جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ خرداد ۷, یکشنبه

مقالۀ جدید در ماهنامۀ «خطِ صلح»:بهاییان ایران: زمان راستی آزمایی “منشور حقوق شهروندی” آقای روحانی فرا رسیده است


با انتخاب مجدد حسن روحانی به ریاست جهموری کشور، به نظر می‌رسد زمان آن رسیده است که ایشان، با اتکاء به پشتوانه‌ی آرای بیش از نیمی از رای دهندگان، اجرای منشور حقوق شهروندی ایرانیان را در سر لوحه‌ی اقدامات خود قرار دهند. واقعیت این است که در مورد بهاییان و دیگر دگر اندیشان، جمهوری اسلامی دو راه بیش‌تر ندارد. یکی تدوین حقوق شهروندی تمامی ایرانیان از جمله بهاییان با ذکر صریحِ نام آن‌ها در این منشور است. تدوین و اجرای این منشور می‌تواند به فرو ریختن دیوارهای ضخیم سوءظن و شک و تردید در میان ایرانیان، فارغ از دین و عقیده و مرام، کمک کند و راه را برای استقرار وحدت و یکپارچگی میان هموطنانمان هموار کند. راه دیگر، ادامه‌ی سرکوب و اختناق و روش‌های از کار افتاده و کهنه شده‌ی گذشته است، که نتیجه‌ی آن بی شک عمیق‌تر شدن شکاف میان مردم و حکومت و بی اعتبار شدن هرچه بیش‌تر روحانیت شیعه و فقه سنتی است.

دادگاه بهائیان زاهدان با احکام سنگین زندان برگزار شد




به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز ۹ تن از شهروندان بهایی ساکن شهر زاهدان که پیشتر توسط ماموران امنیتی این استان بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شده بودند درتاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ محاکمه و با احکام سنگین قضایی روبرو شدند.

بنابرگزارش مجموعه خبری بهایی نیوز بهرام روحانی، سیاوش رحیمی، فرشید دادور، شایان رحیمی، هیدا یزدان، مهرنوش رمضانی زاده، امیلیا حکیمان و شعله رام در دادگاه انقلاب زاهدان هرکدام با حکم ۵ سال زندان تعزیری روبرو شدند و تبسم حسینی که وی ۱۹ سال سن دارد به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
احکام صادر شده از سوی دادگاه انقلاب زاهدان در تاریخ ۲ خرداد ماه ۱۳۹۶ به بهائیان محکوم به زندان ابلاغ شده و بنابراطلاع خبرگزاری بهایی نیوز این شهروندان بهایی تقاضای دادگاه تجدیدنظر را جهت بازبینی پرونده درخواست کرده اند.

بنابرگزارشهای که پیشتر منتشر شده است امیلیا حکیمان، فرشید دادور و تبسم حسینی در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۹۵ توسط ماموران امنیتی بازداشت شدند که تبسم حسینی پس از ۱۶ روز در تاریخ ۲ آذر ۱۳۹۵ با قرار وثیقه ۷۰ میلیون تومانی آزاد شد و امیلیا حکیمان و فرشید دادور در تاریخ ۲۲ آذرماه ۱۳۹۵ با قرار وثیقه آزاد شدند.همچنین سیاوش رحیمی ،بهرام روحانی ، مهرنوش رمضانی و هیدا یزدان توسط ماموران امنیتی اداره اطلاعات در تاریخ ۶ آذر ماه ۱۳۹۵ بازداشت شدند و پس از ۳۵ روز در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۹۵ با قرار وثیقه آزاد شدند و شایان رحیمی به همراه شعله رام نیز در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند که پس از ۲۰ روز با قرار وثیقه آزاد شدند و هم اکنون تمامی این شهروندان بهایی جز تبسم حسینی با احکام ۵ سال محکومیت روبرو هستند.
ماموران امنیتی در تمامی بازداشت های اخیر در شهر زاهدان با تفتیش کامل محل زندگی و کار این شهروندان بهایی آنان را متهم به اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام کرده اند که این اتهام به گفته یک منبع مطلع « بی اساس بوده است و این افراد تنها بخاطر عقاید مذهبی که دارند بازداشت و به زندان محکوم شده اند.»
در سالهای گذشته بازداشت شهروندان بهایی در استان های مختلف بارها تکرار شده است. به اعتقاد جمهوری اسلامی شهروندان بهایی دارای حقوق شهروندی در ایران هستند اما شهروندان بهایی پس از انقلاب از تمامی حقوق شهروندی در ایران از جمله عدم حق تحصیل ، حق اشتغال در مراکز دولتی و.. محروم شده اند.

منبع خبر : https://goo.gl/7PssvQ

به ما در مجموعه خبری بهائي‌نیوز ( Bahainews) بپیوندید.

دانشجوی نخبه را تنها بخاطر عقیده مذهبی وی اخراج کرده اند


وفا هویدایی به دلیل بهایی بودن از دانشگاه امیرکبیر اخراج شد

به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز وفا هویدایی دانشجوی مقطع کارشناسی در رشته فیزیک دانشکده مهندسی انرژی و فیزیک به دلیل بهایی بودن در ترم دوم از دانشگاه اخراج شد.
بنابرگزارش مجموعه خبری بهایی نیوز این شهروند بهایی محروم از تحصیل در کنکور مهر ماه ۱۳۹۵ با رتبه ۲۷۰۲ در رشته فیزیک وارد دانشگاه پلی تکنیک امیرکبیر شد و در ترم دوم در اول خرداد ماه ۱۳۹۶ با مسدود شدن کاربری دانشجویی وی در سایت دانشگاه از ادامه تحصیل محروم شد.
به گفته یک منبع نزدیک به این دانشجوی محروم از تحصیل «وفا وقتی وارد سایت دانشجویی خودش شد تا ببیند تاریخ امتحانات بعدی چه زمانی است، دیدکه سایت دانشجویی او در ترم ۲ بسته شده و با پیگیری های مداوم از مسئولین دانشگاه مشخص شد بخاطر بهایی بودن وی از ادامه تحصیل محروم شده است».
این منبع آگاه افزود که «وفا هویدایی با مسئولین دانشگاه و مسئول آموزش دانشگاه تماس گرفت و گفت چرا من را اخراج کردید که مسئول آموزش به او گفته است که بدیهی است که شما چون بهایی هستی، حق تحصیل در این دانشگاه را نداری .»

این شهروند بهایی پس از اخراج برگه ی از مسئولین دانشگاه دریافت کرده است که در قسمت وضعیت دانشجویی «اختتام پرونده ( محروم از تحصیل)» قید شده است.

همچنین طی روزهای اخیر فرزاد صفایی دانشجوی ورودی ۱۳۹۲ در مقطع کارشناسی پیوسته در رشته متالوژی صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز پس از گذراندن هشت ترم در اواخر اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ با احضار از سوی حراست دانشگاه و مسدود شدن کاربری دانشجویی در وبسایت دانشگاه از ادامه تحصیل منع شد.

محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاه‌های ایران با استناد به مصوبه‌ی ششم اسفند ۱۳۶۹ “شورای عالی انقلاب فرهنگی” صورت می‌گیرد که بهاییان را علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم می‌کند.

بر اساس بند سوم این مصوبه، نه تنها باید از ثبت نام بهاییان در دانشگاه‌ها جلوگیری به عمل آید بلکه چنان‌چه هویت بهایی فردی بعد از ثبت نام و “هنگام تحصیل” نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود.

محرومیت شهروندان بهایی پس از انقلاب اسلامی و اعلام انقلاب فرهنگی در ایران به صورت سیستماتیک اجرا شده است.

منبع خبر : https://goo.gl/AEg0es

به ما در مجموعه خبری بهائي‌نیوز ( Bahainews) بپیوندید.

7 خرداد 1396 28 مه 2017 13 شهر العظمه" 174 2 رمضان 1438 تاریخ صعود حضرت بهاالله به همه بهایی های عالم تسلیت میگم


فرزاد صفایی به دلیل بهایی بودن از دانشگاه اخراج شد



به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز فرزاد صفایی شهروند بهایی ساکن اهواز به دلیل بهایی بودن در ترم ۸ از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز اخراج شد.
@bahainews
به گزارش مجموعه خبری بهایی نیوز فرزاد صفایی دانشجوی ورودی ۱۳۹۲ در مقطع کارشناسی پیوسته در رشته متالوژی صنعتی پس از گذراندن هشت ترم در اواخر اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ پس از احضار از سوی حراست دانشگاه و مسدود شدن کاربری دانشجویی در وبسایت دانشگاه از ادامه تحصیل منع شد.
به گفته یک منبع مطلع «فرزاد صفایی پس از آنکه متوجه می شود صفحه دانشجویی وی مسدود و در سایت عنوان شده اس که منع از تحصی به دلیل عدم تکمیل اطلاعات درخواستی که وی به دفتر بایگانی مراجعه می کند تا ببیند مشکل عدم تکمیل پرونده خود چیست که مسئولین دفتر بایگانی پرونده تحصیل او را پیدا نمی کنندو پس از دو روز پیگیری به او گفتند که دوباره باید تشکیل پرونده دهد».

این دانشجوی محروم از تحصیل با مراجعه به مسئول سیستم اتوماسیون دانشگاه متوجه می شود که آقای نظری مسئول حراست از این بخش خواسته است تا سایت دانشجوی وی مسدود شود.
فرزاد صفایی پس از اطلاع از محل دستور مسدود شدن سایت دانشجویی خود به دفتر حراست مراجعه می کند و کارمند حراست پس از آنکه متوجه می شود وی دچار چه مشکلی شده است از وی میخواهد پس از دو ساعت به دفتر حراست مجدد مراجعه کند و این شهروند بهایی به آخرین کلاس درسی خود در دانشگاه می رود و پس از بازگشت و مراجعه به دفتر حراست، مسئولین حراست از وی سوالاتی جویا می شوند تا اشاره به فرم های موجود در زمان ثبت نام کند و پس از چند بار سوال و جواب از این شهروند بهایی می خواهد که درخصوص بند یازده فرم ثبت نام پاسخ دهد که فرزاد صفایی می گوید که اینجا گزینه مورد نظر من ثبت نشده است که مسئول حراست میگوید خودت اضافه کن که این شهروند بهایی گزینه بهایی را ثبت می کند و به این مسئول دانشگاه می گوید که علامت تیک را هم با افتخار اینکه بهایی هستم هم می زنم.»
مسئول حراست دانشگاه پس از صحبت های این شهروند بهایی می گوید که شما در این مملکت اجازه تحصیل ندارید و فرزاد صفایی می گوید بله من اولین نفر نبودم اما امیدوارم آخرین نفر باشم. @bahainews
این دانشجوی محروم از تحصیل در زمان گفتگو با مسئولین حراست عنوان می کند که من با افتخار اخراج می شوم زیرا مدرک تحصیلی برایم مهم نیست و من طی ۴ سال بسیار مطالب یاد گرفتم و با آدمهای زیادی آشنا شدم و از روز اول ورود به دانشگاه نیز میدانستم که شاید بخاطر عقاید مذهبی که دارم از دانشگاه اخراج شود.
محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاه‌های ایران با استناد به مصوبه‌ی ششم اسفند ۱۳۶۹ “شورای عالی انقلاب فرهنگی” صورت می‌گیرد که بهاییان را علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم می‌کند.
بر اساس بند سوم این مصوبه، نه تنها باید از ثبت نام بهاییان در دانشگاه‌ها جلوگیری به عمل آید بلکه چنان‌چه هویت بهایی فردی بعد از ثبت نام و “هنگام تحصیل” نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود.
محرومیت شهروندان بهایی پس از انقلاب اسلامی و اعلام انقلاب فرهنگی در ایران به صورت سیستماتیک اجرا شده است.
منبع خبر : 
به ما در مجموعه خبری بهائي‌نیوز ( @bahainews ) بپیوندید.

شش روز قبل از صعود حضرت بهاءالله

شش روز قبل از صعود حضرت بهاءالله جميع اصحاب را كه
در قصر بهجى مجتمع بودند احضار فرمودند و اين آخرين
شرفيابى احباب بود. در حاليكه هيكل مبارك در بستر به يكي
از اغصان تكيه فرموده بودند خطاب بآنان فرمودند :" از
جميع شما ها راضيم بسيار خدمت كرديد و زحمت كشيديد
هر صبح آمديد و هر شام آمديد همگى مؤيد و موفق باشيد
بر اتحاد و ارتفاع امر مالك ايجاد". اشك غم از ديدگان
اطرافيان كه حول بالين مبارك گرد آمده بودند جارى گرديد.
و بالاخره صعود مبارك در شب هفتادم نوروز سال ٤٨ بديع
مصادف با شب ٢٨ مى سال ١٨٩٢ ميلادى بوقوع پيوست و
روح والاى ايشان به ملكوت الله پرواز فرمود.
‎پيام حضرت عبدالبهاء پس از صعود جمال مبارك .
‎"مشرق لا مکان طلوع فرمود و باين ندای الهی خطاب به
احبای ثابت راسخ خود در کتاب اقدس نطق ميفرمايد که ’
ای اهل زمین، هنگامی که خورشید جمال من غروب کرد و
آسمان هیکل من پنهان گشت، مضطرب نشوید، به یاریِ امرم
و اعلاء کلمه ام بین عالمیان برخیزيد .‘
‎درست پس از غروب روزی که حضرت بهاءالله به ملکوت
صعود نمودند، ایشان را در اتاقی ساده در خانه ای مجاور
قصر بهجی به خاک سپردند. حضرت عبدالبهاء و پس از
ایشان شوقی ربّانی، ولی امر بهائی، با عشق و دقت فراوان،
باغهای اطراف آرامگاه را تزیین کردند.
‎برای بهائیان اینجا مقدسترین مکان روی کرۀ زمین است، آنها
هر روز به سمت این مکان نماز می خوانند. زائران از هر
گوشه و کنار کرۀ زمین به این مکان می آیند تا به حضرت
بهاءالله احترام گذارند و دوباره زندگی های خود را وقف
اهداف باشکوهی که حضرت بهاءالله برای بشر معین کرده
اند، نمایند.
«صبحتان را بهتر از شبتان قرار دهید و فردایتان را بهتر از
دیروز. برتری انسان در خدمت وکمال است، نه در زینت و
ثروت و مال. گفتارتان را از انحراف و کجی، و هوا و هوس
مقدس دارید و اعمالتان را از تردید و ریا پاک بدارید. بگو
سرمایه های عمرهای گرانبهایتان را در راه مشتهیات نفسانی
صرف نکنید و امور را فقط به منافع شخصی خودتان بسنده
نکنید"

صعود حضرت بهاالله

هوالابهی
ای بلبل خوش الحان گلشن عشق.
وقت آن است که از فُرقَت پُر حَرقت سلطان گُل در صحن چمن،
بنالی و بزاری و بسوزی و بگدازی و این ترانه آغاز کنی و به
این نوا بنوازی و کار دلها بسازی.
ای مهر منّور،،،،ای روح مصّور،،،ای نور مشهر
فریاد ز هجرانت
ای شمس حقیقت،،، ای نور هویت،،، ای شمع هدایت
فریاد ز هجرانت
والبهاء علیک و علی احباءالله من هذا العبد البأس الفقیر.
ع ع

بمناسبت ( صعود جمال اقدس ابهی )

هواللّه:
ای یاران الهی و اماء رحمانی ، نام مبارک محبوب بی همتا جمال ابهی را در منتهای جذب و وله به یاد آرید و زبان گشائید تا ساحت دل از اندوه آب و گل منزّه و مقدس شود و روحانیت کبری جلوه نماید ، آیات توحید اشراق کند و فیض جدید نازل گردد و تائید شدید حاصل شود. نام او درمان هر دردیست و حرارت بخش هر سردی ، دریاق اعظم است و طلسم اکرم ، زندگی دو جهان است و نجات دهنده گمراهان ، الیوم این اسم مقدس حرز عالمیان است و پناه آدمیان ، نغمه الهی است و رنّه رحمانی . پس ای یاران وفا نعره یا بهاءالابهی بر آرید
و ای طالبان جمال کبریا به افق اعلی توجه کنید ، دمی میاسائید و نفسی بر میارید مگر به محبّت او و موهبت او و ترویج آیات او و اثبات بیّنات او ، این است مغناطیس تائید این است قوه جاذبه توفیق. ع ع

(( خلاصه بخشى ازاصول آئين بهايى ))



مریم فقیه ایمانی دختر ایت الله جلال فقیه ایمانی و نوه ایت الله خویی، ایین بهایی را ایین مهربانی، روشنگری و نوع دوستی می داند واز جامعه بهایی خواسته است که در جهت اطلاع رسانی به مردم فعالیت بیشتری کنند. در مصاحبه اخیر خود می گوید:
“تا وقتی که جامعه‌ی بهائیِ خارج از ایران اطلاع‌رسانی درست نکند مردم نخواهند فهمید که این یک جریان سیاسی نیست؛ یک فلسفه‌ی زندگی و مجموعه ‌‌گفتارهاست. ”
برخی دیگر از روشنفکران و فعالین سیاسی نیز با حسن نیت این ایراد را کرده اند که چرا بهاییان در جهت تبیین اصول ایین خود فعالیت نمی کنند. ممنوعیت این امر در ایران امروز کاملا واضح است اما متاسفانه بسیاری از رسانه های فارسی زبان خارج از کشور نیز، در انتشار مقالاتی که حاوی تبیین ایین بهایی است تردید نشان می دهند و سختگیری می کنند. برخی از انها صریحا گفته اند که از انتشار مطالبی که دال بر تبلیغ ایین بهایی باشد معذورند که ممکن است به جهت خط مشی سکولار انها باشد یا ملاحظات دیگر اما در هر حال ملاکی روشن برای تشخیص و تمییز این مطالب ارائه نمی کنند.
***************************************
مطلب ذیل به جهت احترام به خواست ان روشنفکران و مخصوصا سرکار خانم مریم فقیه ایمانی، به شرح بخشی از اصول ایین بهایی می پردازد. باشد که مشمول تبلیغ مخل یا مضر نگردد.
مهمترین اصل پذیرفته شده در ایین بهایی، وحدت نوع بشر است. بهاء الله ان را جوهر دینش می داند و می گوید که “برای اتحاد و اتفاق مردم روی زمین امده است” و تصریح می کند که ” از هر انچه گفته ام چه به زبان دین، چه به زبان حقیقت و یا طریقت، منظوری نداشته ام جز اتحاد بین مردم روی زمین و اینکه دنیا یک وطن است و همه مردم جهان شهروندان ان وطن هستند و البته به تحقق این اعتقاد خود یقین داشته و تاکید می کند که جهان چاره ای جز قبول این اصل اساسی یعنی وحدت نوع بشر ندارد زیرا اخرین مرحله جامعه بشری در مسیر تکامل خود به سوی بلوغ می باشد. بهاء الله دنیا را ابستن این واقعه می داند و می گوید که عشق به وطن، دیگر برای هدایت و راهنمایی بشر به سوی سعادت کافی نیست و باید عشق به جهان و خدمت در جهت مصالح جهانی به عنوان هدف تمامی تلاشهای انسان شناخته شود که البته به معنای نفی عشق به وطن نیست بلکه مرحله ی بالاتر و والاتر از ان تلقی می گردد.
بهاء الله از دین به عنوان نور مبین و علت اصلی نظم جهان و حفظ و راحت اهل عالم یاد می کند. هدف اصلی دین را ترویج اتحاد می داند و مردم را از اینکه ان را سبب تفرقه و اختلاف سازند بر حذر می دارد. با اینکه خود را یک پیامبر و دارای دین می داند اما صریحا می گوید که حتی اگر دین من بخواهد باعث اختلاف شود بی دینی را ترجیح دهید. توصیه می کند که مبادی دین باید به نحوی به اطفال تعلیم شود که روح تعصب و بیگانگی بین بشر را در قلب انان جای ندهد. اما او در عین حال به خوبی به وضعیت و موقعیت دین در دوران معاصر اگاهی و احاطه کامل داشته و حتی در زمان خود یعنی دهه های پایانی قرن نوزدهم که دین هنوز اعتباری داشت صریحا هشدار می دهد که “نیروی ایمان به خداوند در تمام عالم در حال اضمحلال و حتی مرگ است” و عالم را منقلب و اشفته می بیند که انقلابات ان روز به روز در ازدیاد خواهد بود و مهم تر اینکه جهت این انقلابات به لامذهبی است والبته از عواقب ان نیز یاد می کند که باعث زلزله در ارکان جهان می گردد. می گوید که بی دینی منجر به هرج و مرج می گردد.
اجرای اصل اصیل وحدت نوع انسان، مستلزم انست که یک جامعه متحد جهانی تشکیل شود که در ان تمام ملل و نژادها و ادیان و طبقات کاملا و پیوسته متحد گشته و در عین حال استقلال و ازادی و ابتکار دولتهای عضو، تماما و یقینا محفوظ مانده باشد. تا انجا که می توان تصور کرد، این جامعه متحد جهانی، باید دارای یک هیات قانونگذاری جهانی باشد. یک هیات مجریه جهانی به پشتیبانی یک نیروی پلیس بین المللی مصوبات ان هیت قانون گذاری را اجرا نماید و نیز یک محکمه جهانی تشکیل شود که تمام دعاوی حاصله بین عناصر این جامعه در این نظام جهانی را داوری کرده و حکم نهایی و لازم الاجرایش را صادر کند. یک دستگاه ارتباطات و مخابرات بین المللی برای تسهیل ارتباطات لازم برای چنین نظامی ایجاد شود و یک پایتخت بین المللی به منزله کانون و مرکز اعصاب این مدنیت جهانی تعیین شود. یک زبان بین المللی ابداع و یا از بین زبانهای موجود انتخاب گردد و علاوه بر زبان مادری، در تمام کشورهای فدرال جهانی تعلیم داده شود. یک خط و ادبیات جهانی، یک نظام مشترک برای پول و اوزان و مقادیر تعیین شود. اما مقدم بر همه اینها، صلح است. صلحی جهانی. بهاء الله پیشتاز این امر است و از زمامداران دنیا می خواهد که سلاح بر زمین بگذارند و گرد هم ایند و قراری محکم در این خصوص نهند زیرا چاره دیگری ندارند. اکیدا می خواهد که با همه مردم روی زمین به روح و ریحان معاشرت کنید تا به اتحاد بینجامد که اساس نظم و انتظام عالم است.
بهاء الله، مشورت را چراغ هدایت می داند و همه را به ان توصیه می کند و علم و دانش را مانند بال پرواز انسان می داند. تحصیل ان را بر همه لازم شمرده و مردم روی زمین را مدیون دانشمندان و صاحبان حرف و صنایع می داند.
بهاء الله تاکیدی مکرر بر اعتدال دارد و می گوید هر امری که از حد اعتدال خارج شود باعث ضرر و زیان می گردد حتی اگر امر با ارزش و مهمی چون ازادی باشد و تمدن غرب را مخاطب ساخته و هشدار می دهد که تجاوز از حد اعتدال در ازادی و تمدن، انها را در اتش خود خواهد سوزاند.
او مخالف خشونت است اما عدل را دارای دو رکن می داند مجازات و مکافات و نوید روزی را می دهد که خورشید عدل با تمام عظمت و شکوه خود بر عالم بتابد.
او همچنین منبر نشینی، ازدواج موقت، مسکرات، مواد مخدر، قمار، دست بوسی و طلب امرزش نزد دیگران را نهی کرده ست
گزیده ای از کلمات او چنین است:
انسان طلسم اعظم است ولکن عدم تربیت، او را از انچه با اوست محروم نموده
ای دانایان امم، از بیگانگی چشم بردارید و به یگانگی ناظر باشید و به اسبابی که سبب راحت و اسایش عموم اهل عالم است تمسک جوئید. این یک شبر عالم،یک وطن و یک مقام است. از افتخار که سبب اختلاف است بگذرید و به انچه علت اتفاق است توجه نمایید. نزد اهل بهاء، افتخار به علم و عمل و اخلاق و دانش است نه به وطن و مقام.
ای دوستان، سراپرده یگانگی بلند شد بچشم بیگانگان یکدیگر را نبینید. همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار.
از جمله اموری که سبب اتحاد و اتفاق می گردد و جمیع عالم یک وطن مشاهده می شود انست که السن مختلفه به یک لسان منتهی گردد و همچنین خطوط عالم به یک خط.
جمیع از برای اصلاح عالم خلق شده اند. ….شئونات درنده های ارض، لایق انسان نبوده و نیست. شان انسان، رحمت و محبت و شفقت و بردباری با جمیع اهل عالم بوده و خواهد بود.
علم بمنزله جناح است از برای وجود و مرقاه است از برای صعود. تحصیلش بر کل لازم ولکن علومی که اهل ارض از ان منتفع شوند نه علومی که به حرف ابتدا شود و به حرف منتهی گردد. صاحبان علوم و صنایع را حق عظیم است بر اهل عالم.
ای مردمان، گفتار را کردار باید، چه که گواه راستی گفتار ، کردار است و ان بی این، تشنگان را سیراب ننماید
ای اهل بهاء، لسان را به سب و لعن احدی میالائید و چشم را از انچه لایق نیست حفظ نمایید. انچه را دارائید، بنمایید. اگر مقبول افتاد مقصود حاصل و الا تعرض باطل.
شما را به ادب وصیت می نمایم …دارای ادب، دارای مقام بزرگ است امید انکه این مظلوم و کل به ان فائز و متمسک و به ان متشبث و ناظر باشیم
سبب حزن مشوید تا چه رسد به فساد و نزاع.
زبان گواه راستی من است او را به دروغ میالائید و جان گنجینه راز من است او را بدست آز مسپارید
در مقام اول و رتبه اولی، بهشت، رضای حق است. هر نفسی به رضای او فائز شد او از اهل جنت علیا مذکور.