۱۳۹۶ خرداد ۲۴, چهارشنبه

سخنی با هموطنان عزیز

اليوم يومی است که جميع اشياء از نفحات بيان مالک اسماء محظوظ و مسرورند و کلّ آفرينش از اين نفحه روحانيّه در جذب و شوقند . نيکوست حال نفسی که به انوار اين يوم امنع اقدس منوّر شد و به فيوضات منزله از سماء کرم فائز گشت . جهد نما جهد بليغ که شايد عرف قميص رحمانی را در اين ايّام بيابی و به مدينه ابديّه راه يابی و نباشی از نفوسی که به ذکر مقصود مشغولند و از او محجوب . بسی از عباد و اماء که در ليالی و ايّام به ذکر دوست ذاکر بودند و لقايش را آمل و چون کشف حجاب شد از او محتجب ماندند و به غيرش توجّه نمودند[i].
(حضرت بهاءالله)
سخنی با هموطنان عزیز
اگر چه ادیان بابی و بهائی بیش از صد و پنجاه سال پیش از ایران زمین برخاسته است، اما متاسفانه بسیاری از هموطنان عزیز ایرانی از پیام آسمانی و جهانی این ادیان الهی، یا هیچ آگاهی ندارند و یا عقایدی آلوده به غرض در نزد ایشان می باشد؛ چنانچه دکتر ناصرالدین صاحب الزمانی در این خصوص مینویسد: " تاکنون هرگز به درستی، بی طرفانه، انگیزه کاوانه و جامعه شناسانه مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است".
لیکن، بسیاری از اندیشمندان و بزرگان حقیقت جوی جهان وسعت دیدگاه این ادیان الهی را که از ایران زمین برخاسته تقدیر و تمجید نموده و آرمان جهانی آنها را مورد ستایش قرار داده اند، و به گفته پروفسور بنیامین جوت " ... برای نسل ما این امر آنقدر نزدیک و بزرگ است که قابل درک نیست. تنها آینده است که می تواند اهمیت آن را کشف کند".
خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
استاد محمد اقبال لاهوری میگوید: " همه خطوط و سیر های متنوع فکری ایرانی را بار دیگر به صورت یک ترکیب جامع در نهضت دینی بزرگ ایران جدید می توان یافت، یعنی در آئین بابی و بهائی".
آرتور کریستنسن ( Arthur Christensen ) مستشرق و پرفسور فلسفه در داشگاه کپنهاک دانمارک و عضو فرهنگستان شاهی این کشور در کتاب " ایران قدیم و جدید " مینویسد: " بهترین هدیه ای که ایران کنونی به جامعه انسانی تقدیم نمود دیانت بهائی است که مؤسس آن حضرت بهاءالله میباشد".
پروفسور بنیامین جوت (Jewett aminBenj ) استاد دانشگاه آکسفورد و مترجم آثار افلاطون اظهار می دارد: " نهضت بهائی شاید تنها امید آینده باشد" و همچنین، مهاتما گاندی، رهبر نامدار هندوستان میگوید: " دیانت بهائی امیدیست برای همه بشر".
کنت لئو تولستوی، نویسنده و فیلسوف روس، در نامه ای خطاب به دوست فرانسوی خویش، کنت دوساسی، شرق شناس و عضو فرهنگستان فرانسه، می نویسد Journal Intime de Tolstoy)): " آئین بهائی دارای فلسفه بسیار عمیقی است که نسل حاضر از درک آن عاجز است... تعلیمات بهائی روح این عصر و به مقتضای نیاز بشر پدید آمده است... باید تعلیم و احکام بهائی را در جهان تنفیذ نمود و وحدت حقیقی را که اساس این دیانت است نشر داد".

دکتر اگوست هنری فورل، دانشمند حشره شناس نامدار سوئیسی که تصویر او تا مدتها بر روی گرانبهاترین اسکناس سوئیس (یکهزار فرانکی) به نشانه احترام ملت و دولت سوئیس به این دانشمند بهائی بود، در وصیت نامه خود چنین می نویسد: " آئین بهائی، آئینی است الهی و کافل خیر و سعادت بشر... منادی وحدت عالم انسان است... تعالیم بهائی اهل عالم را در سراسر کره ارض به وحدت و اتفاق و محبت و ائتلاف دعوت می نماید. من به ورود در ظل این دیانت مفتخر و از صمیم قلب راجی و ملتمسم که این امر اعظم در راه نجاح و فلاح نوع انسان همچنان پاینده و جاودان و مترقی و متعالی باقی ماند".
ادوارد بنش (Benes.E ) رئیس جمهور چکوسلواکی (سابق) مینویسد: " من دیانت بهائی را بررسی نموده ام و به هنگام نخستین کنگره نژاد ها در ژوئیه 1911 با بهائیان تماس گرفتم. تعالیم بهائی دارای نیروی زنده روحانی بوده مطابق با احتیاجات قرن حاضر نازل گردیده است تا روحانیت را در قلوب بشر وارد سازد و بدین وسیله بر نیروی مادی که با سرعت تمام به جامعه بشری هجوم کرده تفوق خواهد یافت. این دین یکی از بزرگترین نیروهای اخلاقی جامعه کنونی بوده -- تنها پناهی ایست که راه را برای تأسیسات صلح عمومی و حسن تفاهم بین المللی کاملا باز میسازد ...".
اروين لازلو فرانسوي، عضوكلوپ رم وشخصيت معروف جهاني ومشهور درسازمان ملل، پس ازخواندن بيانيه "بيت العدل اعظم"، مركز جهاني بهايي، تحت عنوان " وعدهء صلح جهاني"، مورخ اكتبر1985، در بيانيهء خود می نویسد:" دراين لحظات حساس، ما تنها درصورتي مي توانيم به بقاي نوع انسان وشكوفايي وغناي تمدن وفرهنگ او اميدوارباشيم، كه شيوهء تفكر وتلقي متعارف خود را تغيير داده و از بينش بديعي كه منبعث از تعاليم و ديدگاه هاي ديانت بهايي است، وتازه ترين اكتشافات علوم تجربي نيز بر آن مهر تأييد زده اند، برخوردارگرديم".
پروفسور وارن واگار ( Waren Wagar ) دانشمند و عالم اجتماعي امريكايي و استاد دانشگاه وکسلی آمریکا با مطالعه عميق و ارزيابي دقيق درباره امكان حصول وحدت و تمدن جهاني چنين مي گويد: "از بين همه مذاهب واديان معاصر، اين تنها آيين بهايي است كه بلا شبهه و بدون هيچگونه ابهامي با قطعيت تمام همه همّ خود را وقف مسأله وحدت عالم انساني نموده است".
هلن کلر(llerHelen Ke ) نویسنده و سخنران نامدار آمریکائی، نيزپس از مطالعه کتاب "بهاءالله و عصر جدید" به خط نابينايان، چنین اظهار نظر نموده: " دیانت بهایی شایستگی دارد که حد اعلای توجه ما را به خود معطوف سازد... چه موضوعی اصیل ترو شایسته تر از اتحاد و امنیت ملت ها است... پیام صلح عمومی بهایی سرور قلبی ما راایجاد می نماید. اشخاصی که با این پیام روحانی الهی مبارزه کنند یا به خیال خود برضد آن قیام نمایند، غافلند که هر قدم و عملی که برای مبارزه با نور خدا بر دارند، بیشتر در توسعه و نشر آن خواهند کوشید و خود سبب تبلیغ آن می گردند. زیرا این دین تأسیس الهی است و دارای نیروی زنده فعاله است که آسمان جدید و زمین جدید تولید نموده و در قلب هر فرد انسانی حس مقدس محبت و خدمت به نوع را ایجاد و سبب سرور واطمینان قلبی می گردد".
ارنست رنان (enanErnest R ) زبانشناس و مورخ فرانسوی عضو آکادمی و پرفسور زبان عبری در کالج دو فرانس، درکتابی به نام " زندگی مسیح" می نویسد: " در زمان آخر هنگامی که دوره امتحانات الهی به آخر رسید بهشت حقیقی که ظهور موعود کلی خدا است صورت خواهد گرفت. مومنین به این ظهور بسیار صاف و پاکدل می باشند. یک ملت، یک زبان، یک قانون و یک دولت جهانی در سایه دستورات این دین به وجود آمده. اختلافات و تعصبات را از میان برخواهد داشت. این تأسیسات جهانی به وسیله دو پیغمبر ایرانی حضرت باب و حضرت بهاءالله تأسیس وتمدن تازه به وجود خواهد آمد".
تیسول دیوید ( Tyssul David ) نویسنده انگلیسی، استاد دانشگاه آکسفورد در کتابی بنام " اتحاد ادیان" مینگارد: " دیانت بهائی راه خود را پیموده و خواهد پیمود زیرا این دین جزء مقتضیات زمان حاضر است و از این لحاظ دستورات آن ضروری است. تمام دانشمندانی که آن را مطالعه نموده اند گواهی میدهند که استقرار آن هادم خرافات و تعصبات و سبب تثبیت روح حقیقت است. دیانتی که وحدت عالم انسانی را تعلیم میدهد قطعا دیانتی است که برای اتحاد ادیان تشکیل گردیده است ...".
ژولیت تامسون (uliette ThomsonJ ) در کتاب خود بنام " عبدالبهاء" مینویسد: روزولت رئیس جمهور آمریکا حضرت عبدالبهاء را در ایامی که در شهر نیویورک بودند دعوت نمود تا از تعالیم بهائی اطلاع یابد ... پس از خاتمه آن جلسه که با حضور عده ای از رجال و دانشمندان آمریکا منعقد شده بود همین که حضرت عبدالبهاء از کاخ سفید خارج می شدند مخبرین جراید دورایشان را گرفته سؤال کردند: منظور از مسافرت شما به آمریکا چیست؟ حضرت عبدالبهاء پاسخ دادند: اسقرار صلح بین المللی در جهان. در مدت اقامت ایشان در نیویورک الکساندر گراهام بل دانشمند معروف و مخترع تلفن او را به منزل خود دعوت نموده تا در جلسه دانشمندان حاضر گردند. پس از اتمام جلسه یکی از حضار به مخبر جریده نیویورک تایمز گفت: تعلیمات بهائی بدون هیچ شک اقوام و ملل جهانرا متحد خواهد نمود زیرا حقیقت کامل میباشد ...".
توماس ادیسون ( Edison ) مخترع آمریکائی که در سال 1863 دستگاه تلگراف دوپلکس و در سال 1877 میکروفون را اختراع نموده است در سال 1912 حضرت عبدالبهاء را در نیویورک ملاقات نمود و راجع به این موضوع مینویسد: ملاقات این شخص بزرگوار بمن فهماند که تمام اختراعاتی را که من کرده ام بعلت وجود عبدالبهاء در جهان و بمنظور پیشرفت و ترقی سریع دیانت بهائی بوده است ...".
کوآپریشن ( nCooperatio ) روزنامه سوئیس در شماره 27 آوریل 1955 مینویسد: " حضرت بهاءالله مبشر سازمان ملل در سال 1817 در طهران متولد و به سال 1892 در شهر عکا رحلت نمود. تعلیمات عالیه برای جامعه بشری از خود بیادگار گذارده که اساس آن وحدت عالم انسانی میباشد. حضرت بهاءالله را اگر بخواهیم بنام حقیقی بنامیم باید او را پیشرو و پیش آهنگ سازمان ملل بدانیم. پروگرام این دین مساوات – محبت – اخوت بین جمیع اقوام و ملل عالم میباشد ...".
از طرف دیگر، عالي ترين مجمع قانون گذاري كشور برزيل در28 مي 1992، به مناسبت صدمين سال صعود(وفات) حضرت بهاءالله جلسه اي مخصوص تشكيل داد ومقام ايشان وتعاليم مباركه اش وخدماتي را كه جامعه پيروانش به نوع بشرارزاني داشته اند تجليل كرد، وسخنگوي مجلس ونمايندگان جميع احزاب به پا خاستند و يكي بعد از ديگري آن مظهر ظهور الهي در دور جديد را ستودند و حضرتش را آفريننده "عظيم ترين مجموعه آثار ديني كه تا كنون از قلم شخصي واحد صادر شده" خواندند.
این بزرگان و متفکرین جهان، علاوه بر تمجید و تقدیس دیانت بهائی و تعالیم آن، اظهاراتی نیز مبنی بر عظمت مقام موسسین این آئین آسمانی بیان نموده اند. چنانچه، نویسنده مشهور جهان عرب شکیب ارسلان، از علمای زمان، که به او لقب امیر البیان داده اند در خصوص شخصیت حضرت عبدالبهاء اظهار میدارد:" عبدالبهاء آیتی از آیات بزرگ خدا بود حق جل جلاله جمیع حقائق بزرگی و اصالت و نجابت و فضائل و مناقب را در وجود او جمع فرموده بود ... دارای علو طبع و بزرگی نفس و همتی عالی و نفوذی متعالی بود ... حضور ذهن و منطق قوی و وسعت علم و وفور حکمت و دانش او انسان را متحیر می ساخت. بلاغت عبارات و فصاحت کلمات وی در درجه اعلی بود... عبدالبهاء آخرین درجه عقل و حکمت را دارا و در الهیات مثل اعلی بود. در اصالت رای و عمق نظر و قوت برهان و محکمی استدلال نظیری برای او نبود . در عظمت اخلاق و علم در مقامی بود که اگر کسی بگوید عبدالبهاء فرید دهر و وحید عصر و اعجوبه دوران است یقینا راه مبالغه نپیموده است... با وجود این هیمنه و جلال، مجالست و مصاحبت با وی پر از لطف و محبت و گشاده رویی بود ..."[ii].
حال آیا پسندیده است که هموطنان عزیز، از این ادیان آسمانی که از ایران زمین برخاسته و بسیاری از متفکرین و دانشمندان و فضلای عالم را تحت تاثیر آثار و دیدگاه خود قرار داده، بی خبر بوده و یا آگاهی آلوده به غرض و نادرست در مورد آنها داشته باشند؟ آیا این قدر نشناسی و کفر نعمت نیست؟ چنانچه، حضرت عبدالبهاء میفرماید: " خدا چه نعمتی به ایران عنایت فرمود و لکن قدر ندانستند"[iii]. در یکی از الواح مقدسه بهائی، لوح احمد، آمده است: " بگو ای عباد! باب رحمتم را که بر وجه اهل آسمانها و زمین گشودم بدست ظلم و اعراض مبندید و سدره مرتفعه عنایتم را بجر و اعتساف قطع مکنید...بصفاتم متصف شوید تا قابل ورود ملکوت عزم شوید و در جبروت قدسم در آئید... اگر چشم انصاف بگشائید جمیع حقایق ممکنات را از این باده جدیده بدیعه سرمست بینید و جمیع ذرات اشیاء را از اشراق انوارش مشرق و منور خواهید یافت. فبئس ما اًنتم ظنتم و ساء ما اًنتم تظنون...". مگر نه آن است که خداوند در قرآن کریم بشارت و مژده رحمت به بندگان میدهند: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ( آن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آنها را هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت، خردمندان عالمند)[iv].
در بخش های از رساله مدنیه، پیرامون ایران و ایرانیان، حضرت عبدالبهاء چنین هموطنان عزیز را به تفکر و تأمل دعوت میفرمایند: " ای اهل ایران! قدری در ریاض تواریخ اعصار سابقه سیر نمائید و سر به جیب تفکر فرو برده، به دیده عبرت ملاحظه کنید که تماشای عظیمی است. در ازمنه سابقه مملکت ایران به منزله قلب عالم و چون شمع افروخته بین انجمن آفاق بود. عزت و سعادتش چون صبح صادق از افق کائنات طالع و نور جهان افروز معارفش در اقطار مشارق و مغارب منتشر و ساطع ... حکمت حکومتش حکمای اعظم عالم را متحیر ساخته و قوانین سیاسیه اش دستور العمل کل ملوک قطعات عالم اربعه گشته. ملت ایران ما بین ملل عالم به عنوان جهانگیری ممتاز و به صفت ممدوحه تمدن و معارف سرافراز. در قطب عالم مرکز علوم و فنون جلیله بوده و منبع صنایع و بدایع عظیمه و معدن فضائل و خصائل حمیده انسانیه. دانش و هوش افراد این ملت باهره حیرت بخش عقول جهانیان بود و فطانت و ذکاوت عموم این طایفه جلیله مغبوط عموم عالمیان... در زمان کورش ... حکومت ایران از حدود داخلیه هندوچین تا اقصی بلاد یمن و حبشه که منقسم به سیصد و شصت اقلیم بود حکمرانی می نمود...زلزله در ارکان جمیع حکومت عالم انداخت..."[v]. حضرتشان در مکاتیب میفرمایند: " امروز جمیع اهالی ایران باید در کمال همت و غیرت در خیر دولت و مملکت کوشند و به کمال راستی و درستی و خیر خواهی در آن چه سبب آبادی و راحت و ثروت و بزرگواری دولت و کشور است پردازند. مختصر این است که شرف و منقبت عالم انسانی به ظهور کمالات است و مستجمعیت کمال در انتظام حال و سعادت احوال در عالم ظاهر و باطن و جسم و جان است. لهذا گمان مکنید که سعادت حال دنیویه، سبب محرومی از اجر اخروی و عدم اکتساب قرب الهی و مانع از حصول کمالات روحانیه است. ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الأخرة حسنه و قنا عذاب النار"[vi].
با بشارتی از آثار مقدس بهائی در خصوص مستقبل ایران، این رساله را به پایان می رسانیم: " ... آفتاب پارسی از افق ایران درخشیده و به جمیع آفاق نور پاشیده. عنقریب ایران محسود عالمیان گردد و ایرانیان مغبوط جهانیان شوند... و در مقام دیگر میفرمایند: ... مستقبل ایران در نهایت شکوه و عظمت و بزرگواری است. زیرا موطن جمال مبارک ( از القاب حضرت بهاءالله) است. جمیع اقالیم عالم توجه و نظر احترام به ایران خواهند نمود و یقین بدانید چنان ترقی نماید که انظار جمیع اعاظم و دانایان عالم حیران ماند[vii]... همچنین میفرمایند: ... ای یاران، مژده باد شما را که ایران به پرتو بخشش خداوند مهربان ترقی عظیم نماید و جنة النعیم گردد. بلکه امید چنین است که در آینده غبطه روی زمین شود و نفحه مشکین ایران خاور و باختر را معطر نماید[viii]".

گفتیم بسی ز عشق و گفتند این قصه هنوز نا تمام است! 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر