ما میتوانیم داوطلبانه متحد شده و روابط مسالمت آمیز را بین اقوام و ملل مختلف ایجاد کنیم یا این که جنگ ویرانگر و مخربی را به وجود آورده و در پی آن خسته و ضعیف و شکست خورده به سمت اتحاد اجباری رفته و این موضوع مطلقا ضروری را اجرایی سازیم.
صلح برای بشریت آمده است، حضرت عبدالبهاء میفرمایند بالاخره روزی بشریت به این نتیجه میرسد که ما به اندازهی کافی جنگ داشته ایم.
«اين جنگهای بیثمر و منازعات خانمان سوز منتهی شود و صلح اکبر تحقّق يابد … با وجود اين مشاهده ميکنيم که پادشاهان و زمامداران شما خزائن خود را به عوض آنکه در سبيل سعادت و آسايش عالم انسان صرف کنند، خودسرانه در تهيّهء وسائل دمار و انهدام نوع بشر بکار ميبرند … اين جنگها و کشتارها و اختلافات بايد قطع شود و ابناء بشر مانند يک قوم و يک عائله گردند…» (حضرت عبدالبهاء، نقل شده در بهاءالله و عصر جدید، ص 49)
بهاییان در سراسر دنیا با وجود این تمرکز طولانی و تاریخی در مورد صلح، تا امروز با تلاش خود به نتایج بیشمار و نقاط عطفی دست یافته اند. در سال 1985 بیت العدل اعظم، هیئت منتخب مردم برای ادارۀ امور جامعه جهانی بهائی، در قالب بیانیهی وعده صلح جهانی، قسمت اعظمی از این معرفت و دستآوردها را به رهبران جهان تقدیم داشتند. این بیانیه با صحبت از این وعده آغاز میشود:
«صلح بزرگی که آرزوی دل و جان نيکانديشان جهان در قرون و اعصار بوده و درباره اش عارفان و شاعران در نسلهای پی در پی سخن گفته و در کارگاه خيال نمودارش ساخته اند، صلحی که تحقّقش نويد تمام کتب مقدّسه در هر دور بوده، حال به دستيابی ملل عالم نزديک گشته است. اين اوّلين بار در تاريخ جهان است که ميتوان تمام کره زمين را با وجود اختلافات بي شمار مردمش، به شکل يک واحد مجسّم کرد. پس استقرار صلح جهانی نه تنها امکان دارد، بلکه اجتناب ناپذير است و مرحله ديگری از ترقّی و تکامل عالم است که به قول يکی از متفکّرين بزرگ، مرحله جهانی شدن عالم بشری است» (بیت العدل اعظم، بیانیه وعده صلح جهانی، ص1)
بیت العدل اعظم، به نقل از پیر دو شاردن(pierre thihard de chardin)، فیلسوف و خدا شناس، از کتاب آیندهی انسان (The Future of Man)، به یکی از اصلیترین نظریات و ایده آل های جامعهی بهایی اشاره نمودند و تصریح کردند که بشریت مثل فرد فرد انسان ها به سمت بلوغ، در حال رشد است. به بیان دیگر، ما مثل یک گونه، از یک مرحله از رشد روحانی، به مرحلهی دیگر، تکامل مییابیم و اکنون در مسیر تکامل بشری زمان این رسیده است که وحدت و صلح جهانی رخ دهد.
بیت العدل اعظم در مورد یکی از موانع اصلی که در این زمینه، جلوی راه ما را میگیرد، اینگونه نوشت:
«اتّکاء به چنين نظر و اعتقادی نتيجه اش تضادّی است که امور بشری را دچار فلج ميسازد. زيرا از طرفی مردم تمام کشورها اعلان ميکنند که نه تنها حاضر به صلح و سلامند، بلکه آرزومندند که صبح صلح و آشتی بدمد و ترس و هراس وحشتناکی که زندگی روزانه شان را معذّب ساخته نابود شود . از طرف ديگر بی دريغ، مُهر قبول بر اين نظر می نهند که چون نوع انسان ذاتاً خود پرست و متعدّی است، از بنای يک نظام اجتماعی که در عين حال مترقّی و صلح آميز و متحرّک و هم آهنگ باشد عاجز و ناتوان است. نظامی که هم ابتکار و خلّاقيّت افراد انسانی را آزاد گذارد و هم مبتنی بر تعاون و تعاضد و تفاهم متقابله باشد. هر چه نياز ما به صلح جهانی بيشتر شود، لزوم ارزيابی دربارهء تضادّ مذکور که مانع حصول صلح است بيشتر ميگردد و بايد دربارهء تصوّراتی که معمولاً معيار وضع نا مساعد تاريخ بشر است، تحقيقی بيشتر شود و اگر منصفانه تحقيق شود، معلوم ميگردد که آن وضع نه تنها مبيّن فطرت اصليّهء انسان نيست، بلکه نمايش نا درستی از روح بشری و حقيقت انسانی است. قبول اين نکته مردم را بر آن ميدارد که قوای سازنده اجتماعی را به حرکت آورند و چون آن قوا موافق با فطرت بشری است، باعث هم آهنگی و همکاری ميگردد، نه جنگ و ستيز» (همان، ص 4)
امروز پس از گذشت تقریبا سی سال از نوشته شدن این پیام، دانشمندان و شروع به موافقت با این نظریه کرده اند و به همین نتیجه رسیده اند. بهاییان به فطرت و ذات نجیب انسانی اعتقاد دارند؛ اینکه ما تا ابد با خشونت، جنگ و مرگ روبرو نیستیم و می توان به رسیدن به صلح پایدار و واقعی امیدوار بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر