عید رضوان، که اعظم عید بهائیان است، به عید گل نیز معروف شده که به سبب تطابق آن با ماه اردیبهشت و اوج شکفتن گل ها و باران نیسانی است که حضرت بهاءالله در همین زمان در باغ رضوان، در میان خرمنی از گل ها مشی می نمودند که برای مومنین نیز گل می فرستادند.
این خاطرات از قلم جناب نبیل زرندی ملقّب به نبیل اعظم، یکی از بهترین واقعه نگاری ها از آن ایام مخصوصه است:
” هر روز صبح باغبان ها گلهای زیادی از چهار خیابان باغ می چیدند و در میان خیمه مبارک خرمن می نمودند. چنان خرمنی که اصحاب چون برای چای صبح در محضر مبارک می نشستند، آن خرمن گل مانع از آن بود که یکدیگر را ببینند و به دست مبارک به جمیع نفوسی که بعد از صرف چای مرخص می شدند، گل عنایت شده برای اهل حَرَم و سایر احباب عرب و عجم نیز گل می فرستادند.
شب نهم بنده در رضوان توقف نموده از نفوسی بودم که حول خیمه مبارک، کشیک می کشیدم. قرب سحر، جمال ابهی از خیمه بیرون تشریف آوردند و از محلاتی که بعضی احباب استراحت نموده بودند، عبور فرمودند و بعد در خیابان های پرگل، شب مهتاب مشی می فرمودند و مرغان بوستان و بلبلان گلستان نیز مانند سرو روان در تغنی بودند.
در وسط یک خیابان توقف نمودند و فرمودند:” ملاحظه کنید این بلبل ها که محبت به این گل ها دارند از سر شب تا صبح از عشق نمی خوابند؛ دائم در تغنّی و سوز و گُدازند. پس چگونه می شود که عاشقان معنوی و شیدائیان گل روی محبوب حقیقی در خواب باشند؟”
سه شب که بنده در حول خیمه مبارک بودم هر وقت نزدیک سریر مبارک عبور می نمودم، هیکل قیّوم را لایَنام می دیدم و هر روز از صبح تا شام هم از کثرت آمد و شد نفوس از بغداد آنی لسان قدم ساکت و صامت نبود و در اظهار امر پرده و حجابی نه.” (کتاب قرن بدیع، مؤسسه معارف بهائی ، کانادا 149 بدیع، ص313-314)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر