دوستان، محققان، پژوهشگران و اندیشمندان عزیز
هر کدام از شما عزیزان به حکمتِ روزه و حقیقت نوروز واقف هستید لذا حقیر نیز با تفکر و تدبر و تجسس در کلیه آثار سمائیه اعم از تورات، اناجیل اربعه، قرآن و الواح عدیده به این مهم واقف .
از زمان حضرت ابراهیم روزه داری آغاز گردیده و کلیه رسل و انبیاء بنی اسرائیلی در هر دوره و زمانی، بنا بر موقعیت جغرافیایی هر ملتی قوانینی در مورد روزه وضع نموده اند و هر نفسی به اندازه خود عرفانی و دانشی از فوائد روزه بر بینش خود افزوده تا آغاز بعثت حضرت رب اعلی، دو عید و دو حقیقت وضع گردید یکی عید صیام و دیگری عید نوروز که این دو عید را یک روز نامیده اند و ما بهائیان معتقد هستیم که حضرت بهاءالله و حضرت رب اعلی یکی هستند لذا تولد روحانی آنها را یک عید میگیرند و حضرت رب اعلی در تفسیر دعای اسلامی "اللهم انی اسئلک من بهائک...." که 19 بار به 19 حقیقت اشاره دارد آن را ماه بهائی قرار دادند که آخرین شهر شهر العلی و اولین آن شهر البها ست و حکمتش آنکه چون روزه داری از شریعت گرفته شده و مبداء و خالق و ناظر و حافظ کل رسل حقیقت روح القدس یا حضرت رب اعلی بنام نیر اصغر در تورات که سفر پیدایش در باب اول آیه 14 تا 18 درباره خلقت روحانی دو نیر عظیم اشارات و بشاراتی دارد که نیرعظیم جوهر روز و مظهر سلطنت و حقیقت فلک در آسمانهاست و نیر اصغر حقیقت شب و ستارگان دانسته پس از همان باب اول در تورات تا آخرین کلماتش به یکی شدن دو نیر اخبار. مثلا به یکی شدن دو ذریه حضرت ابراهیم بنامهای اسحاق و اسماعیل در باب 21 و به نورایی حقیقت ابراهیمی در یوم الله بنام رئیس خدایان در باب23 آیه 6 اخبار شده.
پس نیر عظیم که حقیقت پیدایش روشنائی و جوهر روزه است بنام شمس حقیقت یا حقیقت خورشید آسمانیست و آن ذات بل ذاتی جوهر کلیه است بنام نوروز و نورز یعنی روز یکه اولین روشنائی نورا و این منظومه شمسی از آن مخلوق و سپس شریعت از نیر اصغر وضع گردید و خلاصه آنکه به یکی شدن آسمان و زمین و یا استقرار عرش بر فرش بسیار اخبار لذا عید صیام حقیقت شریعت است و عید نوروز جوهر نور زیرا رب اعلی بشارت به روز و حقیقت داد و آن دو جوهر نوری یکی شدند.در اناجیل اربعه به یکی شدن اَب و ابن (پدر و پسر) ویا به تبدیل شدن کل شیء به کل شئء بسیار اخبار و در قرآن مجید در هر سوره ای به دو نفحه یا دو صدای الهی از مشرق خدائی اخبار مثلا در سوره 39 آیه 68 و یا سوره 37 آیه اول و در ایقان شریف به یکی شدن این دو نفحه مطالب بسیاری زینت یافته. فردوسی و شعرای دیگر و فلاسفه و عرفا حقایقی سفته اند که مثلا حوت به حمل تبدیل شدن حقیقت شهر اعلی به شهر البها ست .
در صورت سوال مجددا جوابگو هستم.