دیانت بهائی ، بدلیل زمان و عصر ظهور و وجود رگه های بسیار قوی روشنگرائی و روشنفکری در تعالیم خود ، از رهبری زنان ( بانوان ) برخوردار بود. تا ظهور دیانت بهائی ، جامعه انسانی و به طبع آن مکاتب سیاسی ، اجتماعی و دینی اگر نگوئیم هیچ بلکه بسیار ضعیف و بطور استثناء ، هیچگاه رهبری زنان را که نیمی از بشریت بود به رسمیت نشناخته بود.
دیانت بهائی از زمان پیدایش وظهور ، حتی در ریشه های روحانی خود یعنی " بابیت " ، به زنان جامعه ارزش و حرمت و بهای شایسته ای راکه سزاوار آن بودند عنایت نمود.
۱_بهائیه خانم :
اگر جناب طاهره برجسته ترین زن در دوره بابی بود در دور بهائی بانوئی با نام بهائیه خانم دختر حضرت بهاء الله این موقعیت را داشت. حضرت ولی امرالله ایشان را بعنوان " قهرمان ممتاز امر بهائی " ستوده اند.بعد از صعود جانگداز حضرت عبدالبهاء " روحی له الفداء " تا زمان آماده شدن حضرت ولی امرالله - که در آنزمان بسیار جوان بودند - جهت اداره جامعه بزرگ و گسترده بهائی ، حضرت بهائیه خانم زعامت جامعه را بر عهده گرفتند تا از تشتت و پراکندگی جلوگیری نمایند و تا لحظه اعلام الواح وصایای حضرت عبدالبهاء در وحدت جامعه فعال بودند. ایشان در آنزمان هفتاد سال داشتند و در اداره امور جامعه و عائله بزرگ حضرت بهاء الله بسیار مدیر و
۲_امةالبهاء روحیه خانم
(۸ اوت ۱۹۱۰ – ۱۹ ژانویه ۲۰۰۰)
نام اصلی ایشان مری ساترلند ماکسول بود که در نیویورک به دنیا آمد ولی در مونترال کانادا بزرگ شد. او همسر شوقی افندی بود، کسی که از ۱۹۲۱ تا ۱۹۵۷ میلادی ولایت امر آئین بهائی را به عهده داشت. مری ماکسول توسط شوقی افندی به مقام ایادی امرالله منصوب شد و نقش مهمّی را در سرپرستی جامعهٔ بهائی بین سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۳ میلادی ایفا نمود.
او از نوجوانی ناطقی برجسته بود و غالباً علیه تعصّب و نژادپرستی سخنرانی میکرد. همچنین از جوانی نویسندهای توانا بود و تألیفاتی از او به چاپ رسیده است مانند : از جمله «نسخهای برای زندگی» و «گوهر یکتا».
پس از درگذشت شوقی افندی در سال ۱۹۵۷ میلادی، برای بهائیان او تنها بازماندهٔ منصوب به خاندان حضرت عبدالبهاء محسوب میشد. حضرت عبدالبهاء فرزند ارشد حضرت بهاءالله بنیانگذار آئین بهائی و همچنین جانشین وی از ۱۸۹۲ تا ۱۹۲۱ میلادی بود.