملّت دائمی ماند تا در اَلسُن و تاریخ مشهور و معروف گردد که مشروع خیری در فلان عید تأسیس یافت... باری در این دور بدیع نیز این روز بسیار مبارک است باید احبّاء الهی در این روز به خدمت وعبودیّتی موّفق شوند با یکدیگر در نهایت الفت و محبّت و یگانگی دست در آغوش شوند و به کمال فرح و سرور به ذکر جمال مبارک مشغول گردند و در فکر آن باشند که در چنین یوم مبارکی نتایج عظیمه حاصل شود و امروز نتیجه و ثمری اعظم از هدایت خلق نیست زیرا این خلق بیچاره از جمیع مواهب الهیّه، علی الخصوص ایران و ایرانیان، بی نصیب مانده اند. احبّای الهی در چنین روزی البتّه باید یک آثار خیریّۀ صوریّه یا آثار معنویّه بگذارند که آن آثار خیرّیه شمول بر جمیع نوع انسانی داشته باشد زیرا در این دور بدیع هر عمل خیری باید عمومی باشد یعنی شمول بر جمیع بشر داشته باشد، اختصاص به بهائیان نداشته باشد...در این دور بدیع چونکه ظهور رحمانیّت الهی است، جمیع امور خیریّه شمول به جمیع بشر دارد بدون استثناء...لهذا امیدم چنان است که احبّای الهی هر یک از برای عموم بشر رحمت پروردگار باشند و علیکم البهاء الابهی.
پاورقی:نام جمشید مرکّب از جم و شید است. جم در وِداد (کتاب زردشتیان) پسر خورشد و نخستین بشری است که مرگ بر او چیره شد. ولی در داستان های ملّی ما، وی یکی از پادشاهان سلسلۀ داستانی پیشدادی است. به قول اوستا او نخستین کسی است که اهورا مزدا دین خود را به او سپرد. چشن نوروز به گفتۀ شاهنامه از رسوم اوست.ضحّاک او را بر انداخت.مأخذ: فرهنگ معین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر