حضرت عبدالبهاء مجازات را به دو قسم تعریف می فرمایند: یکی آنکه از سائقه انتقام بر می خیزد و هدفش تشفی خاطر است و میخواهد مقابله به مثل کند و دیگری مجازاتی است که هدف آن مدافعه از حقوق بشر است و لازمه نظم و بقای جامعه . ایشان نوع اول، یعنی انتقام را جایز ندانسته ولی نوع دوم را که هدف آن انتظام جامعه است لازم و ضروری میشمارند . میفرمایند : " اما بشر حق انتقام ندارد ولی هیأت اجتماعیه حق قصاص را از مجرم دارند و این قصاص مدافعه از حقوق بشر است… اگر مجرمین بکلی معاف باشند نظم عالم به هم خورد . اگر نفسی به نفسی ظلمی کند ستمی کند تعدی کند و آن شخص مقابله بالمثل نماید این انتقام است و این مذموم است بلکه باید بالعکس مقابله کند عفو کند بلکه اگر ممکن شود اعانتی به متعدی نماید . این نوع سزاوار انسان است به جهت اینکه از برای او از انتقام چه ثمری حاصل . هر دو عمل یکیست. اگر مذموم است هر دو مذموم است. نهایت اینستکه این مقدم بود و آن مؤخر . اما هیأت اجتماعیه حق محافظه و حق مدافعه دارد زیرا هیأت اجتماعیه بغضی ندارد عداوتی به قاتل ندارد اما مجرد به جهت حفظ دیگران قاتل را حبس کند یا قصاص نماید که دیگران محفوظ مانند ... هیأت اجتماعیه باید محافظه حقوق بشریه نماید . "
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر