«ای ياران الهی؛ اين موهبت کبری را از دست ندهيد و اين فرصت عظمی را غنيمت شمريد. وقت استفاضه است و هنگام افاضه. يوم اشتعال و اشتغال است و روز حصول آمال. بحر اعظم موّاجست و نور اقدم هادی. منهاج و مشکاة عالم مزيّن به سراج وهّاج. اگر در اين قرن خداوند مجيد روی نيفروزيد و خوی معطّر ننمائيد و چشم نگشائيد و در ظلّ سدره الطاف نيارميد، در چه زمان و چه اوقات رخ روشن نمائيد و جهان را گلشن کنيد. فضل جمال قدم عظيم است و موهبت رحمة للعالمين» (حضرت عبدالبهاء، مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد8، ص 177-176)
جنبش بهایی، عصر جدیدی از رشد و توسعۀ روحانی بر پایۀ تحقیق را برای بشریت به ارمغان آورده است:
«اتّفاق کلّ و اتّحاد عموم ممکن الحصول و اين اسباب از معجزات اين عصر مجيد و قرن عظيم است و قرون ماضيه از آن محروم. زيرا اين قرن انوار عالمی ديگر و قوّتی ديگر و نورانيّتی ديگر دارد. … عاقبت در انجمن عالم شمعهای روشنی بر افروزد و مانند بارقه صبح اين نورانيّت عظيمه آثارش از افق عالم نمودارگشته» (حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد1، ص 30)
دیانت بهایی که حضرت بهاءالله، پیامبر جدید خداوند مؤسّس آن است و در حال حاضر ایشان آخرین بنیانگذار و پیامبر در توالی ادیان بزرگ جهان هستند، یک ادعای مرکزی دارد و آن این است که این دین جدید با هدف متحد ساختن بشریت و ایجاد صلح و وحدت، به وجود آمده است و همۀ افراد را برای تحقیق و جستجوی حقیقت به چالش میکشد.
آموزههای بهایی میگویند که بشریت وارد عصر جدیدی شده است و زندگی، نیرو و انگیزۀ اصلیِ این عصر ناشی از ظهور تازۀ حضرت بهاالله است:
«شکر کن خدا را که ديده دلت روشن و گوش هوشت شنوا. محافلی که آراستهايد و در آن احساسات آسمانی مينمائيد و ادراک حقايق و معانی ميکنيد. آن محفل مانند فضای آسمانست و آن نفوس مانند نجوم ساطع که به نور هدايت روشنند. فرخنده نفسی که در اين عصر نورانی اقتباس تعاليم آسمانی کند و خجسته قلبی که از محبّة اللّه اهتزاز و انجذاب يابد» (همان، ص 36)
بهاییان معتقدند که این نور تازۀ وحی الهی، نشان دهندۀ یک جهش در انسانیت است؛ مانند میراث در میدان جدید رشد است و به بشریت روحانیت تزریق میکند و انرژی تازه، دانش و سرور ایجاد کرده است:
«در يوم ظهور و قرن مجلّی طور، هر نفسی از کأس طهور قطره ئی نوشيد، پرتوی يافت. آن قطره دريا شد و آن سراج در ممرّ اعصار آفتاب گرديد. ملاحظه نمائيد که در قرون اولی هر نفسی که به آستان الهی انتساب يافت، بعد در عالم وجود و حيّز شهود چه جلوه و ظهوری نمود. حال هزاران درجه افزونست؛ زيرا عصر، عصر حضرت بيچون است و قرن، قرن حيّ قيّوم. لهذا اين عصر و قرن در جميع مراتب تفوّق و امتياز بر سائر قرون دارد و در نزد اهل دانش و فضلای اين عصر، از مورخين و غيره، محقق و مسلم است که مآثر اين قرن از مفاخر پنجاه قرن افزون است و اين قرن حکم آفتاب دارد و قرون سائره حکم نجوم. اين عصر نظير بحر است و سائر اعصار به مثابه نهر. مثلاً اگر آثار و اکتشافات و معارف و صنايع و بدايع و فنون و علوم پنجاه قرن را با اين قرن نورانی مقايسه کنی، البته فضائل اين قرن رحمانی بر مآثر جميع قرون ماضيه افزونست. مثلاً اگر تآليف و کتب قرون اولی بتمامها و قرون وسطی بأسرها و قرون اخيره باجمعها جمع گردد؛ يقين است که تآليف و صحائف اين قرن عظيم افزون است و همچنين صنايع و بدايع و اکتشافات فنيّه و مشروعات مفيده و مدنيّت کامله و اتّساع افکار و ازدياد فهم و ادراک و ظهور اسرار کائنات و بروز حقائق ممکنات. اين قضيّه مسلّم عمومست و کل اقرار و اعتراف مينمايند» (حضرت عبدالبهاء، مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد4، صص 98-97)
آموزههای بهایی میگوید این عصر جدید، آگاهی همۀ ما انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد:
«ای ياران و اماء رحمن، امروز روزيست که شمس حقيقت از افق وجود اشراق نموده؛ فجرش ساطع و شعاعش لامع؛ به قوّتي که ابرهای متراکمه متلاشی شد و در نهايت اشراق از افق عالم طالع و لائح گشت. اينست که در کائنات اهتزاز جديدی مشاهده مينمائيد.
ملاحظه کنيد که دائره علوم و فنون در اين عصر چه قدر اتّساع يافته و صنايع و بدايع عجيبه چگونه جلوه نموده و قوای فکريّه چگونه ترقّی کرده و اختراعات عظيمه چگونه به ظهور آمده؛ اين عصر حکم صد عصر دارد؛ يعنی اگر آثار صد عصر را جمع نمائی و آثار اين عصر را نيز جمع نمائی، آثار اين يک عصر تفوّق بر آثار صد عصر دارد. مثلاً جميع کتبی که در اعصار ماضيه تأليف شده جمع نمائی و کتب و رسائلی که در اين عصر تأليف شده آن را نيز جمع نمائی، کتب مؤلّفه در اين عصر اضعاف مضاعف کتبی است که در اعصار ماضيه تأليف شده است.
ملاحظه نمائيد که اشراق نيّر آفاق چه تأثير در حقايق موجودات نموده، ولکن هزار افسوس که چشمها نابينا و گوشها ناشنوا و عقول و قلوب غافل از اين موهبت کبری. پس به جان و دل بکوشيد تا خفتگان بيدار شوند و کوران بينا گردند و مردگان زنده شوند» (حضرت عبدالبهاء، مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد3، ص 437-436)
حضرت بهاالله به ما اطمینان میدهند که این سرور و لذت روحانی، نصیب همۀ آنهایی میشود که با دل و جان، نسبت به روحانیت این عصر واکنش نشان میدهند:
در این عصر، زندگی جدیدی وجود دارد که همۀ مردم روی زمین را تحت تاثیر قرار میدهد و کسی علت و انگیزۀ آن را کشف نکرده است:
«جميع اهل ارض در اين عصر در حرکتند و سبب و علّت آن را نيافتهاند … ای دوستان؛ قدر و مقام خود را بدانيد؛ زحمات خود را به توهّمات اين و آن ضايع منمائيد؛ شمائيد انجم سمآء عرفان و نسائم سحرگاهان؛ شمائيد مياه جاريه که حيات کل معلّق به آن است و شمائيد احرف کتاب؛ به کمال اتحاد و اتفاق جهد نمائيد که شايد موفق شويد به انچه سزاوار يوم الهی است» (حضرت بهاءالله، منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، ص129-128)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر