جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ اردیبهشت ۴, دوشنبه

دروغ بزرگ رسانه های مخالف آئین بهایی



تیترهای همچون "یکی دیگر از دام افتادگان فرقه ضاله بهائیت، مسلمان شد" و یا "گرویدن جوان بهایی به اسلام" را در سایت های مخالف آئین بهایی که بودجه های بسیاری هم برای کارهای خود میگیرند منتشر می شود.این بازی دروغ که هر ماه یکبار رخ میدهد طناب پوسیده و کاملا شیادانه است.
طی ماه اخیر نیز این وبسایت های زنجیره ای دست به انتشار دو خبر مربوط به شمال کشور زدند که اولین آن مسلمان شدن دسته جمعی بهائیان در مازندران که تنها تصویر ۵ فرد عادی و مابقی روحانیون عمامه به سر حضور داشتند نشان میدهد. البته به گفته تعداد زیادی از اهالی آن منطقه آن پنج نفری که تصویرشان را نشان داده ام، اصلا یکبار هم آنها را ندیده اند و تصور میکنند اصلا بهایی نیستند. همانطور که میدانید جامعه بهایی یک جامعه به هم پیوسته و متحد است که بهائیان هر منطقه میدانند که چه تعداد بهایی در آن منطقه زندگی میکند و در نتیجه با ارتباطی که برقرار می شود جلسات دعا را برگزار می کنند آن هم پس از آنکه مطمئن شدند آن افراد واقعا بهایی هستند .
خبر دوم مربوط به فردی به نام مسعودبابایی بی غم لاهیجی بود که از این فرد تنها یک عکس خیلی قدیمی (که عکس وی در زیر است می بینید) وجود داشت و عنوان کرده اند وی از آئین بهایی بازگشته و "پیرو مکتب اسلام، تشیع و ولایت فقیه "شده است. دیدن این خبر موجب شد به چند تن از دوستانم پیام دهم و جویا شوم که فردی به نام "مسعود بابایی بی غم لاهیجی" را می شناسید یا خیر که عمدتا می گفتند چنین فردی را نمی شناسیم و چند تن از عزیزان نیز که وی را می شناختند عنوان کردند که اصلا ایشان بهایی نشدند که بخواهند از آئین بهایی بازگردند (چون به آنها نگفته بودم که وبسایتهای این خبر را انتشار داده اند آنها می گفتند حتما اشتباهی به تو گفته اند که این ادم بهایی است).
وقتی تمامی این داده را کنار یکدیگر قرار دادم دریافتم که این فرد به تازگی این برائت! را بیان نکرده و خبر مربوط به پس از انقلاب است اما اصل ماجرا چیست!
یکی از کسانی که خانم بابایی بی غم لاهیجی را می شناخت گفت :بله این فرد را می شناسم وی در یک خانواده بهایی و مسلمان به دنیا آمده است. پدر مسعود یک بهایی بود و مادرش یک مسلمان ، مسعود هرگز بهایی نشد اما تعدادی از اعضای خانواده او شامل برادرو خواهر بهایی شدند و مسعود هرگز نخواست بهایی شود و خود را مسلمان می دانست . به این دوست عزیز گفتم وبسایت های مدعی شدند که این فرد تازه مسلمان شده و گویا مدعی است که قبلا بهایی بودند که پاسخ را این چنین شنیدم: واقعیت این است که این فرد بهایی نبوده و حال اگر برای متاعی این کار را کرده است موضوعی دیگر است اما بعضی ها مجبور هستند که دروغ بگویند شاید ایشان تحت فشار بود که این را نوشته اما یقینا در نزد وجدان خود شرمنده است که به دروغ خود را یک بهایی خطاب کرده است زیرا اگر بهایی بود که بهایی می ماند و حالا مجبور شد بخاطر شرایطی که داشت " دروغ " بگوید.
دوست دیگری نیز پس از دیدن این عکس گفت که این دست عکس ها اصلا مربوط به امروز نیست و اگر این چنین اتفاقی می افتاد یقینا بهائیان آن منطقه و مناطق کل استان مازندران مطلع می شدند.
اما آنچه موجب شد تیتر این موضوع را " دروغ بزرگ رسانه های مخالف آئین بهایی" ذکر کنم این بود که این سایت ها تصور می کنند مردم ایران "نادان " و یا " بدون درک" باشند که هرگز اینطور نیست و مردم ایران فهیم و خردمند هستند و با فریبکاری این دست رسانه ها فریب نمی خورند. 
نکته پایانی نیز آن است که اگر جمهوری اسلامی از قوه قهریه استفاده نمی کرد و آنانی که بهایی شدن را به صف تنبیه نمی نشاند یقینا هر هفته دهها فرد که می خواستند بهایی شوند اعلام می کردند که قصد بهایی شدن دارند و هر سال فوج فوج افرادی که بهایی شدند نیز رسما اعلام می کردند اما صد حیف که اندیشه و عقیده در ایران آزاد نیست و در نتیجه اینها که افتخار می کنند در ماه یک سوژه دروغین کشف می کنند، متوجه می شدند که کجای ماجرا ایستاده اند!
مرتضی اسماعیل پور

پینوشت : تصویر شماره یک مسعود بابایی بی غم لاهیجی
پینوشت دوم: تصویر شماره دو مربوط به انجمنی تحت عنوان نجات یافتگان مازندران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر