۱۳۹۶ خرداد ۹, سه‌شنبه

کتاب ايقان

ميپرسند که: " چرا چند تا از آيات قران در کتاب ايقان به صورت اشتباه آمد ه است؟"
کتاب ايقان يکی از مهمترين آثار حضرت بهاالله است. اين کتاب مستطاب کليد رمز کتب مقدسه سالفه است باين معنی که آنچه در اديان قديمه مضمل و دشوار بوده توضيح و تفسير عقلانی فرمودند.
استمرار فيوضات الهی باين معنی است که در دوره های مختلفه بستگی به رشد و بلوغ مردم جهان خداوند متعال رسول و يا مظهری را برای هدايت عباد ارسال ميفرمايد. در تعريفی که حضرت بهاالله از شموس الهيه ميفرمايند چنين مفهوم ميشود که مظاهر مقدسه مثل حضرت مسيح، حضرت محمد و حضرت بهاءالله همه يک شمس معنوی هستند علمشان يک علم است و قدرت ونفوذشان از يک منبع سرچشمه ميگيرد.
حال برميگرديم به پاسخ به سوال شما.
پرسيديد که چرا چند تا از آيات قران در کتاب ايقان به صورت اشتباه آمد ه است؟
اين مطالب را کسانی نوشته اند که هدفشان ايرادگرفتن به امر مبارک است به عقل ضعيف و ناتوان خود گمان ميکنند که ميتوانند مقابله امواج علم و غلبه الهی نمايند. اين نفوس آنهائی هستند که در بدايت ظهور اسلام به خود قرآن هم ايراد ميگرفتند و اغلاط دستورزبانی را مطرح ميکردند غافل از اينکه علوم انسانی بايد خود را به علوم الهی وفق دهند و از مخزن علم که مظاهر مقدسه اند تائيد شوند. محک و ميزان بايد آثار و آيات الهی باشد نه علم و دانش ناقص بشری.
اين آيات غلط نيستند بلکه گويا و مترادف همان حقايقی هستند که خداوند متعال در قرآن کريم فرموده بود. "العاقل يکفيه الاشاره". چه بسا شعرا و اديبان فرهنگ غنی ايرانی به ذکر يک کلمه ای از قرآن به تمام آيه اشاره ميکردند.
مثلا ميگويند که آيه قرآنی "هل ينظرون الا ياتيهم الله فی ظلل من الغمام" در ايقان "يوم ياتی الله فی ظلل من الغمام" آمده يا آيه " کلهم حمر مستنفره قرت من قسور" بصورت "کحمر مستفره من القسوره" آمده و يا بجای "ان الابرار يشربون من کاس"، "والابرار يشربون عن کاس" نگاشته شده. و کلا ده نوع اينگونه ايراد ها را به شيم قلم اعلی گرفته اند غافل از اينکه حضرت موجود صاحب اختيار است هر نوع بخواهد و اراده کند تکلم ميفرمايد و آيات نازل ميکند.
در اين آيات شما نگاه کنيد ميبينيد که همان معنی را ميدهد.
حضرت بهاالله ميخواستند به آن آيات استناد کنند نه آنکه کلمه کلمه آنرا تکرار کنند.اين نوع نگارش توجه خواننده را به معنا جلب ميکند و نه به الفاظ.
ضمنا اسلام را شما کلاس 7 فرض کنيد ديانت بابی را کلاس 8 و ديانت بهائی را کلاس 9. معلم ها همه يکی هستند. همان معلمی که در کلاس هفتم درس داده بود حالا در کلاس نهم درس ميدهد. حال اگر آن معلم مفهومی را با اندک تغييری در گفته اول در کلاس بالاتر ارائه بدهد دليل بر عدم علم اونيست و يا او را از مقام معلمی عزل نميکند؟
ناطق زبر دست کسی است که جمله سابق را همواره تکرار نکند بلکه مترادف آنرا ابراز دارد. مُنزل قرآن و ايقان هر دو خداوند متعال است اگر به ايقان اشکال ميگيرند پس بايد منصفانه اشکالاتی را هم که ديگران به قرآن ميگرفتند بپذيرند و اذعان کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر