جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ تیر ۲۶, دوشنبه

سالگرد صعود بهائیه خانم، دختر حضرت بهاءالله



اگر طاهره برجسته ترین زن در دور بابی بود در دور بهائی بانویی دیگر جایگاهی مشابه یافت. بهائیه خانم، دختر مقدس حضرت بهاء الله، از زبان پدرش به این کلمات مخاطب شد: «قد جعلناک من خیرة الإماء و اعطیناک مقاماً لدی الوجه الذی ما سبقة النساء» (مضمون بیان: «ما تو را از اماء [زنان و کنیزان] برگزیده و برتر قرار دادیم و نزد وجه [نزد مظهر ظهور الهی] مقامی به تو اعطا کردیم که هیچ زنی در قبل آن را نداشت و از آن سبقت نگرفت»)
حضرت شوقی افندی، برادرزادۀ ارشد بهائیه خانم، ایشان را با عبارت «قهرمان ممتاز امر بهائی» ستوده اند. ویژگی های شخصیتی وی که باعث این مقام عالی شد در متن ذیل، به قلم حضرت ولی امرالله، خلاصه شده اند:
«خواه در ادارۀ امور منزل که در آن مهارت تام داشتند و خواه در روابط اجتماعی که در آن برای حفاظت حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء، هر دو، سعی بلیغ مبذول می داشتند و كوششی كه ایشان برای مواظبت دقیق از پدر بزرگوارشان و تلاشی كه برای رفع احتیاجات روزانۀ اَبِ بزرگوارشان می کردند و مراتب سخاوت و محبّت و مودّتی که از خود بروز می دادند، موجب شد كه این لیاقت و شایستگی ایشان را در ردیف نفوس خادمه و مخلصه ای درآورد که در مجهودات سراسر حیات حضرت بهاءالله شرکت داشتند.»
حضرت شوقی افندی به محرومیت ها و اذیت های شدید دورۀ تبعید و حبس که بهائیه خانم از شش سالگی به همراه پدرشان در تحمل آنها شریک بودند اشاره می فرمایند که ایشان در نهایت آرامش، همواره تمامی اعضای عائلۀ مقدسه و کلیۀ زائرینی که از شرق و غرب می آمدند را مورد عنایت قرار می دادند. شکنندگی جسمشان با قدرت روحی ایشان در تضادی آشکار بود. این قدرت روحی به خصوص در زمان درگذشت حضرت عبدالبهاء به اشدّ ظهور نمایان شد:
حضرت شوقی افندی که در آن زمان دانشجویی جوان در دانشگاه آکسفورد بود ابتدا از شنیدن خبر فوت پدربزرگش عمیقاً پریشان گشته بود و سپس با اطلاع از وظیفه ای که در الواح وصایای حضرت عبدالبهاء برای رهبری جامعۀ جهانی بهائی بر عهده اش گذاشته شده بود از پای درآمد. زمانی که ولی امر جوان، عزلت گزیده، خود را برای پذیرش بار مسئولیتی که بر شانه اش گذاشته شده بود آماده می کرد، عمۀ بزرگوارش که در آن زمان بیش از ٧٠ سال از سنش می گذشت برای بار دوم، سکان جامعۀ بهایی را در دست گرفت و تا زمان مراجعت او امور را هدایت نمود. سال ها بعد، حضرت شوقی افندی در تکریم غرّایی که پس از وفات ایشان نوشت از ایشان به عنوان «بهترین تسلّی دهنده» شان و «الهام بخش حیات» شان یاد نموده است
در نامه های بهائیه خانم، خطاب به بهائیان سراسر عالم، مقام روحانی و قدرت بیان ایشان نمایان است. اعمال خیانتکارانۀ تنی چند از اعضای خانوادۀ ایشان باعث شد مشکلات ناشی از بی وفایی و عدم اتحاد را با تمام وجود درک کند. لذا متن زیر که او به فاصلۀ کوتاهی پس از صعود حضرت عبدالبهاء در بحبوحۀ بحران جامعۀ بهائی نوشته است، اهمیتی ویژه می یابد:
«کلمۀ ثبوت، جامع فضائل عالم انسانی است اگر به شرایطش عمل نماییم و جالب تاییدات رحمانی و جاذب مواهب آسمانی است اگر به تکالیفش قیام کنیم.»
دیگر دست نوشته های ایشان دربارۀ خدمت، هدف زندگی ایشان را نشان می دهد.
«امروز، هیچ چیز به اندازۀ خدمت به امر اهمیت ندارد. آیا حضرت عبدالبهاء خود را «عبد» بهاء نخواند و در تمام مدّت حیات، کمال مراتب بندگی نسبت به خدا و انسان را ظاهر نساخت؟ برای ما که خواهان متابعت از احکامی هستیم که حضرت بهاءالله آن را نازل فرموده و حضرت عبدالبهاء به انتشار آن قائم و بر طبق آن عامل بودند هیچ گامی برای تقرّب به ملکوت که سبب مسرّت خاطر ولیّ امر محبوب، حضرت شوقی افندی نیز گردد، بزرگ تر از آن نیست که از روی خلوص و محبّت به خدمت عالم انسانی پردازیم.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر