جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ فروردین ۱۷, پنجشنبه

وحدت بشر


ساختار کلّی و فلسفۀ تعالیم بهائی حول محور وحدت بشر می‌گردد. بهائیان معتقدند که همۀ ما از یک ریشه و دارای اجداد یکسان هستیم؛ همۀ ما یک انسانیّت مشترک داریم. ما در DNA و میراث و این کرۀ خاکی و خالق خود، مشترک و سهیم هستیم. حضرت بهاءالله همۀ نژاد انسان را مورد خطاب قرار داده و فرموده‌اند:
«همه بار يک داريد و برگ يک شاخسار. به کمال محبّت و اتّحاد و مودّت و اتّفاق سلوک نمائيد» (حضرت بهاالله، لوح مبارک خطاب به شيخ محمّد تقی اصفهانی معروف به نجفی، ص 11)
الهاماتِ حضرت بهاءالله بشریّت را متّحد می‌سازد و به ما می‌آموزد که همۀ ما از یک خدای واحد و سرشار از عشق ایم. اگر تفکّر رویایی و مترقّی وحدت بشر به نظر شما درست می‌آید، شما پیش از این به تعلیم اصلی حضرت بهاءالله اعتقاد داشته‌اید. حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:
«جميع بشر اغنام الهی و خدا شبان مهربان. اين شبان به جميع اغنام مهربانست. زيرا کلّ را خلق فرموده و پرورش داده و رزق احسان ميدهد و محافظه ميفرمايد. شبهه نماند که اين شبان به جميع اغنام مهربانست و اگر در بين اين اغنام، جاهلانی باشند، بايد تعليم کرد و اگر اطفالی باشند، بايد تربيت نمود تا به بلوغ رسند و اگر بيماری باشد، بايد درمان نمود نه اينکه کره و عداوتی داشت. بايد مانند طبيب مهربان اين بيمارهای نادان را معالجه نمود.» (حضرت عبدالبهاء، مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد 3، ص 103)
«جمال مبارک ميفرمايد همه بار يک داريد و برگ يک شاخسار.عالم وجود را به يک شجر و جميع نفوس به منزلهء اوراق و ازهار و اثمار تشبيه فرمودند. لهذا بايد جميع شاخه و برگ و شکوفه و ثمر در نهايت طراوت باشند و حصول اين لطافت و حلاوت، منوط به ارتباط و الفت است. پس بايد يکديگر را در نهايت قوّت نگهداری نمايند و حيات جاودانی طلبند. پس احبّای الهی بايد در عالم وجود رحمت ربّ ودود گردند و موهبت مليک غيب و شهود. نظر را پاک نمايند و نوع بشر را برگ و شکوفه و ثمر ايجاد مشاهده کنند. هميشه به اين فکر باشند که خيری به نفسی رسانند و محبّت و رعايتی و مودّت و اعانتی به نفسی نمايند. دشمنی نبينند و بدخواهی نشمرند. جميع من علی الارض را دوست انگارند و اغيار را يار دانند و بيگانه را آشنا شمرند و به قيدی مقيّد نباشند. بلکه از هر بندی آزاد گردند. اليوم مقرّب درگاه کبريا نفسی است که جام وفا بخشد و اعدا را درّ عطا مبذول دارد. حتّی ستمگر بيچاره را دستگير شود و هر خصم لدود را يار ودود» (همان، صص 119-118)
تعالیم بهائی، وحدت بشر و وحدت جهان را اعلام می‌دارند. بهائیان معتقدند که در نهایت، جهان از مرزهای بین ملیّت‌ها، نژادها و قومیّت‌ها می‌گذرد و متّحد می‌شود. امتیازات و موانع بین مردم فرومی‌ریزد. تقسیم‌بندی‌های قدیم جهان- شرق و غرب، جنوب و شمال، جهان اوّل و دوّم و سوّم، کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، همه ناپدید می‌شوند. ما به صورت واحد، به صورت شهروندان جهان، به صورت ساکنان دنیایی زیبا و متّحد زندگی خواهیم نمود. تعالیم بهائی این دوره از تاریخ بشر را با بلوغ فرد مقایسه می‌کنند:
«مثل عالم امکان، مثل هيکل انسان است که در طبيعت واحده مداوم نه؛ بلکه از طبيعتی به طبيعتی ديگر و از مزاجی به مزاج ديگر انتقال نمايد و عوارض مختلف گردد و امراض متنوّع شود. لهذا پزشک دانا و حکيم حاذق درمان را تغيير دهد و علاج را تبديل نمايد. به ديده بينا ملاحظه کنيد که انسان در رحم مادر خونخوار است و در مهد و گهواره شير خوار و چون نشو و نما نمايد، بر خوان نعمت پروردگار نشيند و از هر گونه طعام تناول نمايد. زمان طفوليّت را حکمی و دم شير‌خواري را رزقی و سنّ بلوغ را اقتضائی و جوانی را قوّت و قدرتی و ضعف و پيري را فتور و رخاوتی. در هر درجه انسان را اقتضائی و دردش را درمانی … حکمت کلّيّه اقتضای اين مينمايد که به تغيير احوال، تغيير احکام حاصل گردد و به تبديل امراض، تغيير علاج شود. پزشک دانا هيکل انسان را در هر مرضی دوائی و در هر دردی درمانی نمايد و اين تغيير و تبديل عين حکمت است. زيرا مقصد اصلی صحّت و عافيت … چون تبدّل و تغيّر از خصائص امکان و لزوم ذاتی اين جهان است؛ لهذا احکام جزئيّه جسمانی به اقتضای وقت و حال تعيين و ترتيب خواهد يافت … شما به بصر انصاف ملاحظه نمائيد در اين عهد و عصر که جهان جهانی تازه گشته و جسم امکان لطافت و ملاحتی بی‌اندازه يافته، آيا ممکن است که احکام و آئين پيشينيان به تمامه مجری گردد؟ لا و اللّه و از اين گذشته اگر در ظهور مظاهر مقدّسه آئين تازه تأسيس نگردد، جهان تجديد نشود و هيکل عالم در قميص تازه جلوه ننمايد» (حضرت عبدالبهاء، مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد 1، صص454-457)
این مرحله از بلوغ، بزرگسالی نوع انسان، تنها می‌تواند با آگاهی جدید از وحدت بشر به وجود آید. ما به طور علمی می‌دانیم که همۀ نوع بشر با هم خویشاوندند و از طریق اجداد آفریقایی خود به یکدیگر مرتبط هستند. حال حضرت بهاءالله اعلام کرده‌اند که زمان آن فرا رسیده تا همۀ ما اشتراکات خود را پذیرا باشیم، شناختِ یگانگیِ خود را تشویق کنیم و متعهّد گردیم با تمام اعضای خانوادۀ بشری با عشق و مهربانی رفتار کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر