۱۳۹۶ مرداد ۲۴, سه‌شنبه

شهادت طاهره قرة العین

شهادت طاهره در فاصله روزهای 15 تا 22 آگوست و باحتمال قوی اندکی پیش از روز نوزدهم واقع شده است.
غلام سیاه عزیزخان سردار،دستمال در دهان طاهره فروبرده و او را خفه نموده جسد او را به چاه انداخته اند.
محل شهادت وی درباغ ایلخانی (محل فعلی بانک ملی ایران در خیابان فردوسی )می باشد.
مدفن طاهره در چاه پشت دیوار یخچال بوده است.
طاهره در حین شهادت 35 سال داشته است.

کمیسیون آزادی بین‌المللی مذهب در گزارش سالانه‌اش می گوید حکومت ایران به شکل برنامه‌ریزی شده و مداوم اقدام به آزار و اذیت اقلیت‌های مذهبی از جمله مسیحیان، یهودیان، زرتشتی‌ها و بهایی‌ها… می‌کند.



یکی از شعارهای حسن روحانی در دولت اول و همینطور مناظره‌های پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۶ قرار دادن فرصت در اختیار اقلیت‌های دینی و قومی و همینطور زنان در عرصه سیاسی و مدیریتی بود.
تاکید بر استفاده از زنان در کابینه، تکرار اینکه «بارها به وزراء گفته‌ام از اقلیت‌های دینی برای مدیریت معاونت وزارتخانه‌ها استفاده کنند» و یا تاکید بر حقوق اقلیت‌های دینی و قومی با تدوین منشور جامع حقوق اقلیت‌های دینی و قومی همه و همه ادعاهایی بود که از رییس جمهوری ایران و بعضی وزراء شنیده شد که این روند در دولت دوم روحانی نیز ادامه دارد.
همچنان که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه‎ ایران در ادعاهایی تازه گفته استفاده از بانوان و اقلیت‌ها را در وزارت خارجه توسعه می‌دهیم، آنهم در شرایطی که در مراسم تحلیف حسن روحانی که در مجلس شورای اسلامی با حضور مدعوین داخلی و خارجی برگزار شد مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل تسنن زاهدان در مراسم حضور نداشت.
مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت، فردی است منعطف که بارها نشان داده اهل صلح است. بارها توصیه‌‏های دلسوزانه به جمهوری اسلامی کرده و به کرات در مسائل ضدامنیتی مثل گروگانگیری مرزبانان توسط تیم‌های تروریستی یا مخالفین مسلح نظام که دیپلماسی جمهوری اسلامی برای نجات آنها نمی‌توانست گره‏‌گشا باشد، از قدرت نفوذش در منطقه بهره برده و از طریق واسطه‌ها به کمک نظام آمده است.
طبیعی است وقتی از چنین چهره ارزشمندی با بی‎احترامی در مراسمی رسمی دعوت نمی‎شود، نمی‎توان نه تنها از دولت بلکه از ساختار و سیستم سیاسی ولایت فقیه توقع احترام به حقوق اولیه اقلیت‌ها را داشت.
در نمونه‎ای دیگر برخوردی است که با اقلیت‌های دینی در دادگاه‌ها و زندان‌ها می‎شود. حکومت همواره ادعا می‌کند زندان‌های بلند مدت و اجرای حکم اعدام بیشتر متوجه مجرمین و قاتلینی است که شاکی خصوصی دارند و یا اقدام به قاچاق مواد مخدر می‌کنند. اما بسیاری از اعدامی‌ها جوانان اهل سنت هستند که در مناطق محروم ایران زندگی می‌کنند و بیکارند و برای معیشت دست به هر کاری می‎زنند، اما حکومت قدمی برای بهبود معیشت آنها برنمی‌دارد.
آن روی سکه اما برخورد با دگراندیشان دینی هم تبعیض آمیز است. در ایران یک قاچاقچی مواد مخدر یا فردی که جرایم امنیتی نظیر درگیری مسلحانه داشته با حکم دادگاه اگر اعدام نشود به حبس‌های طولانی محکوم می‎شود، در همین سیستم قضایی یک نوکیش مسیحی به اتهام ترویج مسیحیت و تشکیل کلیساهای خانگی که با پرونده‏ سازی تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی اعلام جرم می‎شود نیز با حبس‌های طولانی روبه رو می‎شود.
در ماه‌های گذشته شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب با صدور حبس‌های فله‎ای برای مسیحیان ایران رکورد تازه‎ای در مدت زمان حبس ثبت کرد.
«کمیسیون آزادی بین‌المللی مذهب» در گزارش سالانه‌اش می گوید حکومت ایران به شکل برنامه‌ریزی شده و مداوم اقدام به آزار و اذیت اقلیت‌های مذهبی از جمله یهودیان، مسیحیان و زرتشتی‌ها و بهایی‌ها… می‌کند.
وزارت خارجه آمریکا طی دو دهه گذشته ایران را در طبقه بندی کشورهای مایه نگرانی قرار داده است.
تا دسامبر ۲۰۱۶ حدود ۹۰ مسیحی در ایران در زندان بودند که در انتظار زمان دادگاه خود برای رسیدگی به اتهاماتی مبتنی بر فعالیت‌های اعتقادی و ایمانی شان هستند.
گرچه این تعداد در حال حاضر قدری کاهش پیدا کرده، اما بخشی از آنها افرادی بودند که مثل مریم نقاش زرگران دوران حبس‌شان به پایان رسیده است.
کمیسیون آزادی بین المللی مذهب در گزارش سال ۲۰۱۷ خود توصیه می‌کند که دولت ترامپ و متحدان آمریکا در واکنش به نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران حکومت جمهوری اسلامی را تحریم کنند.
اتفاقی که در دور جدید تحریم‌های ایران افتاده و تاکید شده بخشی از تحریم‌های سپاه به دلیل سرکوب اقلیت‌های دینی است.بنابراین زمانیکه مقام‌های جمهوری اسلامی ادعا می‌کنند به دنبال استفاده از اقلیت‌ها در بدنه‌‏ی مدیریت کشور هستند نه تنها حقیقت نیست بلکه آنها حتی درون سیستم قضایی و امنیتی خود برای فشار و سرکوب اقلیت‌های دینی دستورالعمل دارند.
بنابراین نه دولت روحانی که مدعی رفع تبعیض حقوق اقلیت‌ها بود و نه هیچ دولت دیگری در کشور تا مادامی که ساختارهای قانونی تغییر نکند نمی‎تواند ادعا کند که از اقلیت‌ها دفاع می‌کند. شاید بهتر باشد دولت حسن روحانی پیش از آنکه به فکر استفاده از اقلیت‌ها در کابینه باشد که نشان داده نیست، به فکر ترمیم وضعیت حقوقی آنها به عنوان شهروندان ایران باشد.

انجمن متعصب حجتیه که سهل است

انجمن متعصب حجتیه که سهل است اگر پدر حجتیه هم با او یکی شود بهاییان در موقع قبول حضرت اعلی و حضرت بهاءالله یک عهد نامه را با خون بیست هزار بابی و چندین هزار بهایی امضاء کرده اند در ان عهد نامه چنین آمده
گر خيال جان همي هستت بدل اينجا ميا
ور نثار جان و سر داري بيا و هم بيار
رسم ره اين است گر وصل بها داري طلب 
ور نباشي مرد اين ره دور شو زحمت میار
همه بهاییان این پیمان را در هنگامی امضاء کردند که کاملا به سن بلوغ رسیده بودند و کودکانشان در بین امضاء کنندگان نیستند و از روی مین های جنگ عقیدتی نخواهند گذشت و اگر کودکی کشته و یا شهید شده بدست جهلای ارض بوده .
باید اضافه کنم شعر عارف ایرانی مولانا را که مردان راه حق را چنین زیبا گفت:
گر در آتش رفت باید چون خلیل 
ور چو یحیی می کنی خونم سبیل 
ور چو یوسف چاه و زندانم کنی 
ور ز فقرم عیسی مریم کنی 
سر نگردانم از تو من 
بهر فرمان تو دارم جان و تن 
ترک مال و ترک نام و جان و تن 
در طریق عشق اول منزل است

صعود به قله دماوند به مناسبت دویستمین سال میلاد حضرت بهاءالله



به گزارش خبرگزاری پیام نیوز دو تن از بهائیان ساکن شهر ساری به مناسبت دویستمین سال میلاد حضرت بهاءالله پیامبر آئین بهایی در قله دماوند این مناسبت تاریخی را تبریک گفتند.
بنابرگزارش مجموعه خبری پیام نیوز (بهایی نیوز سابق) بهائیان ساکن ساری در استان مازندران در پیامی این زادروز تاریخی را به بهائیان و تمامی صلح طلبان عالم تبریک گفته اند».
این دو شهروند بهایی با صعود به ارتفاع ۵۶۷۱ متری دماوند تلاش کردند پیام تبریک خود و دوستانشان را به گوش جهانیان برسانند.
حضرت بهاءالله پیامبر آئین بهایی در تاریخ ۱۲ نوامبر سال ۱۸۱۷ در ایران به دنیا آمدند و به دلیل تنگ نظری حاکمان وقت از ایران تبعید شد و در تاریخ ۲۹ مى ۱۸۹۲ در سن ۷۵ سالگی درگذشت ( صعود کردند).
در ایران پیروان آئین بهایی همچنان تحت فشار و تبعیض شهروندی هستند.

بياد ياران، عزيزان با شما و بيادتان هستيم در جشن دویستمین سالگرد تولد حضرت بهاءالله بنيانگذار آئين بهائى

اللّه ابهىٰ
..... ای دوست، آتشی در قلب عالم در سدرۀ مبارکه مشتعل گشته که شعله اش عنقریب در ارکان عالم برافروزد و پرتوش آفاق امم را روشن نماید. جمیع علامات ظاهر شده و کلّ اشارات مشهود گشته. آنچه در جمیع صحف و کتب بوده تماماً واضح گردیده. محلّ توقّف از برای احدی نمانده. پیرانی از خویش و از بیگانگان گریزان بودند، حال یار دل آرا سوار سمند باد پیما شد و در میدان حقیقت جولان نمود و آنچه پنهان بود آشکار گشت. سکوت و خاموشی تا کی و صمت و فراموشی تا چند. شمع روشن پروانه ها در پس پرده پژمرده و پرمِحِن. وقت آنست که جوش دریا زد و اوج ثریّا جست. اگر اوج افق أعلىٰ جوئیم بال و پَر باید گشود و اگر خوض در عمق دریا خواهیم دست و پا را باید شنا آموخت. وقت تنگ است و حرکت خیل الهی. بیدرنگ باید سبقت و پیشی گرفت و شمع نورانی افروخت. ع ع
ص ٢۴ و ۲۵ سفينة عرفان، دفتر يازدهم