جستجوی این وبلاگ
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۲, جمعه
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۱, پنجشنبه
ترجمه ای از قسمتی از نامۀ مورّخ ۵ اکتبر ۱۹۹۳
نکاتی مربوط به مطالعۀ دیانت بهائی
در مورد قرار کنونی برای بازبینی تألیفات پیش از انتشار، چالش کلّیّۀ ما بهائیان در هر شغلی که هستیم، تأمّل در بارۀ مقتضیّات تلاش مشترکمان در راه نیل به هدف حضرت بهاءالله برای نسل بشر، از جمله استفاده از منابع عقلانی برای دستیابی به درکی عمیقتر از این ظهور اعظم و به کار گیری اصول آن میباشد. در پیگیری این مسیری که مؤسّس این ظهور الهی صراحتاً و موکّداً برای پیروانش مقرّر نموده، جامعۀ بهائی از طریق تشکیلاتی که آن حضرت مهیّا فرمودهاند عمل مینماید.
مجهودات پژوهشی اقداماتی جدا از این فرایند ارگانیک نیست، پاسخگوی معیارهای دیگری نبوده و بر اساس مجوّزی خارج از آن عمل نمینماید. بیت العدل اعظم معتقد است که قسمتی از مشکلاتی که بعضی از دانشگاهیان بهائی در مورد بازبینی قبل از چاپ تألیفات با آن رو به رو هستند ممکن است از این واقعیّت ناشی گردد که آنها در کار تحقیقی خویش خود را مشارکتکنندهای کامل در این فرایند و با همان استقلال روحانی که در سایر جنبههای زندگی عمل مینمایند، نمیبینند. آنچه که جامعۀ بهائی در حال متجلّی ساختن آن میباشد خلقی جدید است. در این راه امر الهی نیازی مبرم به مساعدت بی قید و شرط و صمیمانۀ دانشپژوهان خود دارد. بیت العدل اعظم این نکته را یادآوری مینمایند که همانند همۀ زمینههای دیگرِ مجهودات بهائی، این مساعدت باید تحت شرایط به خصوصی انجام گیرد، شرایطی که جزئی از طبیعت این فرایند است و در آثار الهی به تصریح بیان شده است.
البتّه این الزامات در معیارهایی که اکنون حاکم بر مؤسّسات دانشگاهی غربی میباشد دیده نمیشود. امّا هم از مؤسّسات و هم از دانشمند بهائی خواسته میشود که با تمام قلب، فکر و ارادۀ خویش تلاشی عظیم به کار برند تا نمونههای جدیدی از اقدامات و ارشادات دانشپژوهانه که شایستۀ امر جمال مبارک است ایجاد کنند. نظر بیت العدل اعظم اینست که اگر شما افکار خود را متوجّه این هدف نمایید میتوانید به بهترین وجه به منافع امر الله خدمت کنید. صرفاً تکرار مجدّد مرسومات و ملزومات سیستمهایی اعمّ از علمی، سیاسی، اجتماعی و یا اقتصادی، که نشان دادهاند برای بینظمی که جامعۀ انسانی را در خود غوطهور ساخته هیچ گونه پاسخ قانعکنندهای ندارند و یا برای رویارویی با نتایج ناتوانی خود تمایلی نشان ندادهاند، عملاً کمکی در این راه نمینماید. وقتی که ما خود را به آسانی تسلیم سلطۀ رسوم دانشگاهی مینماییم، رسومی که برای اثبات ادّعای واقعنگری خود به فرضیّاتی که توسّط متفکّرین زیر سؤال برده شده است متوسّل میشوند، هم به خود و هم به دیانت بهائی صدمه خواهیم زد. در حالی که دانشگاهیان غیر بهائی ممکن است بر اثر بیتوجّهی مؤسّساتی را که حضرت بهاءالله تأسیس فرمودهاند تنها نوع دیگری از “تأسیسات مذهبی” بپندارند و از تدقیق جدّی در مورد حقایق این ظهور الهی سر باز زنند، مسلّماً برای یک فرد مؤمن بهائی غیر ممکن است که به دنبال آنان در این کوره راهِ تهی برود.
بیت العدل اعظم آگاهند که ادامۀ قرار بازبینی تألیفات میتواند از دید برخی دانشگاهیان غیر بهائی سایهای بر نام نیک دیانت بهائی بیافکند. در محیطی که نشر تألیفات برای ترقّی و کسب شهرت حیاتی است، هر نوع الزاماتی که این اقدام را به تأخیر انداخته یا مانع شود نه تنها برای خود شخص دانشپژوه بلکه برای مؤسّسات جامعهای که مشتاق قیام او بوده و چشم به راه کمکهای مؤثّر او میباشند بسیار قابل توّجه میباشد. امّا آیا این مسئله دقیقاً همان دوراهی روحانی نیست که بسیاری از احبّا در تلاش برای خدمت به امر حضرت بهاءالله با آن مواجهاند؟ در بسیاری از مواقع، مخصوصاً در کشورهای در حال رشد، احبّای باکفایت مجبور شدهاند از فرصتهای دستیابی به مشاغل چشمگیر سیاسی، مشاغلی که به آسانی میتوانستند ارزش آنها را بر اساس خدمت به جامعه توجیه بنمایند، چشم بپوشند زیرا چنین گزینهای با احکام و اهداف دیانت بهائی هماهنگ نبوده است. همچنین، مثالهای زیادی از احبّایی وجود دارد که هم کسب و کار و هم علاقههای موجّه خانوادگی را کنار گذاشته تا بتوانند به سرزمینهای دور و دشوار جهان مهاجرت کنند.
به طور وضوح بحران تمدّن کنونی در بسیاری از نقاط دنیا متفکّرین را وادار به کاوش برای روشهای پژوهشی جدیدی کرده است، روشهایی که بتواند با پدیدههای روحانی، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی که تا به حال با آنها برخورد نکرده بودند سازگار گردد. هیچ گروه بشری همانند جامعۀ بهائی برای ایفای نقش رهبری در این تلاش مجهز نمیباشد. جامعۀ بهائی، به عنوان یک هیئت انسانی که با استفاده از قوای ظهور حضرت بهاءالله مستمرّاً در حال رها شدن از “نیروی جاذبۀ” فرهنگهای شکلدهندۀ عادات فکریش میباشد، توانسته است به راهکار بینظیری برای کشف حقیقت دست یابد. این راهکار باید به عنوان یک وسیلۀ موثّرتر برای دگرگونی اجتماعی به شدّت و دقّت تمام آماده شود. فراهم نمودن این معیار جدید دانشپژوهی که لازمۀ این شرایط و موقعیّت میباشد فرصت گرانبهایی را برای خدمت و کسب موفّقیّت به آن دسته از بهائیانی اعطا نموده که از نعمتهای دوگانۀ ایمان روحانی و استعداد عقلانی که تربیت شدۀ بهترین دستآوردهای جامعۀ معاصر میباشد برخوردارند.
بیت العدل اعظم الهی تنها میتوانند از پژوهشگران بهائی، مانند همۀ احبّای دیگر، دعوت نماید تا از هر طریق و به هر اندازۀ ممکن به این چالش تاریخی پاسخ دهند. بیت العدل اعظم اطمینان دارند که همانند همۀ میادین دیگرِ خدمات بهائی، در زمینۀ دانشپژوهی بهائی نیز منابع ضروری به تدریج آماده خواهد شد و نمونههای مورد نیاز تحقیق و مطالعه از طریق فرایند مشورت پیراسته خواهد گردید. بیت العدل اعظم الهی معتقدند که همین موفّقیّت است که آوازۀ امر مبارک را در مقابل سوء تفاهمات و انتقاداتی که احتمالاً اکنون با آن رو به رو است، در درازمدت به خوبی حفظ خواهد نمود. فیالواقع پاسخهایی که محقّقان بهائی در بسیاری از زمینهها ارائه میکنند باعث دلگرمی عمیق بیت العدل اعظم الهی میباشد.
با تقدیـم تحیّات
دارالانشاء بیت العدل اعظم http://www.ahdvamisagh.org/node/92
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۰, چهارشنبه
تخریب «گلستان جاوید» شیراز با بولدوزرهای سپاه
۲۲/اردیبهشت/۱۳۹۳
امير مصدق کاتوزيان
گورستان گلستان جاوید شیراز: عکس از
گورستان گلستان جاوید شیرازجامعه جهانی بهاییان در سازمان ملل در هفته گذشته خواستار توقف تخریب گورستان بهاییان در شیراز شد. گورستان معروف به گلستان جاوید شیراز آرامگاه بالغ بر ۹۰۰ بهایی است که بیش از ۹۰ سال قدمت دارد و پیکر شماری از بهاییان اعدام شده در پی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ هم در آن به خاک سپرده شده است.
اما از سال ۱۳۶۳ که حکومت این گورستان را مصادره کرد کسی در آن دفن نشده. به گفته جامعه جهانی بهایی ماموران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هفته گذشته به سرعت با بولدوزر گورستان را تخریب کردند. سپاه پاسداران مدتها قبل اعلام کرده بود که میخواهد در این مکان یک مجتمع فرهنگی و ورزشی بسازد.
در پی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و پس از آن که بلندپایگان جمهوری اسلامی ایران پیروان آیین بهایی را رسماً فرقه ضاله تعریف کردند. بنا بر گزارش نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر گورستانهای بهاییان در شهرهای مختلف ایران هدف تخریب قرار گرفته است.
به گزارش همین نهادها علاوه بر این، این گروه در پی انقلاب به دلیل پافشاری بر باورهای خود و انجام فرایض مذهبی این آیین شامل محدودیتهایی در زمینه تحصیل به ویژه تحصیل دانشگاهی و اشتغال بوده است. بر این همه باید البته اعدام، بازداشت و زندانی کردن پیروان آیین بهایی را در ۳۵ سال اخیر افزود.
کم و کیف تخریب گورستان بهاییان شیراز و دیگر گورستانهای پیروان این آیین در ایران موضوع بحث سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها است: سیمین فهندژ، سخنگوی فارسیزبان جامعه جهانی بهاییان در سازمان ملل در ژنو، نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر در ایران در زمان فعالیت در تهران و فرزند آیتالله حسینعلی منتظری احمد منتظری در قم.
تخریب گورستان بهاییان در شیراز از نگاه سیمین فهندژ، نرگس محمدی و احمد منتظری
تخریب گورستان بهاییان در شیراز از نگاه سیمین فهندژ، نرگس محمدی و احمد منتظری
0:00:00/0:25:20 لینک مستقیم
بازکردن در پنجره جدید
خانم فهندژ، جزییاتی که جامعه بهایی از خبر تخریب گورستان بهاییان در شیراز در دست دارد چیست؟
نکته جالب هم این جاست که هم زمان با تخریب، آقای علی یونسی دستیار ویژه رییس جمهور ایران در امور اقوام واقلیتهای دینی از یک عبادتگاه یهودیان شیراز دیدار کرد و در سخنان خودشان ایشان خاطر نشان کردند که هیچکس حق تعدی و تجاوز به حقوق هیچ اقلیتی را ندارد. و این دقیقاً همان زمان بود که در نقطه دیگری از شهر سپاه پاسداران مشغول تخریب گورستان بهایی بود.
سیمین فهندژ -- سخنگوی فارسی زبان جامعه بهایی در سازمان ملل (ژنو)
سیمین فهندژ: بله. بنا به گزارشهای رسیده سپاه پاسداران تخریب قبرستان بهاییان در شیراز را که یک قبرستان بسیار تاریخی برای بهاییان است از هفته پیش شروع کردند و از آن موقع حدود چهل تا پنجاه کامیون در محل حاضر شدند که به این کار سرعت ببخشند. و بنا به اخبار رسیده با اینکه مجوزی برای این کار صادر نشده سپاه پاسداران هنوز در حال تخریب این گورستان است. در آخرین خبرها هم آنها ۲۰۰ متر مربع و حدود یک متر و نیم عمق خاکبرداری کردند. که این گودال محل تعدادی از قبرهای خیلی قدیمی و در قسمت غربی این گورستان واقع شده است.
در این قبرستان حدود ۹۵۰ بهایی خاک شدند که تعدادی از آنها بهاییانی هستند که در سالهای اولیه انقلاب توسط حکومت اعدام شدند. از جمله ده خانم بهایی که به خاطر بهایی بودن در دهه ۶۰ همگی در یک شب به شکل بسیار بیرحمانهای به دار آویخته شدند.
نکتهای که تخریب این گورستان را دردناکتر هم میکند این است که خانوادههای این افراد نه تنها در آن زمان باید شاهد دستگیری، زندانی شدن، شکنجه و اعدام عزیزان خود بودند بلکه حالا هم باید شاهد تخریب قبرها و بیحرمتی به اجساد آنها باشند. که تنها دلخوشی و اثر باقیمانده از آنها بوده.
این گورستان از سالهای اولیه ۱۹۲۰ یعنی حدود بیش از ۹۰ سال پیش متعلق و مورد استفاده بهاییان بوده اما در سال ۶۳ توسط دولت مصادره شد و مالکیت آن هم بعداً چندین بار تغییر کرد و سه سال پیش سپاه پاسداران استان فارس اعلام کرد که مالک آن زمین است و تصمیم دارد در آن محل یک ساختمان فرهنگی و ورزشی بسازد.
با این حال بهاییان شیراز از سپاه درخواست کردند که ساختمان مورد نظر را در ناحیهای از این مکان بسازند که قبری در آنجا وجود ندارد و اگر مجبور هستند که ساختمان را بسازند آن قسمتی هم که قبرها در آنجا قرار دارند را به فضای سبز تبدیل کنند که حداقل به قبر مردگان بیحرمتی نشود.
و نکته جالب هم این جاست که همزمان با تخریب، آقای علی یونسی دستیار ویژه رییس جمهور ایران در امور اقوام واقلیتهای دینی از یک عبادتگاه یهودیان شیراز دیدار کرد و در سخنان خودشان ایشان خاطر نشان کردند که هیچکس حق تعدی و تجاوز به حقوق هیچ اقلیتی را ندارد. و این دقیقاً همان زمان بود که در نقطه دیگری از شهر سپاه پاسداران مشغول تخریب گورستان بهایی بود.
خانم فهندژ، پس از سال ۱۳۶۳ به بعد کس دیگری از بهاییان در آنجا دفن نشده در گورستان شیراز، درست است؟
تا آنجا که ما اطلاع داریم نه خیر.
خانم محمدی، نگاه قوانین ایران به تخریب گورستانها چگونه است و نگاه اعلامیه جهایی حقوق بشر به تخریب آرامگاههای بهاییان و اقلیتهای مذهبی چطور است؟
چون بحث مالکیت وجود دارد و بحث نگهداری و ساخت قبرستانها از جمله وظایف شهرداریها است در کنار بحث احترام به مردگان این عمل به نظر میرسد که فاقد وجاهت قانونی هست
نرگس محمدی -- سخنگوی «کانون مدافهان حقوق بشر» (تهران)
نرگس محمدی: ببینید، توی اعلامیه جهانی حقوق بشر و توی قوانینی که من مورد مطالعه قرار دادهام چیز خاصی را ندیدهام. چون اشکال مختلفی در این مناسک خاکسپاری یا سوزندان وجود دارد... یک قانون بینالمللی در این زمینه وجود ندارد. حداقل در اعلامیه جهانی حقوق بشر من ندیدم.
اما در ایران در قانون شهرداریها... یکی از وظایف شهرداریها ساخت و نگهداری قبرستان است. من آرای وحدت رویه عمومی دیوان عدالت اداری را دیدهام که سه مورد مربوط به سالهای ۷۸ و ۸۱ و ۸۳ بود که هیئت عمومی دیوان عدالت اداری آرایی را جهت رعایت حرمت اعتبار مالکیت مشروع و قانونی اشخاص و آثار مترتب بر آن تصویب کرده و آرای وحدت رویه هم لازمالاجرا است و در حکم قانون است.
مثلاً سال ۷۸ یعنی ۱/۱۲/۷۸ این قانون میگوید که برای تخریب میبایستی که فوریت طرح وجود داشته باشد و فعلیت اجرا. و مادامی که اینها اصلاح نشده باشند نمیتوانند دست به تخریب بزنند...اما آن چه که در رابطه با تخریب این قبرستانها هست این است که به هرحال حتی اگر فوریت و فعلیت اجرا هم وجود داشته باشد میبایستی که طبق کمیسیون ماده ۹ یک دستوری از مرجعی برای تخریب وجود داشته باشد که به نظر میرسد چنین حکمی به جایی ارائه نشده است...به نظر میرسد این عمل فاقد وجاهت قانونی هست؛ حداقل بر اساس معیار قوانینی که گفته شد.
آقای منتظری، با این اوصاف نگاه روحانیت شیعه به تخریب گورستان بهاییان چگونه است و حکم شرعی در این موارد چیست؟
این گورستان گفتند که مصادره شده. در اسلام کلاً حکمی به اسم مصادره اموال نداریم. ... اینها یک حکمهای مندرآوردی هست که متاسفانه بعد از انقلاب بود و حکم داده شد و هنوز هم آنها شکسته نشده و به قوت خودش باقی است.
احمد منتظری -- فرزند آیت الله حسینعلی منتظری مرجع فقید شیعیان (قم)
احمد منتظری: در اسلام کلاً حکمی به اسم مصادره اموال نداریم. تنها اموال ربوده شده از دیگران در دادگاه به صاحب اصلیاش برگردانده میشود و ذیل این عنوان قرار میگیرد بعلاوه اموالی که ناشی از ربا است، چون ربا حرام است و آن کسی که ربا گرفته بیجهت پول اضافه گرفته و آن پول را برمیگرداند. یعنی فقط برگرداندن اموال اشخاص به آنها هست که مجاز هست و این مصادره که ببینیم که صاحبش بهایی بوده از او بگیریم یا چون صاحبش خارج از کشور هست اموال مصادره شود اینها یک حکمهای مندرآوردی هست که متاسفانه بعد از انقلاب بود و حکم داده شد و هنوز هم آنها شکسته نشده و به قوت خودش باقی است.
یکی هم این گورستانی است که میشود گفت متروکه بوده و به عنوان آثار باستانی بوده و این آثار باستانی را به هیچ وجه نمیشود خراب کنند... سپاه پاسداران که مسئولیتش چیز دیگری است و در قانون اساسی تعریف شده و.. بیاید این کار را بکند بسیار جای تاسف دارد.
یک نقطه مثبت میخواهم عرض کنم و آن این که سپاه میآید به عنوان سپاه این را خراب میکند در واقع یک حالتی است که در این حالت ۳۵ سال یک قدم به سوی شفافیت برداشته شده و گرنه دراویش قم حسینیه داشتند که آن جا به نحو بسیار مشمئز کنندهای خراب کردند ولی کسی به عهده نگرفت.
احمد منتظری
البته همینها که گفتیم یک نقطه مثبت میخواهم عرض کنم و آن این که سپاه میآید به عنوان سپاه این را خراب میکند. در واقع یک حالتی است که در این حالت ۳۵ سال یک قدم به سوی شفافیت برداشته شده و گرنه دراویش قم حسینیه داشتند که آن را به نحو بسیار مشمئزکنندهای خراب کردند ولی کسی به عهده نگرفت...
آقای منتظری، خانم محمدی گفتند که در مقررات و قوانینی که خواندند اشاره شده به مجوزی که یک صاحب فتوا بدهد با توجه به این که سپاه پاسداران زیرمجموعه نهاد رهبری جمهوری اسلامی ایران است آیا فکر میکنید که رهبر جمهوری اسلامی ایران در این مورد مطلع بوده؟
اگر (رهبر جمهوری اسلامی ایران) مطلع بودند که خب باید توضیح بدهند که به چه دلیل این کار شده و اگر مطلع نبودند باز خوب نیست که یک رهبر کشور خبر نداشته باشد
احمد منتظری
خب از هر نظر که بگویید اشکال در آن هست. یعنی اگر مطلع بودند که خب باید توضیح بدهند که به چه دلیل این کار شده و اگر مطلع نبودند باز خوب نیست که یک رهبر کشور خبر نداشته باشد و اگر از این به بعد رسیدگی جدی نشود و آن خسارات جبران نشود...دوطرفش باعث تاسف است. چه خبر داشته باشند چه نداشته باشند.
خانم فهندژ، در روزهای آغازین انقلاب هم شیراز شاهد تخریب همین گورستان بهاییان بود. از آن زمان تا حالا موارد دیگری در شهرهای دیگر هم بوده. فهرست اینها کدام است؟
از سال ۸۳ تا ۹۰ جامعه جهانی بهایی ۴۲ مورد از این حملات به گورستانها را به ثبت رساند و این یورشها هم گسترده بودند و تقریباً تمامی نواحی کشور را در بر میگیرند. به طور مثال گورستانهای شهرهای سنگسر، کوشکک، اهواز، بابلسر، سمنان، یزد، نجفآباد، اصفهان، آباده و شهرهای دیگر تخریب شدند.
سیمین فهندژ
...یکی از موارد آزار و اذیت بهاییان در ایران که از انقلاب تا حالا به آنها وارد شده همین بیحرمتی و تخریب قبرستانهای آنها بوده. و این در حالی است که دین اسلام و در حقیقت همه ادیان بیحرمتی به گورستانها و اجساد مردگان را یک عمل بسیار ناپسند تلقی میکنند.
اما از سال ۸۳ تا ۹۰ جامعه جهانی بهایی ۴۲ مورد از این حملات به گورستانها را به ثبت رساند و این یورشها هم گسترده بودند و تقریباً تمامی نواحی کشور را در بر میگیرند. به طور مثال گورستانهای شهرهای سنگسر، کوشکک، اهواز، بابلسر، سمنان، یزد، نجفآباد، اصفهان، آباده و شهرهای دیگر تخریب شدند.
در تهران در سال ۱۳۶۰ گورستان شهر مصادره و پلمب شد و ۱۳ نفر از کارکنان این گورستان دستگیر شدند و بعد هم حدود ده سال بعد این گورستان تخریب شد و به یک فرهنگسرا تبدیل شد که به حدود ۱۵ هزار قبر در آن دوره بیحرمتی شد.
همینطور در ده سال گذشته موارد زیادی از بیحرمتی گورستان بهایی گزارش شده که یکی از مثالهایش در سال ۲۰۰۵ بود که گورستان شهر یزد که از زمان انقلاب حداقل هفت بار تا آن موقع ویران شده بود دوباره توسط مهاجمان ناشناس تقریباً کاملاً ویران شد.
مردگان بهایی چه تهدیدی برای حکومت هستند؟ کلاً بهاییان در ایران چه جرمی مرتکب شدند که نه تنها در طول زندگیشان از حق تحصیل، کار و بسیاری از حقوق اولیه یک انسان محروماند بلکه حتی بعد از مرگ هم با آزار و اذیت و بیعدالتی روبهرو میشوند؟
سیمین فهندژ
همینطور گورستانی که مورد استفاده بهاییان سمنان و سنگسر بود در اسفند سال ۱۳۸۸ مورد حمله قرار گرفت و تقریباً ۵۰ سنگ قبر تخریب شد و غسالخانه گورستان به آتش کشیده شد و روی مخازن بزرگی که برای نگهداری آب در گورستان از آنها استفاده میشد با اسپری شعارهای ضد بهایی نوشته شد که در این شعارها بهاییان را به مرگ تهدید میکردند.
همینطور که خانم محمدی فرمودند غسالخانه، اتاق نماز و مخزن آب و دیوارهای گورستان سنندج هم در روز ۲۱ آذر ۹۲ تخریب شد و این هم بعد از تلاشهای مقامات برای پسگیری این مکان که حدود ۲۰ سال پیش به صورت رسمی به بهاییان داده شده بود صورت گرفت.
همینطور گورستان بهاییان اهواز هم دو ماه پیش مسدود شد و از دفن مردگان بهایی جلوگیری شد.
سئوالی که وجود دارد این است که مردگان بهایی چه تهدیدی برای حکومت هستند؟ کلاً بهاییان در ایران چه جرمی مرتکب شدند که نه تنها در طول زندگیشان از حق تحصیل، کار و بسیاری از حقوق اولیه یک انسان محروماند بلکه حتی بعد از مرگ هم با آزار و اذیت و بیعدالتی روبهرو میشوند؟
خانم محمدی موارد تخریب گورستانها محدود به تخریب گورستانهای بهاییان نمیشود.
در رابطه با تخریب قبرستانها من آرای فقهی را هم نگاه میکردم که از سوی علما گفته شده نبش قبر مسلمانان و غیرمسلمانان در اسلام حرام اعلام شده. من در یکی از این نظرات آقایان دیدم.
بنابراین در رابطه با جامعه بهاییت که جزو شهروندان جامعه ایران هستند یا یک مورد دیگری بود مربوط به یهودیان بود که این کار بارها افتاده.... بنا به نظر علما این حرام است و هیچ توجیهی ندارد.
حالا صرفنظر از اینکه با اطلاع نهادها یا مراجعی صورت بگیرد یا نگیرد، نظر اسلام به نظر من جای تردید و جای سئوال جدی در این موارد دارد.
آقای منتظری، شما و خانم محمدی به رویه درست برخورد به گورستان اقلیتها پرداختید از نگاه شرعی و از نگاه عرفی. قبل از انقلاب در سال ۱۳۳۴ محمدتقی فلسفی واعظ مشهور تهران همراه با سرلشگر نادر باتمانقلیچ سپهبد بعدی و سرتیب تیمور بختیار مقامهای ارشد نظامی حکومت پیشین اولین کلنگهای تخریب حضرت القدس عبادتگاه مقدس بهاییان در تهران را زدند آیا این اقدام مورد حمایت طیف غالب روحانیت شیعه بوده؟
این که («حضیرة القدس» عبادتگاه بهاییان را در سال ۱۳۳۴) کلنگ میزدند وخراب میکردند درگیری سیاسی بوده و در واقع بهاییت را دین نمیدانستند و یک اقلیتی میدانستند که از خارج از کشور حمایت میشده.
احمد منتظری
یک درگیری سیاسی محسوب میشده. اگر از دفن مردگان سی سال گذشته باشد... مسئله نبش قبر بر این موضوع صدق نمیکند . یعنی در قبرستان مسلمانان هم وقتی سی سال بگذرد آنجا دیگر نبش قبر حساب نمیشود و اهانت هم حساب نمیشود چون میگویند او دیگر تبدیل شده، تبدیل به خاک شده و فقط یک استخوانهایی هست و خلاصه از مورد نبش قبر دیگر خارج میشود.
ولی این که کلنگ میزدند وخراب میکردند درگیری سیاسی بوده و در واقع بهاییت را دین نمیدانستند و یک اقلیتی میدانستند که از خارج از کشور حمایت میشده. این درگفتارهای آقای فلسفی و دیگران خیلی صریح است که مثلاً این یک دین ساختگی است. برای اینکه جلوگیری شود ... آن اقدامات انجام میشده و محلهای آنها تخریب میشده. من یادم هست یک وقتی مرحوم آیتالله منتظری ...در جواب اینکه چطور این مواجهه با بهاییت این قدر زیاد است و مبارزه با دیگر ادیان نیست، ایشان میگفتند که از اول شروع این مسئله (مثلا)در نجفآباد ... به حالت عادی نبود که بیایند یک تبلیغ کنند و بعضیها بگروند و بعضیها قبول نکنند. میگفتند اینها آمدند یکی ازبهاییان خودشان را به عنوان امام جماعت در نجفآباد نفوذ دادند و در موقعی که یک مبلغ بهایی آمد به صورت سرزده و تبلیغ بهاییت کرد این امام جماعت نجفآباد گفت بله من قبول دارم و شما برحقید و این جور شد که مردم پیرو امام جماعتشان بهایی شدند تعداد زیادی و آن شیخ زینالعابدین که بعداً از طرف مرکز بهاییت لقب زین القرآن داده شد.
و یک حالت غیرعادی بود یعنی یک دینی باشد و مبلغانی داشته باشد و به صورت طبیعی مردم بیایند تحقیق کنند و ببینند آیا پیرو شوند یا نه نبوده. بنابراین برخورد با آنها هم یک برخورد سخت بوده و به صورت خراب کردن مراکزشان ... عکسالعمل نشان داده میشده.
خانم فهندژ، راههای موثری که جامعه بهایی برای متوقف کردن این گونه رفتارها پیدا کرده چیست؟ کدام اقدامات موثرتر بوده؟
گروههای سرکوبگر در ایران باید این را بدانند که نمیتوانند این اعمال غیرانسانی را در سکوت انجام بدهند و اینکه جامعه بینالمللی این اعمال را میبیند و نمیپذیرد و آنها را محکوم میکند.
سیمین فهندژ
یکی از موثرترین راههای حمایت از بهاییان ایران و کلاً هر فرد یا گروهی که مورد ظلم در هر کشوری قرار میگیرد از طریق اعتراض و اقدامات مداوم بینالمللی بوده. مقامات ایرانی هم از دیدگاههای بینالمللی کاملاً باخبرند و اعمال فشار بر آنها برای عمل کردن به پیمانهای بینالمللی که ایران خودش آنها را امضا کرده در گذشته موثر بوده.
تاریخ هم نشان داده که همیشه آزار و اذیتهایی که به گروههای مختلف اعمال شده در تاریکی و سکوت انجام شده. گروههای سرکوبگر در ایران باید این را بدانند که نمیتوانند این اعمال غیرانسانی را در سکوت انجام بدهند و اینکه جامعه بینالمللی این اعمال را میبیند و نمیپذیرد و آنها را محکوم میکند.
دفتر جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل تخریب گورستان بهاییان شیراز را به گزارشگران سازمان ملل از جمله گزارشگر ویژه حق دین و مذهب، گزارشگر حقوق بشر در ایران، گزارشگر ویژه در مورد اقلیتها و همینطور گزارشگر ویژه حقوق فرهنگی گزارش کرده و آنها هم پاسخ دادند که این خبر بسیار آنها را نگران کرده و قرار است در این مورد به جمهوری اسلامی بنویسند.
خانم محمدی، کدام اقدام کانون مدافعان حقوق بشر در ایران موثر بوده در این زمینه؟
(با) اظهار نظر آقای یونسی در شیراز به نظر من از طریق دولت میتواند این مورد حداقل مورد رسیدگی قرار گیرد و یا اینکه یک تحقیقی در موردش به عمل بیاید که آیا حکمی برای تخریبش وجود داشته و مبنای این حکم بر اساس قوانین خود نظام جمهوری اسلامی ایران آیا لازمالاجرا بوده یا نبوده.
نرگس محمدی
در رابطه با تضییقاتی که در رابطه با جامعه بهاییت یا سایر موارد که صورت میگرفته زمانی که دفتر کانون مدافعان حقوق بشر در تهران دایر بود ما این موارد را داشتیم و در مورد آنها اقداماتی که در حد توانمان بود انجام میدادیم و حداقلش گرداوری این اخبار بود و این که در اختیارشان وکیل رایگان بگذاریم...
خب کانون مدافعان حقوق بشر هنوز هم شکایتهایی را از طرف جامعه بهاییان پیگیری میکند. مواردی مربوط به شغل آنها هست. مواردی مربوط به تحصیل آنها هست... از جمله این که آقای لاریجانی هم اعلام کرده بودند که اگر مواردی هست که میتوانند گزارش کنند به دفتر ایشان... خب یکی از راههایش این است که وقتی چنین نهادهایی وجود داشته باشد و این نهادها بتوانند این اطلاعات را گردآوری کنند و پروندههای اینها را مورد رسیدگی قرار دهند و نتیجه آنها را اعلام کنند، خب این به نفع کسانی هست که مدعی هستند که میتوانند به این گونه موارد رسیدگی کنند یا حداقل این که از آن آگاه باشند.
همانطور که دوستمان هم گفتند این اطلاعات به نظر من وقتی که در افکار عمومی مطرح میشود تاثیر میگذارد، از چند جنبه. یکی این که خب روشن شدن افکار عمومی.
دوم این که اگر مسئولین قسمتهایی مدعی هستند که میتوانند رسیدگی کنند به این جور شکایتها آنها بتوانند اقدام کنند و بخشی از آنها که مطلع نیستند ...جریان این امور قرار گیرند.
به هر حال نقشی که کانون مدافعان حقوق بشر میتواند ... همین است. یا با توجه اظهار نظر آقای یونسی در شیراز به نظر من از طریق دولت میتواند این مورد حداقل مورد رسیدگی قرار گیرد و یا اینکه یک تحقیقی در موردش به عمل بیاید که آیا حکمی برای تخریبش وجود داشته و مبنای این حکم بر اساس قوانین خود نظام جمهوری اسلامی ایران آیا لازمالاجرا بوده یا نبوده، کم و کیف این حکم را باید مورد بررسی قرار دهند اگر روال غیرقانونی بر اساس قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران حاکم بوده در این عمل که خب باید مانع شوند. اگر نه روال قانونی را طی کرده این باید اطلاعرسانی شود. آیا حکمی برای این تخریب وجود داشته یا نه.
آقای منتظری درخواست توقف تخریب گورستانهای بهاییان در میان روحانیت شیعه محدود به خانواده آیتالله فقید حسینعلی منتظری و شما است یا هستند روحانیون و مراجعی که مستعد اعتراض به این اقدامها هستند؟
از بعد از پیروزی انقلاب مثل اینکه آن احساس تکلیفی که قبل از انقلاب بود دیگر وجود ندارد که بیایند به کارهای خلافی که میشود اعتراض کنند و این نظام را نجات دهند. یعنی وظیفه است اگر کسی علاقه به نظام هم داشته باشد باید این کار را بکند. همین کار زشتی که تخریب گورستان شیراز در حالی که دولت آقای روحانی میخواهد سیاست دیگر و سیاست آشتی ملی و رفع مشکلات را در نظر بگیرد میآیند این طور کارشکنی میکنند.
احمد منتظری
همه دارند ولی اینکه بیان شود الان میبینیم که مظالم دیگری هم بوده که اعلام نکردند. مثلاً همین حمله به زندانیان اسیر در اوین. خب هیچکس تایید نمیکند و همه هم اعتراض کردند. ولی با کمال تاسف حتی مراجع قم هم سکوت کردند و بعضی به پیغامهای خصوصی اکتفا کردند و بعضی حتی همین پیغام خصوصی را هم نداشتند که باعث تاسف هست.
یعنی از بعد از پیروزی انقلاب آن احساس تکلیفی که قبل از انقلاب بود دیگر وجود ندارد که بیایند به کارهای خلافی که میشود اعتراض کنند و این نظام را نجات دهند. یعنی وظیفه است اگر کسی علاقه به نظام هم داشته باشد باید این کار را بکند. همین کار زشت تخریب گورستان شیراز. در حالی که دولت آقای روحانی میخواهد سیاست دیگر و سیاست آشتی ملی و رفع مشکلات را در نظر بگیرد میآیند این طور کارشکنی میکنند.
این چقدر برای نظام زشت است و در قالب همین دفاع از نظام چه بسا مراجع میتوانند بیایند اظهار نظر کنند و انجام وظیفه کنند.
ولی متاسفانه به نظر من کوتاهی میشود. حالا خودشان چه استدلالی دارند من نمیدانم. ولی همه مخالفند. یعنی در مجامع که بحث میشود همه مخالفند و میگویند چرا کارهای برخلاف قانون و برخلاف رویه همه کشورهای متمدن این جور انجام میشود؟ یک حکومت این جور سیاستی دارد و یک گروهی میآید با پول بیتالمال چوب لای چرخ همین حکومت میگذارد؟
یعنی مراجع جناح راست و اصولگرا و از قبیل آیتالله محمدتقی مصباح یزدی مرجع مورد اعتماد جبهه پایداری هم مخالفند یا این که آنها حسابشان جداست؟
من آن جور نمیدانم. ولی لااقل دوستانی که اصلاحطلباند یا میانهرواند اینها همه مخالفند. مخالفند با این که این بینظمیها باشد و این بیقانونیها باشد.
بهائیستیزی از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد

بهائیستیزی ستیز با آئین بهائی و بهائیان به اَشکال مختلفِ اِعمالِ تبعیض، سیاه نمایی، کینه توزی، پیش داوری، نفرت پراکنی از طریق رسانه ها، حبس، تبعید، آزار و شکنجهٔ جسمی و روحی، قتل و کشتار، است.
تاریخچه
میرزاعلیمحمد و روحالله ورقا در غل و زنجیر به دلیل بهائی بودن در سال ۱۸۹۶[نیازمند منبع]
از ابتدای پیدایش آئین بابی در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ م. مخالفت و بابی/ بهائی ستیزی علمای دینی شیعه و حکومت قاجاریه آغاز شد.[۱] از آنجا که این دو آئین از جهاتی واحد تلقی میگردند، از دیدگاه جامعه شناختی و تاریخی میتوان آن دو را واحد درنظر گرفت و عنوان بهائی ستیزی را بطور کلّی به کار برد.[۱][۲]
علّت مذهبی بهائی ستیزی این بود که برخی مجتهدان دینی و حکومت ادعا میکردند پس از اسلام دین جدیدی نباید ظاهر شود. از نظر اجتماعی و سیاسی علّت مخالفت آن بود که در صورت قبول ادعای باب و بهاءالله، قدرت مادی و مذهبی و سیاسی طبقهٔ روحانیون و حکومت با چالشهای جدّی روبه رو میشد.[۲][۳]
بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در ایران به اشکال گوناگون دیده میشد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روشهای رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود.[۲][۳][۴] برای مثال در این دوران پس از ترور نافرجام ناصرالدینشاه با بابیان برخورد شدیدی شد و باب به دستور امیرکبیر تیرباران شد. درسال ۱۸۵۱ میرزا حسینعلی که درآنوقت بین بابیان به جناب بهاء معروف بود، به شهر بغداد تبعید شد. دشمنی با بهاییان چندان در دوران دودمان قاجاریه در جامعه ایران رواج داشت که متهم کردن مشروطه خواهان به «بابی گری»، مهمترین سلاح نظری مستبدان به دوران انقلاب مشروطه ایران بود.[۵]
ویران سازی حظیرهالقدس تهران به تحریک محمدتقی فلسفی و دستور ارتش در زمان محمدرضا پهلوی
بهائی ستیزی در دوران حکومت پهلوی نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کم تربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت.[۲][۳][۴]
در دورهٔ جمهوری اسلامی (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافته است. همدستی حکومت و علمای شیعه در بهائی ستیزی در دوران قاجاریه و پهلوی، در دوران جمهوری اسلامی به یکی شدن بهائی ستیزان حکومتی و علما تبدیل شد و شکل جدیدِ سیاستِ رسمی جمهوری اسلامی ایران را به خود گرفت.[۲][۳][۶]
پس از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) در ایران، بهائی ستیزی که با حمایت روحانیون شیعه همراه بود، شکل جدید و افراطیای به خود گرفت. به صورتی که بهاییت تنها مذهبی در ایران است که روحانیّت شیعه برای مبارزه با آنان نهاد ویژهای تأسیس کرده است.[۷] گفتنی است که بهائیان متهم به حمایت از نظام شاهنشاهی شدند و مورد برخورد نظام جمهوری اسلامی قرار گرفتند که از آنجمله میتوان به اعدام بهائیان، تخریب اماکن مقدس و گورستانهای بهائی، توهین به مقدسات بهائی و جلوگیری از ادامه تحصیل و اشتغال آنان در مراکز دولتی و ادارات نام برد.[۸][۹]
دشمنی با بهائیان چندان ریشهدار و مستمر بود که حتی در روزهای انقلاب، در کنار اشغال و تخریب نهادهای مالی و امنیتی حکومت، کشتن و تخریب و آتش زدن خانههای بهائیان فراموش نشد و از جمله در قریه سعدی شیراز، بهائیان «قتلعام» شدند.[۵]
اعمال در مصر
در حدود ۲۰۰۰ نفر از پیروان دین بهائی در مصر زندگی میکنند. بهائیان مصر در سال ۲۰۰۹ میلادی، به این حق دست یافتند که در شناسنامهها و کارتهای هویت، از ذکر دیانت و عقیده معاف شوند.[۱۰]
تخریب منازل
در تاریخ ۲ آوریل ۲۰۰۹ میلادی، گروهی از مسلمانان مصری ساکن استان سوهاج، ۴ خانه متعلق به خانوادههای پیرو دین بهائی را به آتش کشیدند. به گزارش مطبوعات مصر، آتشسوزی موجب شد که تعدادی از خانوادههای بهائی از ترس جان فرار کنند.[۱۰]
اعمال در ایران
زندان بهائیان
در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۸۷ (۱۵ ژانویه ۲۰۰۹) سرهنگ سلیمان ملکزاده فرمانده نیروی انتظامی ویژه جزیره کیش اعلام کرد که نیروی انتظامی ایران، «هشت بهائی را در جزیره کیش بازداشت کرده است». به گفته وی «تمامی این افراد از خانوادههای بهائی بودند و در بازرسی به عمل آمده از محل اقامت آنها در یکی از هتلهای جزیره کیش، تعدادی کتب تازه به چاپ رسیده دربارهٔ بهائیت، کشف و ضبط گردید».[۱۱]
در بامداد ۲۵ دی ۱۳۸۷ (۱۴ ژانویه ۲۰۰۹) مأموران امنیتی جمهوری اسلامی با حمله به منازل ۱۰ خانواده بهایی در تهران، ضمن تفتیش منازل و ضبط کتب مذهبی، عکسهای خانوادگی و رایانههای شخصی، چندین تن را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. از افراد تحت بازداشت میتوان به ژینوس سبحانی، شاهرخ طائف، عزیزالله سمندری، پیام اغصانی، دیدار رئوفی و نیما حقار نام برد.[۱۲]
در تاریخ ۲۹ ژانویه ۲۰۰۸ میلادی (۹ بهمن ۱۳۸۶) علیرضا جمشیدی، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی در مصاحبه با خبرنگاران اعلام کرد که ۵۴ بهائی ایرانی به جرم «تبلیغ علیه نظام» در شهر شیراز به «یک تا چهار سال زندان» محکوم شدهاند.[۱۳]
در تاریخ ۱۴ مه ۲۰۰۸، شش تن از یاران ایران، گروهی که فعالیتهای جامعهٔ بهائی را در غیاب محفل روحانی ملی در ایران هدایت میکند به نامهای فریبا کمالآبادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی و وحید تیزفهم در حمله مأمورین امنیتی به منازلشان دستگیر و به زندان اوین منتقل شدهاند.[۱۴][۱۵] این اتفاق در ادامه دستگیری مهوش ثابت یکی دیگر از یاران ایران (گروه جایگزین محفل ملی ایران پس از تعطیلی نظام اداری بهائی به دستور حکومت جمهوری اسلامی ایران)، در اسفند ماه ۱۳۸۶ صورت گرفت. کمیسیون بینالمللی آزادی ادیان در ایالت متحده آمریکا این عمل نظام جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرد.[۱۶][۱۷] آمریکا، کانادا و اتحادیه اروپا این اقدام نظام جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرده و خواستار توقف آزار و اذیت بهائیان در ایران شدند. در تاریخ ۱۱ فوریه ۲۰۰۹ میلادی (۲۳ بهمن ۱۳۸۷) دادسرای امنیت تهران از صدور قرار مجرمیت برای ۷ تن از شهروندان بهایی به اتهام: «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، خبر داد.[۱۸][۱۹]
تخریب مکانهای زیارتی
در طی تاریخ ایران و خصوصاً پس از انقلاب ۵۷ تعداد زیادی از بهائیان فقط به خاطر اعتقادشان به دین بهائی، مورد آزار و اذیت بهائیستیزان قرار گرفتند. مکانهای زیارتی و مقدس آنها در شیراز و تهران به دست عوامل حکومتی تخریب گشت. در سال ۱۹۷۹ (میلادی) بهائی ستیزان منزل باب در شیراز را تخریب نمودند.[۲۰][۲۱][۲۲] منزل بهاءالله شارع دین بهائی در تهران نیز به دست عوامل حکومتی تخریب گشت.[۲۳][۲۴]
تخریب خانه بهائیان
در تاریخ یکشنبه مورخ ۷/۱۱/۱۳۸۶ افرادی مسلح که بعداً خود را «عاشقان حسین»[۲۵][۲۶] معرفی کردند اقدام به تخریب خانه یکی از بهائیان در شهر آباده نمودند، آنها برای این کار خود از بولدوزر نیز بهره جُستند.[۲۶][۲۷]
اعدام بهائیان
از ابتدای انقلاب ۵۷ ایران تا به حال، ۲۰۲ نفر از بهائیان به خاطر اعتقادشان به دین بهائی، توسط نظام جمهوری اسلامی اعدام شدهاند.[۲۸] این افراد صرفاً به خاطر اعتقادات مذهبی خود تیرباران، اعدام و یا به قتل رسیدهاند.[۲۹]
برخی منابع دیگر هم معتقدند که این افراد از صاحب منصبان حکومت قبل بوده اند و اعدامشان ربط مستقیم به اعتقادات دینی نداشته است.[۳۰]
تخریب قبرستانهای بهائیان
تخریب قبرستان بهائیان در یزد
بهائی ستیزان با یورش به قبرستانهای بهائی، سنگ قبرها را تخریب و بدترین رفتار را نسبت به مردگان بهائی ادا کردند. از جمله این تخریبها میتوان به تخریب قبرستان بهائیان در تهران، یزد و نجف آباد اشاره کرد که در طی ان، قبرستان بهائیان تهران به کلی تخریب و ویران گشت و بر روی آن، فرهنگسرا ساخته شد. تخریب قبرستان بهائیان در یزد به ویرانی کامل نینجامید و فقط سنگ قبرها شکسته و به مردگان اهانت شد.[۳۱][۳۲]
در روز دوشنبه هشتم مرداد هشتاد و شش جامعه بهائیان یزد در ایران متوجه شدند که گلستان جاوید (محل دفن نفوس بهائی) بار دیگر و برای چندمین بار در سالیان اخیر توسط ماشینهای سنگین یا کشاورزی تخریب شدهاست. این درحالی است که بیش از بیست سال است نفوس بهائی فوت شده در این مکان به خاک سپرده میشوند و از آخرین مراسم تدفین در این مکان بیش از دو ماه نمیگذرد برای بار دیگر در سالیان اخیر حرمت و حقوق این نفوس مورد تعدی و تعرض واقع شد.[۳۱][۳۲]
در بامداد دوم آبان ماه ۱۳۸۷ در اقدامی مشابه قبرستان (گلستان جاوید) جامعه بهایی در شهر قائمشهر واقع در استان مازندران تخریب شد. با این تفاوت که این بار این هتک حرمت بیش از پیش بودهاست و قریب ۸۰ درصد از قبرها به وسیله لودر تخریب شده و تنها تعداد محدودی از قبور سالم ماندهاند.[۳۳]
۲۹ دی ۱۳۸۷ هم یک کامیون و یک بلدوزر با همراهی تعدادی از نیروهای لباس شخصی در قبرستان بهائیان درزیکلا قائمشهر اقدام به جمعآوری سنگ قبور و مسطح نمودن زمین نمودند.[۳۴]
ممنوعیت از تحصیل و اشتغال در اماکن دولتی
بر طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بهائیان علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم میباشند.[۳۵][۳۶]
ممنوعیت اشتغال بهاییان در حداقل ۳۰ شغل
بر اساس سندی که سحامنیوز در اردیبهشت ۱۳۹۴ منتشر کرد فرمانده نیروی انتظامی در سال ۱۳۸۶ با صدور دستورالعملی به اداره اماکن نیروی انتظامی سراسر کشور دستور داده شده که ضمن شناسایی بهاییان و تهیه آمار مشاغل و پراکندگی جمعیتی آنان، مانع حضورشان در شغلهایی با درآمد بالا و در رستههای شغلی مشروط به طهارت شوند.[۳۷]
مسلمانان مخالف بهائیستیزی
حسینعلی منتظری و اکبر گنجی مطالبی را در دفاع از حقوق بهائیان ارائه کردهاند.[۳۸]
جستارهای وابسته
یهودیستیزی
ایرانیستیزی
اسلامهراسی
شیعهستیزی
جنجال کارت شناسایی در مصر
یاران ایران
پیوند به بیرون
«عدالت انقلابى - مستند». بیبیسی فارسی.
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ بهائیستیزی موجود است.
↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ D. M. MacEoin. «BAHAISM vii. Bahai Persecutions». Iranica، December 15, 1988. بازبینیشده در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵.
↑ پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ Momen، Moojan. The Babi and Baha'i community of Iran: A case of "suspended genocide"?. Journal of Genocide Research, Vol. 7, No. 2.، June 2005.
↑ پرش به بالا به: ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ Karlberg، Michael. Constructive Resilience: The Baha´ ’ı´ Response to Oppression. PEACE & CHANGE, Vol. 35, No. 2,، April 2010.
↑ پرش به بالا به: ۴٫۰ ۴٫۱ محمّد توکّلی طرقی. «بهایی ستیزی و اسلام گرایی در ایران». ایران نامه، شمارهٔ 19، بنیاد مطالعات ایران، 21 سپتامبر 2008. بازبینیشده در 14 اردیبهشت 1395.
↑ پرش به بالا به: ۵٫۰ ۵٫۱ برخورد متفاوت با بهاییان؛ زمینهها و عاملان (مقاله تفصیلی فرج سرکوهی در رادیو فردا)
پرش به بالا ↑ سهیلا وحدتی. «بهائی ستیزی، سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران». ایران امروز، 5 مارس. بازبینیشده در 14 اردیبهشت 1395.
پرش به بالا ↑ برخورد متفاوت با بهاییان؛ زمینهها و عاملان (مقاله تفصیلی فرج سرکوهی در رادیو فردا)
پرش به بالا ↑ بیبیسی فارسی
پرش به بالا ↑ اخراج بهائیان از دانشگاه
↑ پرش به بالا به: ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ آتشزدن منازل ۴ تن از بهائیان مصر بر اثر «تحریک یک روزنامه نگار» (العربیه فارسی)
پرش به بالا ↑ بازداشت هشت بهائی در جزیره کیش (رادیو زمانه)
پرش به بالا ↑ «تعدادی از بهائیان در تهران بازداشت شدند» (رادیو فردا)
پرش به بالا ↑ مصاحبه مطبوعاتی سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی (بیبیسی فارسی)
پرش به بالا ↑ «بازداشت شش رهبر بهایی در ایران» (بیبیسی فارسی)
پرش به بالا ↑ بازداشت شش تن از رهبران جامعه بهائیان ایران (رادیو فردا)
پرش به بالا ↑ May ۱۵, ۲۰۰۸: Iran: USCIRF Calls for Strong International Condemnation of Arrest of Baha’i Leaders
پرش به بالا ↑ Iran's arrest of Baha'is condemned - CNN
پرش به بالا ↑ هفت بهایی دستگیر شده به 'جاسوسی' متهم شدند (بیبیسی فارسی)
پرش به بالا ↑ رهبران بهائیان ایران به جاسوسی برای اسرائیل متهم شدند (رادیو فردا)
پرش به بالا ↑ The Bahá'í: the religious construction of a global identity. Michael McMullen. Rutgers University Press, 2000. ISBN 0-8135-2836-4 pp.81
پرش به بالا ↑ A political and economic dictionary of the Middle East. Political and Economic Dictionaries Series. David Seddon. Taylor & Francis, 2004 ISBN 1-85743-212-6 pp.89
پرش به بالا ↑ The World's Religions: Continuities and Transformations. Taylor & Francis. ISBN 1-135-21100-0 pp.54
پرش به بالا ↑ گزارش پیتر جنینگز در اخبار شبکهای بی سی نیوز. برنامه ۲۰/۲۰، سال ۱۹۸۳
پرش به بالا ↑ The Baha'i Faith: The Emerging Global Religion. William S. Hatcher, J. Douglas Martin. Baha'i Publishing Trust, 2002. ISBN 1-931847-06-1 p.33
پرش به بالا ↑ ای انسان تو کجائی؟
↑ پرش به بالا به: ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ گزارشی از تهدیدات روزمره علیه بهاییان در ایران
پرش به بالا ↑ خبرنامه دانشگاه صنعتی امیرکبیر
پرش به بالا ↑ Amnesty International (۱۹۹۶–۱۰). "Dhabihullah Mahrami: Prisoner of Conscience". AI INDEX: MDE ۱۳/۳۴/۹۶.
پرش به بالا ↑ گزارش رسمی به مجلس نمایندگان کانادا:
Debates: official report, Volume 9. Canada. Parliament. House of Commons. Publisher: Queen's Printer. , 1987
پرش به بالا ↑ http://pahlaviha.pchi.ir/show.php?page=contents&id=18217
↑ پرش به بالا به: ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ سایت نگاه
↑ پرش به بالا به: ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ سایت گفتمان ایران
پرش به بالا ↑ ارگان رسمی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران - تخریب قبرستان بهائیان این بار در قائمشهر / همراه با تصاویر
پرش به بالا ↑ تخریب کامل قبرستان بهائیان در قائمشهر
پرش به بالا ↑ بیبیسی فارسی، محرومیت بهائیان از تحصیلات عالی در ایران
پرش به بالا ↑ اسناد محرمانه جدید دولت جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اخراج بهائیان
پرش به بالا ↑ «دستور نیروی انتظامی دربارهٔ ممنوعیت دستکم ۳۰ شغل برای بهاییان» (فارسی). دویچه وله فارسی، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴. بازبینیشده در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴.
پرش به بالا ↑ از حق بهایی بودن تا بهایی صاحب حق بودن(رادیو زمانه، ۱۸خرداد۱۳۸۷)
تهدید به اخراج بهروز فرزندی جانباز و اسیر جنگ بهایی از دانشگاه پیام نور

@bahainews
بنابرگزارش مجموعه خبری بهایی نیوز این شهروند بهایی که جانباز ۲۵% هستند در تاریخ ۱۸/۰۲/۱۳۹۶ با مراجعه به دفتر مدیر گروه دانشگاه پیام نور استان فارس در رشته مدیریت بازرگانی متوجه وجود مشکلاتی در ادامه تحصیل وی در این دانشگاه شد.
بنابر اطلاع منابع مطلع " بهروز فرزندی پس از مراجعه به دفتر مدیر رشته که تنها چند درس وی جهت اتمام دوره تحصیل در مقطع کارشناسی مانده بود و مشخص شده بود که تمام واحدهای گذرانده وی درست بود و تنها ۴ درس مانده بود متوجه می شود که پرونده وی با وجود داشتن شماره پرونده گم شده و به گفته مسئولین حراست اصل تحصیل این شهروند بهایی در دانشگاه مورد دار است.
این منبع آگاه به گزارشگر بهایی نیوز می گوید که " پس از کلی مراجعه به دفترهای مختلف آقای فرزندی به دفتر حراست می رسد و حراست دانشگاه می گوید که شما اصلا اجازه تحصیل در دانشگاه را ندارید و چطور وارد دانشگاه شده اید با این وجود مسئول حراست دانشگاه پیش از آن گفته بود که به شما بخاطر اینکه از آزادگان و جانبازان هستید اجازه تحصیل میدهیم که این موضوع با واکنش آقای فرزندی روبرو شد و ایشان گفتند که بنده با حضور در کنکور و قبولی و انتخاب رشته مانند هر ایرانی وارد دانشگاه شدم و شما حق تفتیش عقاید طبق اصل ۲۳ قانون اساسی را ندارید ."
بنابرگزارشهای که پیشتر منتشر شده است شهروندان بهایی اجازه تحصیل در دانشگاه را ندارند و در زمان اطلاع دفتر حراست دانشگاه از حضور شهروندان بهایی در دانشگاه شرایط اخراج آنان را فراهم می کنند.
@bahainews
محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاههای ایران با استناد به مصوبهی ششم اسفند ۱۳۶۹ “شورای عالی انقلاب فرهنگی” صورت میگیرد که بهاییان را علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم میکند.
بر اساس بند سوم این مصوبه، نه تنها باید از ثبت نام بهاییان در دانشگاهها جلوگیری به عمل آید بلکه چنانچه هویت بهایی فردی بعد از ثبت نام و “هنگام تحصیل” نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود.
محرومیت شهروندان بهایی پس از انقلاب اسلامی و اعلام انقلاب فرهنگی در ایران به صورت سیستماتیک اجرا شده است.
به ما در مجموعه خبری بهائينیوز ( @bahainews ) بپیوندید.
https://www.facebook.com/bahainews1/photos/a.579885608820200.1073741828.578902082251886/951270798348344/?type=3&theater
اشتراک در:
پستها (Atom)