كتاب اقدس با این مطلب آغاز میشود كه اولین و مهمترین چیزی كه خداوند بر بندگان خود واجب كرده است، شناسایی فرستادۀ او در هر زمان است كه وحی الهی را دریافت میكند و نمایندۀ خداوند در بین سایر بندگانش است . حیات دینی با ابلاغ رسالت چنین شخصیتی آغاز میشود كه به اعتقاد اهل ادیان صفات و خواست خداوند را برای مردم ظاهر میكند، همان طور كه آئینه نور خورشید را منعكس میسازد. به همین دلیل، در اصطلاح بهائی پیامبران را مظاهر الهی مینامند. در اعتقاد بهائی، شناسایی مظهر الهی در هر زمان بزرگترین سعادتی است كه برای انسانها متصور است و این آگاهی است كه به سایر اعمال و فعالیتهای انسان معنا میبخشد. با این حال، عرفان یا شناسایی تنها بدون عمل به احكام و دستورات مؤسس دین كافی نیست، زیرا هر شناخت و آگاهی باید به نتیجة عملی منجر شود، این است كه میفرماید: «إنَ أوَلَ ما کَتبَ الله عَلی العِبادِ عِرفان مَشرق وحیه و مَطلع امره الذی کان مقام نفسه فی عالم الامر والخلق. اذا فزتم بهذالمقام الاسنی والافق الاعلی ینبغی لکل نفسان یتبع ما امر بهمن لدی المقصود لانّهمامعاً لا یقبل احد هما دون الاخر.» مضمون: «بدرستی که خداوند واجب کرد بر بندگانش شناسائی مشرق امر و مطلع وحیش (مظهر الهی) را، که می باشد قائم مقام (جانشین) او در عالم امر و خلق وقتی به مقام واُفق بلندمرتبۀ شناسائی مربی آسمانی رسیدید،برهرشخصی شایسته است كه ازآنچه ازطرف آن پیامبربه آن مأمورشده،پیروی نموده،عمل نماید.زیرا این دو (یعنی شناسائی وعمل، باهم هستند ویكی بدون دیگری مورد قبول نیست» . هدف از رسالت مظهر الهی تنظیم وتقویت زندگی و در نهایت خوشبختی و سعادت انسانها است و این فقط با دانستن حاصل نمیشود، بلكه باید به دستورات دینی از جمله احكام و آداب آن عمل كرد. عمل به احكام و دستورات دینی نشان دهندۀ اطاعت پیروان از مظهر الهی و تلاش آگاهانۀ آنها برای اجرای خواستههای خداوند است. پس در دیانت بهائی، احكام و شعائر دینی تمام دین را تشكیل نمیدهد، اما بخش بسیار مهمی از آن است. در عین حال، احكام بهائی همانطور که از آیات ابتدائی کتاب اقدس بر می آید، ارتباط نزدیكی با اصول اعتقادی و عرفان این دین دارد و از این دو جدایی ناپذیر است.
از دیدگاه بهائی، احكام فقط به عنوان مجموعهای از بایدها و نبایدها در نظر گرفته نمیشود، بلكه پیمانی است میان مظهر الهی و مردمی كه به او ایمان آوردهاند. ادیان الهی رابطة میان خدا و بندگانش را به شكلهای مختلفی توصیف كردهاند. یكی از این توصیفات عشق است. در آثار دینی گفته شده كه خدا انسان را به دلیل عشقی كه به او داشت خلق كرده است. امر بهائی بر این جنبه از رابطۀ میان خدا و انسان بسیار تأكید دارد. رابطة خدا و انسان رابطهای عاشقانه است . خدا انسان را به دلیل عشق خلق كرده، به دلیل عشق هدایت میكند و پیامبر الهی نمایندۀ عشق خداوند به بندگانش است. تنها چیزی كه خداوند از انسانها میخواهد این است كه به او پیشتر و بیشتر از هر چیز دیگر عشق بورزند و این عشق را از طریق عشقشان به مظهر الهی آشكار كنند. به همین دلیل، از بهائیان خواسته شده كه به دلیل عشقی كه به مظهر الهی دارند، احكام او را اجرا كنند، نه به خاطر ترس از مجازات یا به امید پاداش.
یكی از مهمترین تأثیرات احكام در هر دین، ایجاد نظم و انضباط در حیات فردی و روابط جمعی پیروان است. احكام در بسیاری موارد وسیلهای است برای تربیت جامعۀ دینی و افراد پیروان تا زندگی خود را مطابق اصول دینیشان نظم ببخشند و فرهنگ و تمدنی مطابق بینشها و مقاصد آن دین به وجود بیاورند. احكام دین بهائی را نیز از هدف و مقصد اصلی این آئین نمیتوان جدا كرد. در حیات فردی، این هدف عبارت است از كسب كمالات روحانی و دارا شدن صفات الهی، و در حیات اجتماعی عبارت است از وحدت عالم انسانی و ایجاد روحانیت در این جهان مادی.
از دیدگاه بهائی، احكام فقط به عنوان مجموعهای از بایدها و نبایدها در نظر گرفته نمیشود، بلكه پیمانی است میان مظهر الهی و مردمی كه به او ایمان آوردهاند. ادیان الهی رابطة میان خدا و بندگانش را به شكلهای مختلفی توصیف كردهاند. یكی از این توصیفات عشق است. در آثار دینی گفته شده كه خدا انسان را به دلیل عشقی كه به او داشت خلق كرده است. امر بهائی بر این جنبه از رابطۀ میان خدا و انسان بسیار تأكید دارد. رابطة خدا و انسان رابطهای عاشقانه است . خدا انسان را به دلیل عشق خلق كرده، به دلیل عشق هدایت میكند و پیامبر الهی نمایندۀ عشق خداوند به بندگانش است. تنها چیزی كه خداوند از انسانها میخواهد این است كه به او پیشتر و بیشتر از هر چیز دیگر عشق بورزند و این عشق را از طریق عشقشان به مظهر الهی آشكار كنند. به همین دلیل، از بهائیان خواسته شده كه به دلیل عشقی كه به مظهر الهی دارند، احكام او را اجرا كنند، نه به خاطر ترس از مجازات یا به امید پاداش.
یكی از مهمترین تأثیرات احكام در هر دین، ایجاد نظم و انضباط در حیات فردی و روابط جمعی پیروان است. احكام در بسیاری موارد وسیلهای است برای تربیت جامعۀ دینی و افراد پیروان تا زندگی خود را مطابق اصول دینیشان نظم ببخشند و فرهنگ و تمدنی مطابق بینشها و مقاصد آن دین به وجود بیاورند. احكام دین بهائی را نیز از هدف و مقصد اصلی این آئین نمیتوان جدا كرد. در حیات فردی، این هدف عبارت است از كسب كمالات روحانی و دارا شدن صفات الهی، و در حیات اجتماعی عبارت است از وحدت عالم انسانی و ایجاد روحانیت در این جهان مادی.