جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۵, جمعه

گنجی: زمامداران جمهوری اسلامی بهائیان را به دلیل بهایی بودن به‌طور سیستماتیک سرکوب می‌کنند

اکبر گنجی – حدود نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل می‌دهند؛ یعنی ۴۹ درصد از جمعیت ۷۵ میلیونی کشور زن هستند
اجرای فقه – که زنان و مردان را نابرابر به شمار می‌آورد- اگرچه به زیان زنان است، اما “تحولات اجتماعی” ۳۳ سال گذشته این “صورت حقوقی” را کنار زده است. به تعبیر دیگر، جامعه در ابعاد گوناگون بزرگ شده و رشد کرده است و لباس نابرابری‌های فقهی که در اندازه قامت مردمان دوران ظهور اسلام و پیش از آن دوخته شده بود (احکام امضایی)، به تن آدمیان امروز نمی‌رود
چندهمسری، به عنوان نمونه‌ای از احکام فقهی، اینک صورت قانونی پیدا کرده است، اما جامعه متحول آن را نمی‌پذیرد، به حاشیه می‌راند و مصادیقی نادر برایش رقم می‌زند. نه تنها زنان که مردان هم بر این واقعیت (موجه نبودن نابرابری‌های فقهی) مهر تأیید می‌زنند
توصیف و تبیین دیگری نیز می‌توان از این تحول ارائه داد: در جهان ماقبل مدرن نابرابری “قاعده” و برابری “استثناء” بود، اما دوران مدرن “برابری” را قاعده و “نابرابری” را استثنأ کرده است. به تعبیر دیگر، “اصل تنظیم کننده” برابری همه آدمیان است و هرگونه تبعیضی ناموجه است، مگر آن که به دلایل عقلی قوی موجه شود. تبعیض مثبت به سود سیاهپوستان- که در طول تاریخ مشمول رذیلانه‌ترین ستم‌ها شده‌اند- یک مصداق تبعیض موجه است. تبعیض مثبت به سود زنان نیز یکی از مصادیق تبعیض موجه است
هدف این نوع تبعیض آن است که ساختارهای اجتماعی را به گونه‌ای تغییر دهد تا زنان و مردان در موقعیت “فرصت‌های برابر” قرار گیرند. به عنوان نمونه، خوسه لوئیس رودریگس ساپاترو، نخست وزیر سوسیالیست اسپانیا در سال ۱۳۸۳، هشت وزیر از ۱۶ وزیر کابینه این کشور را به زنان اختصاص داد تا گامی جدی به سوی برابری برداشته شود
تحولات جامعه ایران طی ۳۳ سال اخیر نشانگر پیشرفت‌های چشمگیر زنان است. یکی از متغیرهای تثبیت این مدعا همین است که طی بیش از یک دهه، اکثریت دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های کشور را زنان تشکیل می‌دادند (در سال تحصیلی ۸۶-۱۳۸۵، ۲۲/۶۳ درصد دانشجویان را زنان تشکیل می‌دادند. در سال تحصیلی ۱۳۸۹ تقریباً نسبت زنان و مردان دانشجو برابر شد؛ یعنی یک میلیون و۸۷۴ هزار و ۹۶۶ تن از دانشجویان کشور را زنان تشکیل می‌دادند)
زنان روزنامه‌نگار، پزشک، هنرمند (در شاخه‌های گوناگون سینما، تئاتر، معماری، نقاشی، عکاسی، موسیقی، ادبیات و…)، فعال سیاسی، فعال حقوق بشری و غیره، در حال فتح همه سنگرهایی هستند که پیش از آن مردانه قلمداد می‌شد. با اینهمه وضعیت اشتغال زنان هنوز تبعیض‌آمیز است. به عنوان مثال در سال ۱۳۸۸ از ۲۱ میلیون شاغل کشور فقط سه میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از آنها زن بوده‌اند. به گفته رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، ۲۵ درصد زنان شاغل در بخش صنعت، ۲۹ درصد در بخش کشاورزی و ۴۵ درصد آنان در بخش خدمات کار می‌کنند
قلمرو مبارزه با استبداد
یکی از قلمروهایی که زنان در ۳۳ سال اخیر در آن حضوری فعال داشته‌اند، قلمرو مبارزه با استبداد و سرکوب است. کتاب‌های‌شان اجازه نشر نگرفته، نشریات‌شان توقیف شده (به عنوان نمونه ماهنامه وزین و موثر زنان)، نهادهای مدنی‌شان تعطیل شده (ازجمله کمپین یک میلیون امضا)، به تظاهرات اعتراضی‌شان حمله شده است و شمار زیادی از آنها بازداشت و شکنجه شده‌اند. در اعتراض‌های پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ نیز زنان بسیاری بازداشت و آزاد شدند، اما اینک، تا حدی که من در ذهن دارم، این زنان که نام‌شان در سطرهای زیر آمده است، زندانی هستند

جامعه در ابعاد گوناگون بزرگ شده و رشد کرده است و لباس نابرابری‌های فقهی که در اندازه قامت مردمان دوران ظهور اسلام و پیش از آن دوخته شده بود (احکام امضایی)، به تن آدمیان امروز نمی‌رود. چندهمسری یک نمونه از احکام فقهی است که اینک صورت قانونی پیدا کرده، اما جامعه متحول، آن را نمی‌پذیرد
هفت شهروند بهایی در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷ بازداشت و هر یک به ۲۰ سال زندان محکوم شدند. پنج تن از بازداشتی‌ها و محکوم شده‌ها مرد و دو تن از آنها زن هستند. مهوش ثابت در ۱۵ اسفند ۱۳۸۶ و فریبا کمال‌آبادی در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷ بازداشت شدند. جرم آنها “جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور و محاربه” است. فریبا کمال‌آبادی،۴۷ ساله، روانشناس رشد و مادر سه فرزند است. مهوش ثابت، ۵۵ ساله و دارای دو فرزند است. نوشین خادم دیگر زن بهایی است که به دلیل ارتباط با موسسه آموزشی بهائیان در اول خرداد ۱۳۹۰ بازداشت و به چهارسال حبس محکوم شده است
بهاره هدایت (متولد ۱۳۶۰) نخستین بار در سال ۱۳۸۵ بازداشت و به دوسال حبس تعلیقی محکوم شد. در سال ۱۳۸۶ مجدداً بازداشت و پس از تحمل یک ماه سلول انفرادی با تسلیم وثیقه آزاد شد. او در سال ۱۳۸۷ مجدداً به مدت یک ماه بازداشت شد. در آستانه نوروز ۱۳۸۸ سومین بازداشت این فعال دانشجویی رقم خورد. دی‌ماه همان سال بازداشت بعدی او اتفاق افتاد که در نهایت به هفت سال و نیم حبس محکوم شد و از آن زمان تاکنون در زندان به سر می‌برد. او یکی از نمادهای جنبش دانشجویی امروز ایران است.
نسرین ستوده (متولد ۱۳۴۲) از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام بازداشت و سپس به شش سال زندان و ده سال محرومیت از وکالت محکوم شد. او دارای دو فرزند به نام‌های مهراوه و نیما است

وقتی برای رژیمی، “حفظ نظام” به هدف اصلی تبدیل می‌شود و بنیانگذارش فرمان می‌دهد برای حفظ نظام می‌توان کلیه احکام اولیه اسلام ازجمله نماز و روزه و حج را تعطیل کرد، دیگر تعطیل کردن ارزش‌های اخلاقی نباید چندان دشوار باشد
نرگس محمدی (متولد ۱۳۵۱) به اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور” و “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی” به شش سال زندان محکوم شد. نرگس محمدی در ۲۰ خرداد ۱۳۸۹ به مدت ۲۰ روز بازداشت و سپس با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. بازداشت مجدد او برای اجرای حکم در روز دوم اردیبهشت ۱۳۹۱ صورت گرفت. وی دارای دو فرزند دوقلوی شش ساله است
مهسا امرآبادی در خرداد ۱۳۸۸ بازداشت و به مدت ۶۰ روز در زندان به سر برد. بار دوم در دهم اسفند ۱۳۸۹ به دنبال اعتراض نسبت به بازداشت میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی و فاطمه کروبی بازداشت و قبل از نوروز ۱۳۹۰ آزاد شد. در ۲۲ خرداد همان سال دوباره به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان محکوم شد. مسعود باستانی، همسر روزنامه‌نگار او نیز اینک سومین محکومیت خود را در زندان- از ۱۴ خرداد ۱۳۸۸- می گذراند
نازنین خسروانی (۱۳۵۵) در ۱۲ آبان ۱۳۸۹ بازداشت و پس از تحمل ۱۳۲ روز زندان در ۲۴ اسفند همان سال با وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. او در سال ۱۳۹۰ از سوی دادگاه انقلاب به شش سال زندان- به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام- محکوم شد. پس از رد درخواست عفونامه و ابراز ندامت، در نیمه اسفندماه سال گذشته دوباره برای اجرای حکم بازداشت شد
زهرا رهنورد (متولد ۱۳۲۴) از ۲۵ بهمن ماه ۱۳۸۹ به همراه همسرش- میرحسین موسوی- در منزل خود زندانی است. این دو توسط هیچ دادگاهی محاکمه و محکوم نشده‌اند. زهرا رهنورد دارای سه دختر به نام‌های کوکب، زهرا و نرگس است. او در ۶۷ سالگی، مسن‌ترین زندانی سیاسی زن در ایران است
شبنم مددزاده بیش از چهارسال است که در زندان اوین به سر می‌برد. برادرش فرزاد نیز در زندان رجایی‌شهر، زندانی است. آن دو در اسفندماه ۱۳۸۷ بازداشت شده‌اند. شبنم به پنج سال زندان محکوم شده است. زینت بایزیدی فعال مدنی شهر مهاباد نیز دیگر زندانی‌ای است که به چهارسال زندان محکوم شده است
اتهام‌های کاذب
اتهام‌های زنان یادشده کاذب و بی‌دلیل است. “شاید” تنها اتهامی که به این‌ها بچسبد، اتهام تبلیغ علیه نظام باشد، البته اگر هرنوع انتقادی از جمهوری اسلامی و اعتراض به نقض حقوق بشر، “تبلیغ علیه نظام” به شمار رود. چون انتقاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در هیچ نظام حقوقی‌ای جرم به شمار نمی‌رود
زمامداران جمهوری اسلامی بهائیان را به دلیل بهایی بودن به‌طور سیستماتیک سرکوب می‌کنند، زنان بهایی نیز از این امر مستثنی نیستند، اما آنان نمی‌توانند به صراحت اعلام کنند که “بهایی بودن” جرم است، به همین دلیل آنها را جاسوس و محارب و از اقدام‌کنندگان علیه امنیت کشور می‌دانند. دیگر زنان بازداشتی نیز اگرچه محارب و جاسوس معرفی نشده‌اند، اما از اقدام‌کنندگان علیه امنیت ملی و تبلیغ‌کننده علیه نظام به شمار رفته‌اند
دستگاه سرکوب از هیچگونه فشاری در زندان علیه این فعالان اجتماعی- سیاسی دریغ نکرده است و نمی‌کند. مرخصی که به کلیه زندانیان تعلق می‌گیرد، یا شامل حال این زندانیان سیاسی نمی‌شود یا به عده بسیار کمی از آنان- و بسیار کمتر از دیگر زندانیان- تعلق می‌گیرد. ملاقات حضوری آنها نیز به بهانه‌های مختلف لغو می‌شود، ازجمله عدم رعایت حجاب شرعی توسط زندانی یا فرزندان آنها. استفاده از بیمارستان خارج از زندان برای درمان بیماری نیز از اینها دریغ یا تنها در موارد اضطراری شامل حال آنها می‌شود. همه فشارها برای این است که زندانی سیاسی را وادار به تقاضای عفو از رهبری کنند. ابراز ندامت وقتی به زندانیان بهایی می‌رسد، از همه بدتر است، چراکه زندانی باید از مذهبی که آگاهانه و مختارانه انتخاب کرده است، دست بشوید
مادران زندانی
شمار زیادی از زنان زندانی یادشده ازدواج کرده‌اند و برخی از آنها دارای فرزندانی خردسال و نیازمند آغوش پرمهر مادران خود هستند، ولی ماه‌هاست که زمامداران جمهوری اسلامی آنان را از این حق محروم کرده‌اند. کودکان خردسال نرگس محمدی، نه تنها از مادر، که از پدر نیز محروم شده‌اند؛ پدری که سال‌های بسیار را در زندان‌های جمهوری اسلامی سپری کرده است. نرگس محمدی به شدت بیمار است و در چنین شرایطی حتی با قوانین همین رژیم هم- حتی اگر مجرم بود- نباید زندانی می‌شد، چراکه جسم او تحمل زندان را ندارد
این رفتار رژیمی است که دائماً درباره مقام والای زن سخن می گوید، اما نه تنها تبعیض حقوقی ناروایی را میان زنان و مردان ایجاد کرده است، بلکه زنان منتقد را زندانی و آنها را از حقوق زندانیان نیز محروم می‌کند. به فرض آن که این زنان مجرم باشند ، حق فرزندان آنها چه می‌شود که از مادر محروم شده‌اند؟ چرا زنان بی‌گناه بهایی در طول چندسال زندان حتی یکبار به مرخصی نیامده‌اند؟ این رژیم سرشت خود را در رفتاری که با زنان زندانی پیشه کرده است، بهتر عیان می‌سازد. “آزادی زنان”، رکن مهمی از آزادی ایران است و نباید آن را به آزادی زنان زندانی فروکاست. زنان قهرمان زندانی باید آزاد شوند، اما آزادی زنان فرایندی طولانی و محصول نظر و عمل فاعلان و عاملان معطوف به این هدف است

وقتی برای رژیمی “حفظ نظام” به هدف اصلی تبدیل می‌شود و بنیانگذارش فرمان می‌دهد برای حفظ نظام می‌توان کلیه احکام اولیه اسلام ازجمله نماز و روزه و حج را تعطیل کرد، دیگر تعطیل کردن ارزش‌های اخلاقی نباید چندان دشوار باشد. در فرهنگ ما مادران جایگاه ویژه ای دارند. از کودکی به ما می‌آموزند که به مادران احترام بگذاریم، اما این رژیم بقای خود را در زندانی کردن مادران و جدا کردن آنان از فرزندانشان می‌یابد. مدام برای زهرای پیامبر اسلام مرثیه‌سرایی می‌کنند و از ظلم رفته بر او می‌نالند، اما خود هر ظلمی را بر زنان مبارز روا می‌دارند. اینکه در زندان‌های ایران با مادران فعال و منتقد سیاسی- اجتماعی، چنین برخوردی می‌شود، نتیجه تعطیل کردن اخلاق و تلاش برای ماندن توسط حکومت اسلامی است

در جستجوی عدالت؛ دادگاه پرونده قتل فرهنگ امیری، شهروند بهایی برگزار شد


خبرگزاری هرانا – دو جوان که مدعی هستند مهرماه ۹۵ تحت تاثیر آموزه های دینی و با تنفر مذهبی یک شهروند بهایی به نام فرهنگ امیری را در شهر یزد به قتل رسانده اند امروز به پای میز محاکمه رفتند. قاضی پس از ساعتها پرونده خوانی ادامه دادرسی را به جلسه بعد موکول کرد. پیش تر نماینده ارشد جامعه جهانی بهایی اظهار امیدواری کرده بود “دولت ایران عدالت را صرفنظر از وابستگی های دینی اجرا کند”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فرهنگ امیری شهروند بهایی ۶۳ ساله در تاریخ پنجم مهرماه ۹۵ در مقابل منزلش توسط دو نفر با ضربات چاقو به قتل رسید.
دو متهم این پرونده توسط نیروی انتظامی بازداشت شدند و در بازجوئی اولیه نیز اعتراف به قتل کردند، آنها عمل خود را ناشی از تعصبات دینی دانستند.
امروز چهارشنبه مورخ ۱۳ اردیبهشت ماه سرانجام متهمان پرونده برای نخستین بار در دادگاه حاضر شدند. قاضی مربوطه پس از ساعتها مطالعه پرونده ادامه دادرسی را به جلسه بعد که تاریخ آن کماکان نامشخص است موکول کرد.
بسیاری از کنشگران جامعه مدنی نگران هستند رسیدگی قضایی این پرونده با توچه به ماهیت مذهبی آن و مقتولی که منتسب به اقلیت دینی غیر رسمی در کشور است نتواند به عدالت منتهی شود.
قاضی دادگاه به دلیل کمبود وقت، ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه بعد موکول کرده است.
جامعه جهانی بهاییان پیش تر در بیانیه ای که در این باره منتشر کرده بود اذعان کرد دو متهم به قتل، آقای فرهنگ امیری را به خاطر اعتقادات مذهبی اش کشته اند.
در این گزارش آمده است که یک روز پیش از قتل آقای امیری دو مرد به خانه او سر زدند و خواستار خریداری وانت او شدند. پسر آقای امیری به آنها گفت از برنامه فروش اتومبیل بی خبر است اما آن دو اصرار کردند و وقتی پسر آقای امیری خواستار شماره تماس آنها شد بهانه هایی آوردند و آنها را ترک کردند.
آن دو نفر روز بعد بازگشتند و مقابل خانه آقای امیری با او وارد گفت و گو شدند و به فاصله کوتاهی بعد از آن صدای فریاد آقای امیری به گوش اعضای خانواده اش رسید.
همان زمان بود که خانواده و رهگذران آقای امیری را درحالی که به شدت زخمی شده بود پیدا کردند. او از ناحیه سینه چند بار چاقو خورده بود. او دقایقی پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.
همزمان چند مغازه دار مردی را درحال فرار از صحنه گرفتند و تحویل پلیس دادند. یک مظنون دیگر بعدا توسط پلیس دستگیر شد.
براساس این گزارش شاهدان عینی که در زمان بازجویی پلیس از این دو نفر حضور داشتند گفته اند که آنها به قتل آقای امیری با چاقو اذعان کردند.
در این بیانیه آمده است: “وقتی درباره انگیزه آنها سوال شد، یکی از مظنونان گفت که آقای امیری را کشته چون می دانست بهایی است.”
بانی دوگال نماینده ارشد جامعه جهانی بهاییان در سازمان ملل گفت: “متاسفانه این گونه اعمال شنیع عاقبت تلاش سیستماتیک و دیرینه مقام های ایرانی در تشویق نفرت و تعصب علیه بهایی هاست.”
او گفت که در شهر یزد طی چند سال اخیر ده ها بهایی بی دلیل دستگیر و زندانی شده اند و ماموران در ده ها مورد به خانه و کسب و کار بهاییان یورش برده اند.
در این بیانیه آمده است: “سال گذشته ماموران دولتی کسب و کار و خانه فرزندان آقای امیری را جستجو کردند و لپتاپ ها، تلفن ها و سایر متعلقات آنها ضبط شد. به علاوه اوایل اوت امسال در جریان بازجویی از یک بهایی دیگر در یزد به او گفته شد کسانی در شهر هستند که می خواهند بهایی ها را بکشند.”
خانم دوگال اظهار امیدواری کرد که دولت ایران عدالت را صرفنظر از وابستگی های دینی اجرا کند.
لازم به یادآوری است بیش از ۵۰ سال پیش در هرمزک یزد مذهبیون افراطی پدر فرهنگ امیری، عمو، زن عمو، پسر عمو و دو دائی وی را بخاطر تعصبات مذهبی و تحریک مرشدان دینی قتل عام کرده بودند.
به گفته منابع نزدیک به خانواده امیری در آن زمان فرهنگ امیری کودکی بود که با کمک مادرش و مخفی شدن در تنور نان پزی از کشته شدن توسط افراطیون در امان مانده بود.

اظهارات متناقض دادستان مرکز مازندران در مورد پلمپ مغازه بهاییان



خبرگزاری هرانا – علیرغم گذشت بیش از سه ماه از پلمب گسترده اماکن کسب شهروندان بهایی استان مازندران، دادستان مرکز این استان که از جمله مهمترین تصمیم گیرندگان در این موضوع است با بیان اظهارات و مواضع متناقض در عین تداوم بی توجهی به شرایط دشوار این شهروندان تظلم خواه، موجب سردرگمی شهروندان بهایی استان در پیگیری مطالبه بازگشایی اماکن کسب خود شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بالغ بر ۱۰۰ روز از پلمپ گسترده و همزمان ۹۴ واحد صنفی بهاییان استان مازندران می گذرد. در طی این مدت دادستان مرکز استان مازندران، اسدالله جعفری، اظهارات متناقضی در ارتباط نقش خود در پلمپ واحدهای صنفی بهاییان عنوان نموده است.
موضع اول – به گفته ی چند تن از مغازه داران بهایی مازندران که واحد صنفی ایشان پلمپ گردیده است، در روزهای نخست بعد از پلمپ واحدهای صنفی، دادستان جعفری در پاسخ به ایشان عنوان نمودند ” دستور پلمپ واحد های صنفی بهاییان را خودم امضاء کرده ام و مامورین اداره اماکن تنها ضابط قضایی می باشند.” ایشان عنوان می نمودند که بهاییان با تعطیل کردن واحدهای صنفی خود در تعطیلات بهایی، قصد تبلیغ علیه نظام دارند. به همین دلیل از ورود و رسیدگی به مسأله پلمپ واحدهای صنفی بهاییان اجتناب می کردند.
دادستان مرکز استان مازندران، اسدالله جعفری
همزمان در دادستانی یکی از شهرهای مازندران، حکم امضاء شده ی دادستان جعفری به دادستان های سایرشهرهای استان مشاهده شد. در آن حکم قید گردیده بود که چنانچه شهروندان بهایی در تاریخ ۱۱ و ۱۲ آبان ماه مغازه های خود را تعطیل نمایند، نسبت به پلمپ واحد های صنفی ایشان اقدام شود. همچنین در نامه ای دیگر خطاب به معاون امنیتی استاندار مازندران عنوان نمودند که بهاییان از اسرائیل دستور می گیرند و قصد بر هم زدن امنیت استان را دارند، به همین دلیل درخواست کردند که چنانچه ایشان در تعطیلات مذهبی خود در ۱۱ و ۱۲ آبان مغازه های خود را تعطیل نمودند، نسبت به پلمپ واحدهای صنفی ایشان اقدام شود.

موضع دوم – بالغ بر دو ماه است که دادستان مرکز مازندران، اسدالله جعفری، موضع کاملا متفاوتی در قبال پلمپ واحدهای صنفی بهاییان این استان اتخاد نموده اند. ایشان خطاب به چند تن از مراجعه کنند گان بهایی که واحدهای صنفی شان پلمپ شده بود،عنوان نمودند : “بنده دست بر روی قرآن می گذارم که هیچ نقشی در پلمپ مغازه های بهاییان استان مازندران ندارم و حکم پلمپ واحدهای صنفی ایشان را بنده امضاء نکرده ام و دستوری به مأمورین اداره ی اماکن مبنی بر پلمپ مغازه های شما نداده ام! چنانچه مأمورین اداره اماکن تخلفی مرتکب شده اند، می توانید از ایشان شکایت نمایید و مطمئن باشید که رسیدگی خواهد شد.” با اینحال همچنان از رسیدگی به مسأله پلمپ واحدهای صنفی بهاییان امتناع می نماید.
به موجب ماده ۳۲ آیین دادرسی کیفری، ریاست و نظارت بر ضابطان دادگستری با دادستان است. همچنین بر اساس تبصره ۱ ماده ۲۸ قانون نظام صنفی، باید پلمپ واحدهای صنفی با اطلاع اتحادیه ها صورت بگیرد و اداره اماکن ضابط اجرایی اتحادیه می باشد. این در حالی است که تمامی اتحادیه های ذیربط از علت پلمپ واحدهای صنفی بهاییان مازندران اظهار بی اطلاعی نموده اند یا بیان کرده اند که در این پلمپ ها هیچ نقشی نداشته اند.

دادستان جعفری علیرغم دستور ریاست کل دادگستری استان مازندران – حجه الاسلام تقوی فرد – در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۵ از پیگیری تظلم ارجاع شده به ایشان، امتناع نمودند. متن پاراف ریاست کل دادگستری استان مازندران به شرح زیر است:
” جناب آقای جعفری، با توجه به سابقه ، بررسی و نتیجه را اعلام فرمایید. ریاست کل- تقوی فرد ” 
لازم به یادآوری می باشد که اتحادیه اروپا، دادستان اسدالله جعفری را در اسفند ۱۳۹۰ به خاطر نقض حقوق بشر از جمله شهروندان بهایی مازندران تحریم کرد.

اعتراض امام جمعه تهران به زندگی کردن بهاییان در کشور

خبرگزاری هرانا – امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران در سخنان هفتگی خود از تریبون نماز جمعه این شهر به تبلیغ علیه شهروندان بهایی پرداخت. او در سخنانی شهروندان بهایی را دشمن خواند و گفت که “کدام قانون اساسی اجازه می‌دهد دشمن در کشور زندگی کند”. موج بهایی ستیزی در ایران در هفته های اخیر رشد نگران کننده ای داشته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از الف، خطیب نماز جمعه تهران با بیان “من یادم نمی‌آید در چند سالی که سخنرانی داشتم درباره فرقه بهائیت بحثی را داشته باشم” ادامه داد: “بهائیت فرقه‌ای کثیف و دست‌ساخته استعمار است”.
امامی کاشانی، روحانی تندروی ایرانی در سخنانی عجیب با بیان اینکه “کدام قانون اساسی اجازه می‌دهد دشمن در کشور زندگی کند”، گفت: “بهائیان فرقه‌ای کثیف و آلوده هستند و نمی‌توانند خودشان را مطرح کنند”.
لازم به ذکر است در هفته های اخیر و پس از ملاقات فائزه هاشمی رفسنجانی با فریبا کمال آبادی از اعضای هیئت مدیره جامعه بهاییان ایران که در مرخصی از زندان به سر می برد، موجب گسترده بهایی ستیزی از تریبون های اصولگرا و تند رو با شتابی نگران کننده آغاز شده است.

نامه جمعی از بهاییان ایران خطاب به آیات عظام ، مراجع تقلید و علما:


خبرگزاری هرانا – ۵۱۵ تن از شهروندان بهایی ایران طی نامه‌ای به مراجع و علمای اسلام مینویسند: .”در این سالهای سخت و بی‌مهر، فکرمان این بود که‌ای کاش مراجع و علما و مردان قانونگذار و فرهنگ ساز و تاثیر گذار کشورمان ، مانعی بر سر راه ایجاد تبعیض و کاشتن تخم تعصب در ذهن و دل هم میهنانمان میگشتند و اساس و قوانین و فتاوی مناسب تری می نهادند.”
متن کامل این نامه به همراه اسامی امضاء کنندگان آن که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته در زیر می‌آید:
حضرات آیات عظام ، مراجع عالیقدر، فضلا و علمای اعلام،
همانگونه که مستحضرید چند صباحی است در این مرز و بوم انسانهایی پاک و خدوم به ضرب گلوله یا چاقوی تعصب و کینه توزی دینی از پای در می آیند و به خاک می افتند . هنوز چند هفته‌ای از کشته شدن عطاء الله رضوانی شهروند بهایی به ضرب گلوله فردی ناشناس در بندرعباس نگذشته بود که اینبار تعصب دینی چهره زشت خود را به گونه‌ای دیگر و در پشت نقاب در شرق ایران (بیرجند) به رخ صاحبان اندیشه و فکر و دین مداران واقعی کشید و سه تن دیگر از هموطنان بهایی را به ضرب چاقو مجروح کرد . اما جالب اینجاست که در هر دو حادثه ضارب یا ضاربین فراتر از قانون، آزاد و رها درحال جولان هستند و هیچ نهاد و مسئولی به خانواده‌های این کشته شدگان و مصدومین پاسخگو نیست.
عجب است که این حوادث در کشوری رخ می دهد که پایگاه و جایگاه حکومت اسلامی و عدل علی است و حاکمان و مسئولان آن همگی در برابر این ظلم و بی‌عدالتی تنها سکوت پیشه کرده اند و ناظر بر اعمال و رفتار این خودسران و لجام گسیختگان هستند.
ارزش نهادن به کرامت انسانی اصلی است که در سرزمین ما درباره تمام کسانی که فقط تفکر و اعتقادشان ، تفکر حاکم نیست ، نادیده گرفته می شود . از مورد خشم و ضرب و جرح قرار دادن به قصد مصادره و اخراج و تبعید و محروم کردن از تحصیل و مشاغل دولتی تا قتل و زندان و اعدام و….
در این سالهای سخت و بی‌مهر، فکرمان این بود که‌ای کاش مراجع و علما و مردان قانونگذار و فرهنگ ساز و تاثیر گذار کشورمان ، مانعی بر سر راه ایجاد تبعیض و کاشتن تخم تعصب در ذهن و دل هم میهنانمان میگشتند و اساس و قوانین و فتاوی مناسب تری می نهادند .
ما ناظر و مشتاق پی گیریها و عدالتخواهی علی گونه شما حضرات آیات عظام ، مراجع عالیقدر و فضلا و علمای اعلام در ارتباط با حفظ جان ، مال و ناموس هموطنان غیر مسلمانتان هستیم همانگونه که وقتی در حوزه حکومت علی بر یک بانوی یهودی ظلمی رفت ، فریاد زد : اگر در این غصه جان ببازیم عجیب نیست .
ما یقین داریم شما بزرگواران در آینده‌ای نزدیک این مظالم وارده به هموطنان بهایی و سایر دگراندیشان ایرانی را محکوم نموده و با درایت و عدالتخواهی از تمام توان خود در جهت کنترل تعصبات کور مذهبی ، استفاده خواهید کرد .
احسان محبوب
احمد عبدی
ادیب ثابت
ادیب معصومیان
ارسلان یزدانی
اسفندیار رخشنده
اسفندیار شریفی
اسفندیار غضنفری
اسکندر البرزی
افروز دادگر
افسانه تقی پور
افسانه دشتی
افسانه یادگار
افشین یگان
اقدس سلمانی
اکرم عاطفی
البرز نورانی
النا آبادی
الناز ساروی
الناز یزدانی
الهام ثابتیان
الهه اقدامیان
إلهه لإله زارى
امراله اسلامی
امری جهرمی
امیلیا خانجانی
امیلیا کاویانی
امین الله رفیعی
امین الله نعمتی
امین رحمانی
امین شریفی
امین عبدی
ایرج شاهسوندی
ایرج میثاقی ممقانی
ایمان بهی فر
آتوسا میرحسینی
آذین رضوانی بقاء
آذین شکیبائی
آذین شمس
آرتین غضنفری
آرش اخلاقی
آرش اسحاقی
آرش راد
آرش صادقی
آرش نوبهار
آرمان ثباتی
آرمین شهیدی
آزاده بهشتی
آزاده نبیلی
آزیتا فروغی
آزیتا کریمی
آزیتا ممتاز
آفرین بشاش
آنجلا نوبهار
آوا توکلی
آوا خلخی
آیدا بندی
آیدا جلالیان
آیدا دریانی زاده
بابک رأفت
بابک صالحی
بایا سیروسیان
بدیع خالقیان
بشیر محمودی
بشیر هروی
بصیر هروی
بهار ایقانی
بهار ناظمی
بهراد نوریه
بهرام شریفی
بهروز پیامی پور
بهروز فرزندى
بهزاد امینی وادقانی
بهفر مقدم
بهمن یزدانی شهریار
بهناز سرانجامی
بهنام اقدامیان
بهیه سامی
بیژن فلاح
بیژن معصومیان
بیان اله بقایى
پروانه مختاری
پروانه مسروری
پرویز فرزین
پرویز فرهنگیان
پرویز ممتاز
پرویز نمازى
پرهام درخشان
پریدوخت محمدی
پریوش احمدی
پژمان ورقائی
پژمان وصالی
پندار کردنوه سی
پوراندخت فروزنده
پویا تبیانیان
پویا زمانی
پویا طالبی
پیام اغصانی
پیام تسلیمی
پیام روحانی
پیام فردوسیان
پیمان افنانی
پیمان قدسیان
پیوند رضایی
ترنم رحمانی
تیرداد خدادادی
ثانیه عبدی
ثمر اکبری
ثمره آزادى
ثمره آشنایی
جلال حسینی نژاد
جمال ثابت
جواد بینش
جواد عبدی
حسام تبیانیان
حسام کمالی
حسین عبدی
حنان تامى
حنانه کنعان
حوریه محسنی
خانم آغا ممتاز
خسرو عبدی
خندان حسینی
داریوش جابری
دانا روحانی
دانیال اوجی
دانیال گوران
درسا سبحانی
دیان قدسیان
راحله جلالی
راحیل مهدی زاده
رامبد برزین
رامز هروی
رامنا کاویانی
رامین درخشان
رزیتا ذبیحیان
رستم ستوده
رضوانیه اعیادی
روح الله حق پژوه
روح الله زیبایی
روح انگیز عبدی
روحا زیبایی
روحانیه وجدانی
روحیه جلیلی
روزبه میثاقی
روفیا کاتب پور شهیدی
رومینا ذبیحیان
رویا پرداختیم
رویا حداد
رویا زراعتکار
رویا سلمانی
رئوف امیری
زحل خانجانی
زری اسکندری
زرین جدی
زیبا نعیمی
ژینوس زمانی
ژینوس سبحانی
ژینوس فروتن
ساتیه صمیمی
سارا لویی
سارنگ اتحادی
ساسان نیرومند
ساغر جانمیان
ساناز تقوایی
ساناز صادقی
ساویس محمودی
سبا احسانی
سپهر آفاقی
سپهر ثابتی
سپیده اسدپور
سپیده اسلامی
سپیده خضوعی
ستاره فدایی
سحر بیرم آبادی
سراج آزادی
سرور سنا
سروش سروریان
سعید روشندل
سما صفایی
سما فرخی
سماء احسانی
سماء نورانی
سمیر گلشن
سمیرا ابراهیمی
سمیرا قانع
سمیرا میثاقی
سمیرا نبوی
سودابه معصومی
سوسن تبیانیان
سهیل جلیلی
سهیلا افنانی
سهیلا اکبری
سهیلا عمادی
سیاوش جابری
سیاوش میثاقی
سید حسین رضوی همدانی
سید خلیل جلیلی
سید کامبیز هاشمی
سیروس واحدی
سیما ایمان
سیمین اسماعیل پور
سیمین تبیانیان
سینا اقدس زاده
سینا شریفی
سینا مودی
شادی صادق اقدم
شادی خاصه زاد
شاهرخ اسدپور
شاهرخ حصیم
شاهین صادق زاده میلانی
شایان تفضلی
شایان ثنائی
شایان سالکیان
شایان کرمی
شایان مقیمی
شایان وحدتی
شبدیز وحدت
شبنم اشرفی
شبنم ثابت
شبنم صحرایی
شراره اعظمی
شراره روحانی
شرمین جدی
شروین اسدپور
شروین فلاح
شعاع الله یحیوی
شکوفه صفری
شکوفه عبدی
شمس علی عبدی
شمیم جابری
شمیم ملک محمدی
شهاب ابی زاده
شهپر مظلومی
شهراد اتحادی
شهرام جدی
شهرام حصیم
شهرزاد میثاقی
شهره اتحادی
شهره شریفیان
شهره مظلومی
شهلا نبیل زاده
شهناز ستوده
شهین احسان
شهین رضایی
شیدا حصیم
شیدا عابدی
شیدرخ فیروزیان
شیده آبادی
شیده توکلی وادقانی
شیرین فرهنگیان
شیلا اقدامی مهر
شیوا الله وردی گرجی
شیوا حقیقی
شیوا توکلی
صدف اریب
صدف ثابتیان
صفا شهیدی
صمیم زارعی
صنم افتحی
صوفیا رفاهی
صهبا برگی
صهبا بنیادیان
صهبا رضوانی
ضیاء جابری
ضیاءالله میثاقی
طاهره برجیس
طاهره دانش
طاهره سبزی پور
طناز راد
طیبه لقمانی
عرفان ثابتی
عرفان روح الفدا
عرفان صانعی
عرفان فائز
عزیزالله بیات
عشرت نخعی
عطاءاللّه ذبیحی
عطاءالله موفقی
عطاالله ارجمند
عطائیه ابراهیمی فرد
عظمت زارعیان
عفت نخعی
علی احسانی
علی احمدی
عهدیه شریفی
عین الله موفقی
غزاله خلوصی
فاران روحانی
فاران فنائیان
فاروق ایزدنیا
فاریا عباسی
فائزه فرهنگیان
فرامرز صفا
فرامرز یزدیان
فرانک بیکی
فرانک شبیریان
فرخنده براتی
فرخنده جعفری
فرزاد عبدی
فرزام علوی مقدم
فرزان فرامرزی
فرزانه پترسون
فرزانه خوشبین
فرشاد نگارستان
فرشته محسنی
فرشید یزدانی
فرناز ارجمند
فروزان عبدی
فروغ کمالی
فرهاد مشتاق
فریال سامی
فریبا مولوی
فریبا وصالی
فریبرز عبدی
فرید روحانی
فرید زراعتکار
فرید فقیری
فریدا اسدپور
فریدا سبحانی
فواد روحانی
فوما نبی اللهی
فهیم ممتازی
فهیمه کمالی
فهیمه سعیدی
فیروز ذبیحی
فیروز نخعی
فیروزه نیکوکار
قاسم بیات
قدرت الله عبدی
قمر عبدی
کاویان صادق زاده میلانی
کتایون ثابت
کتایون قره گزلو
کریم عبدی
کلر باهری
کمال عاطفی
کمال نبوی
کورش رضوانی
کورش روحانی
کوشا رحیمی
کیا ورقائی
کیان ثابتی
کیان هاشمی
کیانا زیبایی
کوروش تبریزی
گلارا فناییان
گلاره اسلامی
گلاویژ فناییان
گلرخ فیروزیان
گیتا روحانی مقدم
گیتا روحی
گیتی ساجد
گیتی یزدانی
گیلدا ایدلخانی
لألا صالحی
لاله شفیعی زاده
لعل فرخزادی
لوا فرخزادی
لوا فروهری
لوا نیکی
لورا حسینی
لیدا فهندژ
مارال بقایى
مارثا رضایی
ماریا محمدی
ماندانا وحدت
مبین قدیری
متین کرمی
مجید منشادی
محبوبه افشار
محبوبه کتیرائی
محمد عبدی
محمود رفیعی
محمود عبدی
مرجان امری
مروارید فخار
مریم رفاهی
مریم عظیمی
مریم کمالی
مریم موهبتی
مریم یوسفی
مژده شهریاری
مژده فروغیان
مژگان روحانی
مژگان سلمان زاده
مژگان گوهرریز
مژگان نورانی
مستوره رضوی
مستوره عبدی
مسعود رضوی
مسعود کرمی
مسعود وحدتی
مسیح الله محبوبی
معین افنانی
ملیحه احمدی
ملینا خورشیدیان
منا هاشمی
منصور روحانی
منوچهر ثابتی
منوچهر فلاح
منیر جلیلی
منیره پارسا
منیره شاه محمدی
منیژه حسن زاده
منیژه مطهری
موژان ستار
مونا خانى
مونا شاهی
مونا کارول
مونا کاویان
مونیکا مستقیم
مهبد ایقانی
مهتاب آذرخش
مهدی مبشر
مهران افشار
مهران روحانی
مهران صانعى
مهران مکنونی
مهرانگیز نوروزی
مهرداد رضوانی
مهرداد سیروسیان
مهرداد محرابخانی
مهرداد میثاقی
مهرنوش صادقیان
مهرنوش نیرومند
ﻣﻬﺮﻱ ﻧﺒﻮﻳﺎﻥ
مهسا اتحادی
مهسا آگاهی
مهسا رفائی
مهسا شکوهی
مهسا لایزالی
مهشید ایمانی
مهشید فردوسیان
مهشید محرمی
مهین خانجانی
مهین سهیلیان
مهین عابدینی
میترا انصاری
میثاق افشار
میثاق یزدانی
میعاد افشار
نادر کسایی
نادره احمدزاده
نارسیلا درخشان
نازنین جسمانی
نازنین عابدینی
نازنین هروی
نازنین فروغی
نازیلا خانی پور
نازیلا درخشان
نازیلا سلجوقی
نامی نبیل زاده
ناهید سبحانی
ندا اشرف
ندا ثابتیان
ندا فارابی
ندا مختاری
ندیم بدیعی
نسرین زواره
نسرین کوشکباغی
نسرین نخعی
نسیم تبیانیان
نسیم روشن آبادی
نسیم ثابتی
نشاط عامری فر
نصرت اله یزدانی
نظام الدین میثاقی
نعیم رضوی
نغمه فروغی
نغمه کیهانی راد
نغمه محسنی
نگار عبدالهی
نگار ملک زاده
نگار نصیری
نورا ثابت
نورا فلاح
نورالله یگان
نورانیه مجیدی
نوشین سالکیان
نوشین فروغی
نوید اقدسی
نوید کیهانی راد
نوید مستقیم
نوید یزدانی
نوید نعیمیان
نیسان اشرف
نیکناز افتحی
نیکو عزیزی
نیلوفر راد
نیلیسا یحیوی
نیما خلوصی
نیما ناجی
نیوشا امیری
نیما حقار
واحد خلوصی
وحید فروغی
وحیده بخشی
وحید مهرین
وصال ممتازی
وصال هروی
هاتف رفاهی پور
هاله روحی
هاله هوشمندی
هدایت دهقان
هدایت نجف زاده
هدی جلیلی
هژبر فیروزیان
هلاکو رحمانیان
هوتن رحمانیان
هوتن مهرآیین
هوشیار هوشیدر
یلدا فیروزیان
یوسف عبدی
یوسفعلی احمدی