برای بهائیان سرتاسر دنیا این روزها روزهای عید گل یا عید رضوان است که آن را گرامی می شمارند و جشن می گیرند. عید گل در حقیقت دوازده روز طول می کشد که از اول اردیبهشت آغاز می شود. این عید به این خاطر است که 164 سال قبل یعنی در سال 1863 میلادی (1242 شمسی) در حالی که دو د
ولت ایران و عثمانی دستور تبعیدبهاءالله را از بغداد به استانبول صادر نمودند بهاءالله و یارانش پیش از حرکت به سمت استانبول بمدت دوازده روز در خارج از بغداد در باغی بنام نجیبیه (رضوان) جمع گشتند. در اولین روز از این دوازده روز بهاءالله به گونه ای علنی سرآغاز آیین بهائی و پیام روحانی نوین خود را به همراهان خویش اعلان نمود. اگرچه ممکن است در ابتدا این عید تنها عیدی مذهبی تلقی گشته وفقط مربوط به هموطنان بهائی پنداشته شود اما واقعیت این است که این عید، عید همه ایرانیان است چرا که عید گل، عید آزادی و برابری همه مردم ایران است. درست است که در اولین روز عید گل بهاءالله مقام خود را بعنوان پیامبری ایرانی علنی نمود، اما در آن روز بهاءالله آیین خود را به عنوان دعوتی که از سه اصل کلی تشکیل می شود معرفی نمود. در تحلیل نهائی عید گل عبارت از تجلیل این سه اصل می باشد.
در یکی از نوشته های خود بهاءالله از این رخداد و سه اصل نوینی که در ان روز توسط وی مطرح گردید سخن می گوید. به گفته بهاءالله: "در یوم اول...در بستانی که به رضوان نامیده شد... به سه آیه مبارکه نطق فرمود." این سه اصل سر آغاز فرهنگی نوین است که طلیعه دار بیداری فرهنگی ایران است چرا که بیش از 40 سال قبل از انقلاب مشروطه ندای تقدس انسان و برابری حقوق همگان و آزادی عقیده و مذهب و خردورزی و زمانمندی را به مردم ایران گوشزد می کند. این سه بیان در واقع نفی استبداد مذهبی و سیاسی در آن واحد است. اولین گفته بهاءالله در این روز آن بود که "سیف در این ظهور مرتفع است." این بیان نه تنها دعوتی کلی به فرهنگ صلح و وداد و دوستی است بلکه بعلاوه و مخصوصا نفی فرهنگ خشونت مذهبی است. از نظر بهاءالله آزادی وجدان و عقیده و مذهب اولین شرط حرکت بسوی خردورزی و پیشرفت و تکامل ایران است. بر طبق این اصل همه مردم ایران صرف نظر از باور دینیشان شهروند ایرانند و در حقوق اجتماعی و سیاسی باید برابر باشند. آنچه که حقوق شهروندی مردم ایران را تعیین می نماید نه مسلمان بودن یا شیعه بودنشان بلکه انسانیت ایرانیان است و بس. اینجاست که بهاءالله در واقع اولین کسی است که مفهوم راستین ملت ایران رامطرح می نماید در عین حال که از تقدس اصل حقوق بشر در ارتباط با همه انسانها نیز سخن می گوید. دومین گفته بهاءالله در آن روز تاکیدی بر اصل زمانمندی است و اینکه هیچ آیینی آخرین آیین نیست و آیین بهاءالله نیز پس از هزار سال توسط پیامبری نوین تجدید خواهد شد. این اصل نفی کامل سنت پرستی و انحطاط انسان به حد یک حیوان یا شیئ بی جان است که ایستا و راکد بوده و همواره توسط سنت های کهن و غیر قابل تغییر تعیین می شود. اگر چه اصل زمانمندی و هشیاری تاریخی توسط برخی فلاسفه غربی مانند هگل و مارکس و دیلتای مورد تاکید قرار گرفت اما بهاءالله در آن روز اصل پویائی و تحول را به پهنه کلام الهی نیز گسترش داد و از این نظر رادیکال ترین شکل آن اصل را مطرح نمود. سومین گفته بهاءالله در آن روز آن بود که خداوند "در آن حین بر کل اشیاء به کلّ اسماء تجلی فرمود."بیان سوم بزرگترین اصل فلسفی جهان بینی بهائی است. این اصل بعدا در کتاب اقدس نیز تکرار و تاکید می شود. در آن کتاب بهاءالله بیان می کند که چون خداوند بر همه اشیاء و همه انسانها به همه صفات خود تجلی فرمود در نتیجه با آغاز عید رضوان همه کس ذاتا مقدس و دارای حقوق برابر و پاک تلقی می گردد. به این جهت است که بهاءالله به استناد هین اصل نه تنها از برابری حقوق همه انسانها سخن می گوید بلکه بعلاوه تاکید می نماید که دیگر هیچ انسانی و هیچ قوم و مذهبی نمی تواند نجس تلقی بشود. بر عکس با این تجلی همگان در دریای پاکی غوطه ور شدند. به این دلیل است که بهاءالله نه تنها اصل شبه نژادپرستانه نجاست و اجتناب از "دیگران" را نسخ می نماید بلکه از حکم برابری همه ایرانیان فراتر رفته بلکه همگان را به فرهنگ معاشرت و وداد و الفت با همه اقوام و مذاهب دعوت می نماید. همین اصل است که در آیین بهاءالله خود را به شکل تحریم برده داری، برابری حقوق زنان و مردان، عدالت اقتصادی و نفی همه نوع فرهنگ خشومنت و نفرت و تیعیض نمایان می نماید.
بدین سبب است که صرف نظر از باور مذهبی، عید گل در واقع عید تولد فرهنگ برابری و آزادی و حقوق بشر در ایران نوین است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر