جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ فروردین ۱۵, سه‌شنبه

سخنگوی بهاییان:‌ فشار را زیاد کرده‌اند تا بهاییان را از ایران برانند

جمعی از بهاییان در حال ترک ایران
جامعه بین‌المللی بهاییان روز چهارشنبه گذشته با صدور بیانیه‌ای از ممانعت مقامات جمهوری اسلامی از دفن پیکر یک بهایی طبق آیین بهاییان انتقاد کرد. در این بیانیه آمده است که این اقدامات نشانهٔ تعصب و خصومت جمهوری اسلامی نسبت به این گروه از ایرانیان است.

رادیوفردا در گفت‌وگویی با پدیده ثابتی، سخنگوی جامعه بین‌المللی بهایی، ابتدا از او درباره محدودیت بهاییان برای دفن عزیزان‌شان در ایران پرسیده است.

پدیده ثابتی: می‌توان گفت در چند ماه گذشته، اقدامات مسئولان جمهوری اسلامی علیه جامعه بهایی در ایران شدت بیشتری پیدا کرده است.

یکی از مشکلاتی که جدیداً برای جامعه بهایی پیش آمده این است که به آن‌ها اجازه نمی‌دهند عزیزان‌شان را طبق مراسم بهاییت دفن کنند. همین هفته گذشته مسئولان ایران به یک خانواده بهایی اجازه دفن عزیزشان را نداده‌اند و به خانواده خانم زائری اعلام شد اجازه ندارند طبق قوانین بهایی او را دفن کنند و حدود ۴۸ ساعت جسد این خانم را نگه داشتند.

گفت وگوی مهتاب وحیدی راد با پدیده ثابتی، سخنگوی جامعه بهاییان

گفت وگوی مهتاب وحیدی راد با پدیده ثابتی، سخنگوی جامعه بهاییان
 لینک مستقیم 
 بازکردن در پنجره جدید

این خانواده رفتند و از مسئولان اجازه دفن خواستند، اما به آن‌ها گفتند ۴۸ ساعت جسد را نگه می‌دارند و بعد در روز پنج‌شنبه با مراسم اسلامی دفن خواهد شد.

این مرحله جدیدی است برای اذیت و آزار بهاییان در ایران. مسئولان جمهوری اسلامی همیشه می‌گویند بهاییان در تنگنا نیستند و آزادی دارند، اما باید این سوال طرح شود که مردگان بهایی چه کار کرده‌اند که خانواده آن‌ها باید این طور در عذاب باشند.

 خانم ثابتی، گفتید خانواده خانم زائری مراجعه کردند برای اجازه دفن بر اساس آیین بهایی. مسئولان چه جوابی به خانواده این خانم دادند و چه دلیلی مطرح کردند برای این که اجازه ندارند مراسم را طبق آیین خودشان اجرا کنند؟

مسئولان هیچ وقت به طور مستقیم جواب نمی‌دهند و دلیلی ارائه نمی‌دهند، فقط می‌گویند شما اجازه ندارید و فرد باید طبق مراسم اسلامی دفن شود.

 در مورد جزئیات دفن خانم زائری توضیح دهید که چه مغایرتی دارد با آیین بهایی؟

وقتی یک نفر عزیزش را از دست می‌دهد وضعیت بحرانی وجود دارد و اعضای خانواده ناراحت هستند و برای‌شان تسلی خاطر است که بتوانند آن طور که اعتقاد دارند و دل‌شان می‌خواهد عزیزشان را دفن کنند.

مراسم بهایی چیز به خصوصی نیست، فقط جسد را باید در تابوت بگذارند و در پارچه بپیچند و دعای میت را می‌خوانند که یک دعای بهایی است که حتما باید انجام شود و جزء الزامات است. این مراسم برای کسی دردسر ایجاد نمی‌کند و خانواده فقط می‌خواهند با مراسمی که باعث تسکین و تسلی خاطرشان است عزیزشان را دفن کنند.

 خانم ثابتی! این اولین مورد بوده در مورد دفن بهاییان یا موارد دیگری در شهرهای دیگر هم وجود داشته است؟

این اقدام چندین بار در سال‌های مختلف تکرار شده است، یعنی چند سال پی‌در‌پی در شهرهای مختلف بهاییان را به این صورت اذیت می‌کردند. در‌‌ همان سال‌های اول قبرستان بهاییان به نام «گلستان جاوید» ویران شد و بولدوزر انداختند و تمام قبر‌ها را خراب کردند و در آنجا یک ساختمان دیگری ساختند.

در شهرهای نجف‌آباد، ساری، اصفهان و سمنان همیشه این موارد پیش آمده، یعنی هر چند وقت یک بار می‌ریزند و قبرستان‌ها را خراب می‌کنند. در ماه آوریل گذشته هم در گیلاوند چهار تا از قبرهای بهاییان را خراب کردند. درماه مارس هم در نجف‌آباد با این که یک خانواده برای دفن مجوز داشتند باز اجازه دفن عزیزشان را در قبرستان محلی ندادند.

به هر حال طی ۳۰ سال گذشته بهاییان می‌توانستند مراسم خود را انجام دهند و مشکل زیادی نبوده، ولی اکنون دولت ایران برای این که جامعه بهایی را سست کند و آن‌ها را از ایران براند فشار را زیاد کرده است.

 خانم ثابتی! بهاییان یک بیانیه صادر و به برخورد جمهوری اسلامی اعتراض کرده‌اند و گفته‌اند جمهوری اسلامی تعصب و خصومت دارد نسبت به بهاییان ایران. هدف از صدور این بیانیه چیست؟

تقریبا روزی نیست که یک مقاله چاپ شود و علیه بهاییان تهمت‌هایی روا ندارند. با این که مردم ایران آگاه هستند و از بهاییان طرفداری و از این رفتارهای وحشیانه دوری می‌کنند، ولی عده‌ای هستند که تحت تاثیر این تحریکات قرار می‌گیرند.

این‌ها باید حقیقت را بدانند. این بیانیه‌ها صادر می‌شود برای اطلاع هموطنان عزیز تا بدانند جامعه‌ای که به اقلیت‌های خود ظلم کند نمی‌تواند جامعه سالم و خوشبختی باشد. این بیانیه فقط برای آگاهی هموطنان است.

سرگذشت مونا محمودنژاد، ۱۷ ساله، اعدام به همراه پدر

خرداد ۱۳۶۲، حکومت ایران ده تن از دختران و زنان بهایی را اعدام کرد. اتّهام آن‌ها تدریس در کلاس‌های کودکان بهائی که به علت اعتقادات خود از مدرسه اخراج شده بودند، بود. خانم‌ها در معرض فشارهای جسمی و روانی شدید قرار گرفتند تا به تبرّی از عقیدهٔ خود وادار شوند. مانند سایر بهائیانی که در ایران دستگیر شدند، آن‌ها نیز اعتقادات خود را زیر پا نگذاشتند. در نتیجه کلیه آن‌ها اعدام شدند. یکی از آن‌ها، دختری ۱۷ ساله به نام مونا محمودنژاد بود.
مونا محمود‌نژاد در سن ۱۳۴۴ هجری شمسی چشم به جهان گشود. خانواده محمودنژاد به انگیزه خدمت به همنوعان خود سال‌ها در کشور یمن که در آن روزگار، کشوری محروم بود روزگار گذراندند. مونا فرزند دوم خانواده و دارای خواهری به نام ترانه بود که در زمان تولد مونا ۷ سال داشت. سال ۱۳۴۸ دولت یمن تمامی اتباع خارجی را از آن کشور اخراج کرد که خانواده محمود‌نژاد نیزدر میان این گروه جای داشتند. خانواده محمود‌نژاد پس از بازگشت به ایران با گذراندن پنج سال و نیم در شهرهای اصفهان، کرمانشاه و تبریز، سرانجام در شیراز سکونت گزیدند.
با افزایش فشار‌ها توسط دولت جمهوری اسلامی ایران بر بهاییان در سال ۱۳۶۱، غروب روز اول آبان ماه ۱۳۶۱ توسط ماموران سپاه پاسداران جمهوری اسلامی مونا به همراه پدرش دستگیر و ابتدا به مرکز سپاه پاسداران و پس از چند هفته به زندان مخوف عادل آباد شیراز منتقل شد. وی بواسطه عقاید مذهبی خود توسط عوامل زندان نجس تلقی می‌شد و همچنین متحمل سخت‌ترین شکنجه‌های روحی و جسمی شد. ۲۱ اسفند ۱۳۶۱ روزی تلخ برای مونا بود روزی که پدر را از دست داد. پدر مونا توسط عوامل سپاه پاسداران به جرم اعتقاد به دیانت بهایی اعدام شد.
تلاش‌های اطرافیان و مادر وی برای نجات مونا ناکام ماند و حتی مادر او مدت پنج ماه را به علت تلاش برای نجات دختر و شوهرش در‌‌ همان زندان عادل آباد گذراند.
پس از ماه‌ها زندان و تحمل سخت‌ترین شرایط سرانجام مونا روز شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۶۲ به همراه ۹ تن از بانوان بهایی در میدان چوگان شیراز اعدام شد. وی به علت آخرین نفر بودن در زمان اعدام ناچار بود تا نظاره‌گر اعدام دوستان و هم‌کیشان خود باشد با این حال وی طناب دار را بوسید و پر گشود.
تاریخ ایران زمین آکنده است از شیرزنانی همچون مونا که در راه اعتقادات خود و با هدف ساختن ایرانی آباد و آزاد متحمل شکنجه شده و جان خود را فدا کردند.
وصیت نامه مونا محمود‌نژاد
الهی بامید تو
مادر عزیز‌تر از جانم و خواهر مهربانم چه بگویم چه بنویسم از فضل حق که بسیار است و در جمیع احوال شامل حال بندگانش می‌شود حتی بنده عاجز و ناتوانی چون من که لایق و سزاوار بندگی درگاهش را ندارم.
عزیزان از دل و جان برایمان دعا بخوانید که در هر صورت راضی به رضای الهی باشیم دل به قضا دربندیم و چشم از غیر دوست در پوشیم و تا جای امکان از عهده شکر الطافش برآئیم.
فدایتان شوم فراموش نکنید که آنچه کند او کند ما چه توانیم کرد پس باید سر تسلیم در برابر حق فرود آوریم و توکل بر رب رحیم نمائیم پس رجا داریم که غم و حزن را بخود راه ندهید و برایمان دعا کنید که محتاج دعائیم.
مونا محمود‌نژاد

سنای آمريکا خواستار آزادی رهبران بهايی در ايران شد

رهبران بهایی در ایران که در زندان به سرمی برند
سنای آمريکا با تصويب قطعنامه ای از حکومت ايران خواسته است تا رهبران بهايی بازداشت شده در اين کشور را آزاد کند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، در اين قطعنامه که شامگاه روز پنجشنبه به تصويب رسيد، همچنين از رييس جمهوری آمريکا خواسته شده است تا آن دسته از مقام های جمهوری اسلامی که درنقض حقوق اقليت های مذهبی نقش دارند، مورد تحريم قرار گيرند.

اين قطعنامه حکومت ايران را به دليل سرکوب، آزار و اذيت اقليت مذهبی بهايی محکوم کرده است.

فريبا کمال‌آبادی، جمال‌الدين خانجانی، عفيف نعيمی، سعيد رضايی، مهوش ثابت، بهروز توکلی و وحيد تيزفهم، هفت تن از رهبران جامعه بهايی ايران هستند که که درمرداد سال ۱۳۸۹ به اتهام «جاسوسی» هر کدام به ۲۰ سال زندان محکوم شده‌اند. خانم ثابت در ١٤ اسفند ١٣٨٦ و شش نفر ديگر در ۲۵ ارديبهشت ١٣٨٧ دستگير شده اند.

سناتور جمهوريخواه مارک کرک، حامی اصلی اين قطعنامه روز جمعه گفته است: رای به اين قطعنامه حامل اين «پيام جدی» است که ايالات متحده، دولت ايران را به دليل نقض حقوق اوليه شهروندانش مسئول می داند.

دولت آمريکا، اتحاديه اروپا و عفو بين الملل پيشتر از صدور حکم زندان برای رهبران بهايی انتقاد کرده اند.

وزارت امورخارجه آمريکا صدور حکم زندان برای رهبران بهايی را اقدامی «بی‌سابقه» دانسته و آن را «به مثابه نقض کنوانسيون حقوق مدنی و سياسی» ارزيابی کرده ‌بود.

در همين زمينه، سازمان عفو بين‌الملل نيز صدور حکم زندان برای رهبران بهايی را اقدامی «ظالمانه» خوانده ‌بود.

ايران بهاييت را به عنوان دين به رسميت نمی‌شناسد و جامعه بهايی می گويد، پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، بيش از ۲۰۰ بهايی توسط حکومت ايران کشته شده‌اند. هزاران نفر از بهاييان دستگيرشده، مورد آزار و اذيت قرار گرفته، کار خود را از دست داده، مورد نظارت دائمی بوده و در نهايت اموال و دارايی‌های‌شان توسط دولت جمهوری اسلامی توقيف شده است. بهاييان از اين که بتوانند مشاغل دولتی داشته باشند ممنوع شده‌اند و فرزندان‌شان نيز اجازه ندارند که در دانشگاه‌های ايران ثبت نام کنند.