١٧ شهرالرحمه سال ٦ بديع
٩ جولاى ١٨٥٠ ميلادى
١٨ تير سال ١٢٢٩ هجرى شمسى
شهر تبريز - سربازخانه شهر
جمع كثيرى در حول و حوش سرباز خانه تبريز اجتماع كرده اند ، دليل چيست؟
امروز ميخواهند سيد على محمد باب را هدف هزاران تير قرار دهند ، او كيست؟
جوانى از سلاله رسول اكرم ، حاوى پيامى از جانب خدا ،. چند ساله است؟
امروز فقط سى و يك بهار از عمرش ميگذرد ، متولد شهر شيراز است ، ٢٠ اكتبر ١٩١٧ در شهر شيراز. ، خانواده اش اينجايند؟
پدرش را در كودكى از دست داد ، مادرش هم چنان چشم براه اوست ، فرزندش احمد را در دوسالگى از دست داد و همسرش منتظر اوست ،. اكنون تنهاست؟
خير ، عاشق او جناب انيس همراهش ميباشد و سوداى شهادت در سر دارد ،، پيامش چيست؟
او صاحب دينى مستقل ( بابى) و كتابى آسمانى ( بيان) ميباشد و اهل عالم را بشارت به ظهور موعود جميع كتب آسمانى (من يظهره الله)
داده ،. كجا و چه موقع اظهار امرشان بود؟
در سال ١٢٦٠ قمرى يعنى ١٨٤٤ ميلادى فقط شش سال پيش در شهر شيراز نزد ملاحسين بشرويه بعد از آن به مكه براى زيارت رفتند به همراه يكى از پيراونشان كه علاقه شديد به ايشان داشت
پيروانش كه هستند؟
در ابتدا هجده نفس مقدس (حروف حى ) به ايشان ايمان آوردند ، بعد جمع غفيرى به ايشان گرويدند و بسيارى در قلعه شيخ طبرسى و نيريز و زنجان و .... در راه مولاى محبوبشان به شهادت رسيدند ،، قبل از سربازخانه كجا بودند؟
مدتهاى مديدى در قلعه ماكو و چهريق و شهرهاى ديگر مسجون و گرفتار بودند و مورد آزار و اذيت و شكنجه ،،. آثار و كتابهايشان كدام است؟
كتاب آسمانى ايشان بيان ميباشد به فارسى و عربى ، ساير آثارشان ، قيوم الأسماء ( تفسير سوره يوسف) ، دلائل السبعه ، كتاب الأسماء و بسيارى تواقيع مختلفه و ادعيه و مناجات
حال چه خواهد شد؟
تا لحظاتى ديگر ايشان را به ميدان خواهند آورد
دو گروه آماده هستند تا جسم پاك ايشان را با گلوله هاى خود هدف قرار دهند
وا مصيبتا ، وا حسرتا ، دريغا كه مقام ايشان را درك نكردند و خود را به معصيتى عظيم دچار خواهند نمود ، تاريخ از امروز خواهد نوشت ، اشكها ريخته خواهد شد و جگرها خون خواهد گرديد،،. مسبب كيست؟
همانهايى كه وجود حضرت اعلى را خطرى براى خود ديدند ، شاه و درباريانش و مجتهدين و علماء نتوانستند سطوت و قدرت ايشان را ببينند و در آخر وزير حكومت با دسيسه و نيرنگ حكم إعدام سيد باب را گرفت و اينك ميخواهد با از بين بردن ايشان به خيال خود با قلبى طاهر و آسوده به استقبال ماه رمضان برود ، اما زهى خيال باطل. ،. براستى چه ميتوان گفت؟
باب حق است او فرستاده خداوند است مى فرمايد:
" يا الهى أنتٓ ترىٰ موقفى فى وٓسٓطِ الجبل هذا و تٓشهٓد على صبرى بِأنٓنى ما أردت الا حُبِك و حُب من يُحِبُك..."
و اينك ظهر روز ٢٨ شعبان ١٢٦٦ قمرى
غريد سقف آسمان. در گريه آمد كهكشان
چون رب اعلاى جوان. آمد به ميدان فدا
ديو گنه بيدار شد. وان بى گنه بر دار شد
شليك چندين بار شد. پيچيد دودى در هوا
و اينچنين آن نقطه باب و بيان و روح پر فتوحش مظلومانه به ملكوت الله پرواز كرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر